يزيد در اسارت احرار

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

وحشت‏ سراپاى آل ابى ‏سفيان را فرا گرفته بود، سپاه محمد(ص) به شهر نزديك مى‏شد. اندكى بعد، ابر عطوفت پيامبر(ص) بر شهر سايه افكند; باران رحمتش باريدن گرفت و ترس را از شهر امن الهى زدود. پيامبر(ص) به دشمنان سرسختش منتى بزرگ نهاد و به آنان فرمود: «اذهبوا انتم الطلقاء» برويد، شما آزاد هستيد.
شكست‏ براى فرزندان بنى ‏اميه تازگى نداشت; به دل عقده داشتند; عقده بدر و حنين، عقده لحظاتى كه پدرانشان در خشم مسلمانان مى‏ شكستند و چون برگ خشك نقش زمين مى‏شدند. اين بار بر پيشاني شان مهر «طلقاء» خورده بود و اين امر عقده ديگرى بر دل كينه‏ توزشان نشانيد; عقده‏اى كه از عقده مرگ عزيزانشان در بدر و حنين كمتر نبود. آنها خاطره‏اى تلخ از داستان فتح مكه در سينه داشتند; خاطره‏ اى كه در آينه آن تسلط و عظمت پيامبر(ص) و خوارى وذلت‏ خويش را مى‏ديدند.
شعله ‏هاى مرگ خونين پدران و ننگ نشسته بر دامان هر روز برافروخته ‏تر مى‏شد، در پى فرصتى بودند تا خشم درون فرو نشانند و انتقام خويش از پيامبر(ص) و آل او بستانند. فرصتى كه در روزگار يزيد فرا رسيد. او وارث همه عقده‏ هايى بود كه سالها بر دل پدرانش سنگينى مى‏كرد.
فرزند كشته شدگان بدر و طلقاى فتح مكه، شمشير انتقام به دست گرفت; او مى‏ خواست همه شكست ها، مرگها و حقارت ها را جبران كند، در پى ريختن خون بود و به اسارت گرفتن افراد.
از اين روى فرمان قتل سرور جوانان بهشت و عزيزانش را صادر كرد. و پس از حادثه خونبار كربلا، همه چيز را براى گشودن عقده‏ اى ديگر فراهم ديد; عقده‏اى كه حتى با شنيدن خبر گرفتار آمدن اهل بيت(ع) در زنجير اسارت ابن‏ زياد گشوده نشده بود...
پس دستور داد تا خاندان پيامبر(ص) را به شام بفرستند. (1) يزيد مى‏خواست داستان مكه تكرار شود، ولى اين بار به تيغ بنى اميه.
ابن‏ عباس از اين هدف شوم يزيد پرده برداشته است. او در نامه ‏اى به يزيد نوشت:
عجيب است، تو دختران عبدالمطلب و نونهالانش را مانند اسيران به شام برده‏ اى تا مردم ببينند بر ما مسلط شده ‏اى و بر ما منت مى‏گذارى. (2)
كاروان اهل بيت(ع) به شام رسيد. يزيد در جيرون، كنار يكى از دروازه‏ هاى دمشق، بود. چون چشمش به كاروان آل ‏الله افتاد، مغرور و شادمان لب به شعر گشود و چنين سرود:
نعب الغراب فقلت صح او لا تصح فقد اقتضيت من الرسول ديونى (3)
صداى كلاغ برخاست. پس گفتم: فرياد بزنى يا نزنى من آنچه از پيامبر(ص) طلب داشتم، باز پس گرفتم.
او، در راستاى نيت‏شوم خود، دستور داد تا هر چه بيشتر با اهل بيت(ع) سخت گيرى كنند و آنها را خوار سازند. بر اين اساس آنها را گردن به گردن با طناب بستند، بر هر كه از رفتن باز مى‏ماند تازيانه زدند (4) و هنگام آسايش، در خرابه جايشان دادند.
يزيد مى‏خواست‏ سلطه و اقتدار خويش را نشان دهد تا سرانجام با آزاد كردن آنان، به هدف شوم خود دست‏يابد.
يزيد در يكى از روزها، در حالى كه شخصا زنجير از پاى امام سجاد(ع) باز مى‏كرد. از حضرت پرسيد: آيا مى‏دانى چرا چنين كردم؟
حضرت پاسخ داد: تريد الا يكون لاحد على منة غيرك; (5) مى‏ خواهى تنها خودت بر من منت داشته باشى.
از كلام حضرت(ع) به خوبى استفاده مى‏شود كه چگونه يزيد در پى منت نهادن بر آل رسول(ص) بود.
شكست‏ يزيد
يزيد هر چه بيشتر كوشيد كمتر به هدف رسيد. جريان رجوع اهل بيت(ع) به مدينه چنان انجام گرفت كه نه تنها كمترين نشانى از ضعف اهل بيت(ع) و اقتدار يزيد در پى نداشت; بلكه نشان‏ دهنده پيروزى اهل بيت(ع) بود.
اسير نوعا كمتر توان حرف زدن دارد، گوشه ‏اى برمى ‏گزيند و در غم خود فرو مى‏رود; يا به آينده دشوارى كه در پيش دارد مى ‏انديشد و يا به گذشته دردناكى كه ديده است. حتى اگر بخواهد چيزى بگويد مجالش نمى ‏دهند; چرا كه اسير است و در بند. اما شام اسيرانى ديد كه همه چارچوبه ‏هاى اسارت را در هم شكستند، از هر لحظه براى تبليغ بهره جستند و در مدتى كوتاه، دشمن خويش را به زانو درآوردند. آرى «اهل بيت‏» اسيرانى بودند كه دشمن را به اسارت گرفتند. وقتى به شام رسيدند، خستگى راهى طولانى بر تن، زخم آزار دشمنان كينه‏ توز بر سينه و زنجير بر پا داشتند و از ضعف و گرسنگى رنج مى‏بردند. ولى با اين همه، چون جام پايدارى از دست‏حسين(ع) گرفته بودند، در شام نبردى ديگر به راه انداختند. آنان در لباس اسارت پر شكوه، قدرتمند و پر صلابت ظاهر شدند; تيغ زبان حضرت زينب(ع) و شمشير بيان امام سجاد(ع) همه آنچه يزيد تنيده بود، از هم گسست و چهره واقعيت را نمايان ساخت.
مجلس بزم يزيد، كه يزيديان را از باده پيروزى سرخوش كرده بود، با فرياد على‏ گونه زينب(ع) در هم ريخت.حضرت زينب(ع) يزيد را، كه با جلال و جبروت بر تخت نشسته بود، مخاطب قرار داد و فرمود: «امن العدل يا بن الطلقاء، تخديرك حرائرك و امائك و سوقك بنات رسول الله(ص) سبايا ... ». (6)
اى زاده طلقاء، آيا اين عدل است كه زنان و كنيزان خود را در پرده بنشانى و دختران رسول خدا(ص) را به عنوان اسير از شهرى به شهرى بگردانى ... .
اين سخن حضرت زينب(ع) بار ديگر ذلت آل ابوسفيان در فتح مكه را در يادها زنده ساخت. غبار غم بر چهره يزيد و يزيديان نشست. يزيد، كه در آرزوى برپايى مجلسى چنين بود تا بر گذشته ‏هاى ذلت‏بار خاندانش سرپوش بگذارد، نتيجه را كاملا معكوس يافت. سخنان حضرت زينب(ع) محكم و پياپى وارد مى‏شد. يزيد جز سكوت راه ديگرى پيش روى خود نمى‏ديد. آرى يزيد در بند اسارت زبان زينب(ع) خاموش نشسته بود. در حقيقت، سخن آن حضرت(ع) اين پيام را در برداشت كه اى يزيد، پيامبر كفار را، كه پدرانت‏ بودند، آزاد كرد; اما تو آزادى را از دختران او سلب كرده‏اى. اين چيزى جز يك ننگ ديگر براى تو و خاندانت نمى‏تواند باشد; ننگى كه از ننگ طلقا بودن ريشه مى‏گيرد.
مقايسه رفتار يزيد در ابتداى ورود اهل بيت‏به شام با رفتار چند روز بعد او پرده از صلابت و قدرت تبليغات اهل بيت‏برمى‏دارد و همه چيز را آشكار مى‏سازد. رفتار يزيد در اواخر حضور اهل بيت(ع) رفتارهاى انفعالى بود; به‏ گونه‏ اى كه مى‏كوشيد قتل امام حسين(ع) را به گردن ابن‏ زياد اندازد. اهل بيت(ع) قاطعانه اين ترفند تبليغى او را خنثى كردند و به او گفتند: ما قتل الحسين غيرك ... (7) ; اى يزيد امام حسين(ع) را جز تو كسى نكشته است ....
او در برابر افشاگريهاى اهل بيت(ع) چنان خويش را درمانده يافت كه براى حفظ موقعيت پوشالى خود، راهى جز خشونت نديد و از اينرو چند بار به قتل امام سجاد(ع) فرمان داد. ولى چون اين كار را به زيان خود ديد از آن چشم پوشيد. اندك اندك اهل بيت(ع) جو تبليغى را كاملا به دست گرفته بودند، به‏گونه‏اى كه دل مردم را با مرثيه‏خوانى اباعبدالله(ع) مى‏لرزاندند و حديث عاشورا را با سوز بيان مى‏كردند. امام سجاد(ع) در خطبه خود در مسجد جامع روضه شهادت و مظلوميت امام حسين(ع) را خواند و شاميانى كه دشمنان اهل بيت(ع) به شمار مى‏آمدند، در حضور يزيد، گريستند. (8)
عاقبت مروان‏ حكم حضور اهل بيت(ع) را در شام به ضرر دستگاه بنى‏ اميه ديد و به يزيد توصيه كرد تا هر چه زودتر اسباب رجوع اهل بيت(ع) به مدينه را فراهم آورد. (9) بدين ترتيب اهل بيت(ع) با سرافرازى شام را به قصد مدينه ترك كردند.
____________________________________________________________
- 1.مع الحسين فى نهضته، اسد حيدر، ص 308; مقتل الحسين، مقرم، ص 441.
- 2.سفينة البحار، ج 2، ص 151 (ماده، عبس).
- 3.بحارالانوار، ج 45، ص‏199; مقتل الحسين، مقرم، ص 448.
4.مقتل الحسين مقرم، ص‏449.
5.ذريعة النجاة، ميرزا رفيع گرمرودى، ص 334.
- 6.همان.
- 7.همان.
- 8.همان.
- 9.مع الحسين فى نهضته

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 محرّم الحرام

 ١ محرّم الحرام ١ ـ آغاز ايّام حزن آل محمد(علیهم السلام)٢ ـ حادثه شعب ابیطالب٣ ـ اولین جمع...


ادامه ...

2 محرّم الحرام

٢ محرّم الحرام ورود كاروان حسینی به كربلابنا بر مشهور در روز دوم محرم سال 61 هـ .ق....


ادامه ...

3 محرّم الحرام

 ٣ محرّم الحرام ١ـ دعوت جهانی اسلام توسط پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله)٢ـ نامه‌ امام حسین (علیه...


ادامه ...

4 محرّم الحرام

٤ محرّم الحرام سخنرانی عبید الله بن زیاد در مسجد كوفهعبید الله بن زیاد حاكم كوفه برای این...


ادامه ...

6 محرّم الحرام

١ـ یاری خواستن حبیب بن مظاهر از بنی اسد٢ـ اولین محاصره آب فرات1ـ یاری خواستن حبیب بن...


ادامه ...

7 محرّم الحرام

 ٧ محرّم الحرام ممنوعیت استفاده از آب فرات برای كاروان امام حسین(علیه السلام)بعد از آنكه عبیدالله بن زیاد،...


ادامه ...

8 محرّم الحرام

ملاقات امام حسین(علیه السلام) با عمر بن سعد در كربلاامام حسین(علیه السلام) به هیچ وجه راضی به...


ادامه ...

9 محرّم الحرام

١ ـ محاصره خیمه‌های امام حسین(علیه السلام) در كربلا٢ ـ رد امان نامه شمر توسط حضرت ابوالفضل...


ادامه ...

10 محرّم الحرام

١ـ عاشورای حسینی٢ـ وفات حضرت امّ سلمه (سلام الله علیها)٣ـ هلاكت عبیدالله بن زیاد٤ـ قیام حضرت مهدی...


ادامه ...

11 محرّم الحرام

١ـ حركت كاروان اسیران از كربلا٢ـ برگزاری مجلس ابن زیاد ملعون1ـ حركت كاروان اسیران از كربلاعمربن سعد...


ادامه ...

12 محرّم الحرام

١ـ دفن شهدای كربلا٢ـ ورود کاروان اسرای کربلا به كوفه٣ـ شهادت امام سجاد‌(علیه السلام)1ـ دفن شهدای كربلاروز...


ادامه ...

13 محرّم الحرام

١ـ اسرای اهل بیت‌(علیهم السلام) در مجلس ابن زیاد٢ـ نامه عبیدالله بن زیاد به یزید٣ـ شهادت عبدالله...


ادامه ...

15 محرّم الحرام

 ورود نمایندگان طایفه «نَخَع» به مدینه و پذیرش دین اسلامرسول گرامی اسلام‌(صلی الله علیه و آله) در...


ادامه ...

19 محرّم الحرام

حركت كاروان اسیران كربلا از كوفه به طرف شام یزید ملعون در جواب نامه عبیدالله بن زیاد به...


ادامه ...

20 محرّم الحرام

مراسم عروسی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)بنا بر قول مشهور شب بیست و یكم محرم سال...


ادامه ...

25 محرّم الحرام

١ـ شهادت سيّد الساجدین علی بن الحسین‌(علیهما السلام)٢ـ قتل «محمد امین» به دستور برادرش «مأمون»1ـ شهادت سيّد...


ادامه ...

26 محرّم الحرام

١ـ شهادت علی بن الحسن المثلث‌٢ـ محاصره شهر مكه و سنگ باران كعبه توسط سپاه یزید1ـ شهادت...


ادامه ...

28 محرّم الحرام

١ـ رحلت حذیفه بن یمان٢ـ ورود كاروان اسرای اهل بیت‌(علیهم السلام) به بعلبك٣ـ تبعید امام جواد‌(علیه السلام)...


ادامه ...
01234567891011121314151617

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page