جریان این گونه بود که چون حلیمه آن حضرت را به مکه آورد تا به مادر و جدش بسپارد در میان کوچه هاى مکه او را گم کرد و هر چه این طرف و آن طرف جستجو کرد او را نیافت و سراسیمه به نزد جدش عبد المطلب آمد و جریان را بدو اطلاع داد.
عبد المطلب از جا برخاست و به کنار خانه کعبه آمد و با تضرع و زارى پیدا شدن فرزندش محمد را از خداى تعالى خواستار شد و از جمله اشعارى که از وى در این باره نقل شده و کمال علاقه او را به فرزند و پیدا شدن او میرساند اشعار زیر است:
یا رب رد راکبى محمدا
رد الى و اتخذ عندى یداانت الذى جعلته لى عضدا
یا رب ان محمدا لم یوجدافجمع قومى کلهم مبددابه دنبال آن قبایل قریش،خاندان بنى هاشم و بنى غالب را براى یافتن فرزند به یارى طلبید و غوغایى در مکه برپا شد،تا اینکه ورقة بن نوفل و مرد دیگرى از قریش آنجناب را پیدا کرده و به نزد عبد المطلب آورده و گفتند :ما او را در بالاى شهر مکه پیدا کردیم. (13)
- پینوشتها -
13.داستان حلیمه و گمشدن رسول خدا(ص)را در مکه ملاى رومى با تفصیل بیشترى به نظم درآورده و به مناسبتى آن را در مثنوى آورده است،و در کتاب بحار الانوار نیز شبیه به آنچه در مثنوى نقل شده از کازرونى روایت شده است.
گم شدن رسول خدا(ص)در مکه
- بازدید: 1574