وقتی که چشم خلق به حق کور میشود
انگار شعر من قلمش شور میشود
صحبت ز مردميست که گفتند بی گمان
بیعت گرفتن از همه با زور میشود
حتما نمیشود که علی را ز هم شکست
اما به قتل فاطمه مقدور میشود
وقتی که آینه شکند در مسیر نور
آری شکست قسمت این نور میشود
ابلیس خلق تکیه زند جای مصطفی
وقتی علی ز فاطمه اش دور میشود
آید خلیفه ای که بگويد وضو هم از
شیرابه ی رسیده ز انگور میشود
حصری که خانگیست شود قسمت علی
در قاب ظلم قافیه محصور ميشود
اسلام جز به غیر علی میشود مگر؟
موسی که نیست صحبتی از طور میشود؟
پوشیده بود صورت مادر ز مرتضی
پس تربتش هم از همه مستور میشود
هرچند غافلان زمان عیدشان رسيد
بی شک عزای فاطمه پر شور میشود
قطعا بهار عطر تجلی فاطمست
عیدش بدون فاطمه ناجور میشود
دارم سوال مادرتان گر به خانه نیست
آیا بساط عید شما جور میشود؟
آخر چگونه دل بدهم من به عیدتان
وقتی که قلب فاطمه رنجور میشود
امید ماست شال عزامان به روز حشر
در نامه های واصله منظور میشود
وقتی که چشم خلق به حق کور میشود
- بازدید: 2447