من كه نی تدليس در محراب و منبر ميكنم
نی به خلوت ميروم آن كار ديگر ميكنم
بی سبب خصمی همی ورزند با من حاسدين
كز چه رو مداحی آل پيمبر ميكنم؟
آنچه ميگويند در حق من امروز از عناد
روبه رو در روز بی فردای محشر ميكنم
گوی با آن كس كه ميگويد سخن از فضل خويش
من به حرف بی حقيقت گوش كمتر ميكنم
هرچه گوشم بشنود اندازم آن را پشت گوش
هرچه ميبينم به چشم خويش باور ميكنم
كوری چشم مخالفهای ذكر يا علی
يا علی را هرچه بتوانم مكرر ميكنم
تو مدد از هركه ميخواهی بخواه ای مدعی
من مدد تنها طلب از ذات حيدر ميكنم
تو مديح از هركه ميدانی بگو ای كوردل
من به جان مداحی مولای قنبر ميكنم
تو ز هر خم باده ميخواهی به ساغر كن كه من
از غدير خم می كوثر به ساغر ميكنم
ميشوم محبوب حق از حب شاه اوليا
«والِ منْ والاه» را بر خود مقرّر ميكنم
پيروان غيررا با شيعيان او چه حد؟
من كجا خَر مهره را با دُر برابر ميكنم؟
شهر علم مصطفي را در علی باشد، بلی
من گدايی هرچه ميخواهم از اين در ميكنم
از وصی ميپرسم احكام نبی را وين رواست
كسب فيض اين برادر ز آن برادر ميكنم
هر كسی دارد پناهی در جزا من چون (صغير)
جا به زير پرچم ساقی كوثر ميكنم
صغیر اصفهانی
