هنگامى که على بن ابیطالب از طرف رسول خدا(ص)مأموریت یافت به یمن برود بدان حضرت عرض کرد:
اى رسول خدا مرا که فرد جوانى هستم براى قضاوت در میان مردم مىفرستى بااینکه من تاکنون داورى نکردهام؟رسول خدا(ص)دست به سینه على(ع)زد و گفت:
«اللهم اهد قلبه و ثبت لسانه»
[خدایا قلبش را هدایت فرما و زبانش را از لغزش مصون و محفوظ بدار.]
على(ع)گوید:سوگند بدانکه جانم به دست اوست از آن پس هیچگاه در قضاوت میان دو نفر تردید براى من پیدا نشد.
و در امالى شیخ(ره)است که چون پیغمبر خواست على(ع)را به یمن اعزام کند بدو سفارش کرده چنین گفت:
«یا على اوصیک بالدعاء فان معه الاجابة،و بالشکر فان معه المزید،و ایاک ان تخفر عهدا و تعین علیه و انهاک عن المکر فانه لا یحیق المکر السىء الا بأهله،و انهاک عن البغى فانه من بغى علیه لینصرنه الله».
[اى على تو را سفارش مىکنم به دعا زیرا اجابت با او قرین و همراه است،و به شکر و سپاسگزارى زیرا فزونى نعمت را به دنبال دارد.عهدى و پیمانى را که بستهاى محترم بشمار و در صدد نقض آن برنیا و از مکر و حیله تو را بسختى نهى مىکنم زیرا حیله و نیرنگ بد به صاحبش باز مىگردد و تو را از ظلم و ستم نهى مىکنم زیرا کسى که بر او ستم شود خداوند به طور حتم او را یارى خواهد کرد.]
على(ع)به یمن آمد و مدتى در میان مردم آن ناحیه توقف و داورى کرد که قسمتى از داوریهاى شگفتانگیز آن حضرت را در کتابهاى حدیث ضبط کردهاند و اگر خداى تعالى توفیق داد شاید در جاى خود آنها را نقل کنیم و پس از انجام مأموریت با لشکریان خود به سوى مدینه حرکت کرد و چون مطلع شد که پیغمبر اسلام براى انجام حج به جانب مکه آمده راه خود را به سمت مکه کج کرده و هنگام حج در مکه به آن حضرت ملحق شد،به شرحى که در صفحات آینده خواهید خواند.
مسافرت على(ع)به یمن
- بازدید: 1343