جُوَینی، عبدالمَلِک بن عبداللهبن یوسفبن محمدبن حَیویه، مشهور به امام الحرمین و ملقب به ضیاءالدین، کنیهاش ابوالمعالی متکلم بزرگ اشعری و فقیه و اصولی شافعی است.
او مدرسه نظامیه نیشابور را بنیان گذارد و بیست سال[ تا آخر عمر] در این مدرسه تدریس کرد.
آوازه علمی جوینی چنان بود که از خراسان و جرجان و عراق، طالبان دانش به نیشابور میآمدند و در حوزه درسی او حدود سیصد تن، از جمله گروهی از بزرگان و دانشمندان، حاضر میشدند.
به نوشته برخی منابع، او در هنگام مرگ، بالغ بر چهارصد شاگرد داشت.
جوینی در کتاب فرائد السمطین حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله نقل می کند که نماز دوازده امام و جانشین پیامبر صلی الله علیه و اله در ان ذکر شده است :
از ابا سلمی، چوپان پیامبر شنیدم که می گفت از حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) شنیدم که فرمودند:
در شبی که به سوی آسمان بالا برده شدم، شنیدم که خداوند عزیز که حمد و ثنایش بسیار باشد، گفت:
«آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ »
«پيامبر، خود به آنچه از جانب پروردگارش به او نازل شده ايمان دارد. (سوره مبارکه بقره، آیه 285)
گفتم و همه مؤمنان»
گفت: راست گفتی ای محمد، چه کسی را برای جانشینی خلافت امتت برگزیدی؟
گفتم بهترین آنها را.
خدا فرمود: او علی بن ابی طالب (علیه السّلام) است.
گفتم: بله ای پروردگار من،
خداوند فرمود: ای محمد، من با علم خود نگاهی به زمین انداختم پس ترا از زمین برگزیدم و اسمی را برای تو از اسماء خود برگرفتم. در جایی من یاد نمی شوم مگر اینکه اسم تو نیز یاد می شود. من «محمود» هستم و تو «محمد» هستی.
سپس بار دیگر با علم خود نگاهی به زمین انداختم و از اهل زمین، علی را برگزیدم و اسم او را از اسماء خود برگرفتم. پس من «أعلی» هستم و او «علی» است.
ای محمد، من تو و علی و فاطمه و حسن و حسین را از هالهای از نور که از نور من بود، خلق نمودم و ولایت شما را بر اهل آسمانها و زمینها عرضه داشتم. پس هر که قبول نمود در نزد من از مومنین به شمار آمد و هر کس سرباز زد، در نزد من کافر به حساب آمد.
ای محمد، اگر بنده ای از بندگانم مرا عبادت کند تا حدی که از دنیا دل بکند و مثل مشک فرسوده گردد و نزد من آید در حالی که ولایت شما را انکار کند او را نمیبخشم و نمی آمرزم تا اینکه به ولایت شما اقرار نماید.
ای محمد، آیا دوست داری که ائمه را ببینی؟
گفتم: آری ای پروردگار من.
پس فرمود: به سمت راست عرش نگاه کن.
پس من نگاه کردم و دیدم که من و علی و فاطمه و حین و حسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و حسن و مهدی (علیهم السّلام) در هاله ای از نور هستیم که ایستاده اند و نماز می خوانند و مهدی در وسط ایشان گویا همچون ستاره درخشانی است.
پس خداوند فرمود: ای محمد اینان حجتهای الهی هستند و او «حضرت مهدی» (عجل الله تعالی فرجه) خونخواه عترت تو است.
ای محمد به عزت و جلالم قسم همانا او برهان آشکاری برای دوستان من است و انتقام گیرنده از دشمنان من است.
-و بالأسانيد المذكورة إلى الإمام السعيد ضياء الدين أخطب الخطباء موفّق بن أحمد المكّي الخوارزمي رحمه اللّه قال:أخبرني قاضي القضاة نجم الدين محمد بن الحسين بن محمد البغدادي فيما كتب إليّ من همدان،أنبأنا الشريف الإمام نور الهدى أبو طالب الحسين بن محمد الزينبي رحمه اللّه،عن الإمام محمد بن أحمد بن عليّ بن شاذان رحمه اللّه،أنبأنا أحمد بن محمد بن عبد اللّه الحافظ، حدّثني عليّ بن عليّ بن سنان الموصلي[أنبأنا]أحمد بن محمد بن صالح،عن سلمان ابن محمد،عن زياد بن مسلم عن عبد الرحمن ابن يزيد بن جابر،عن سلامة:
عن أبي سلمى راعي[إبل]رسول اللّه صلى اللّه عليه و سلم،قال:سمعت رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم يقول :
ليلة أسري بي إلى السماء قال لي الجليل جلّ جلاله:
«آمَنَ الرَّسُولُ بِمٰا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ»
سورة البقرة : 285
قلت:«و المؤمنون»
قال:صدقت يا محمد من خلّفت في أمّتك؟
قلت:خيرها.
قال:عليّ بن أبي طالب؟
قلت:نعم يا ربّ.
قال:يا محمد إنّي اطلعت على الأرض اطلاعة فاخترتك منها فشققت لك اسما من أسمائي فلا أذكر إلاّ ذكرت معي فأنا المحمود و أنت محمد.
ثمّ اطلعت الثانية فاخترت منها عليا و شققت له اسما من أسمائي،فأنا الأعلى و هو عليّ.
يا محمد إني خلقتك و خلقت عليا و فاطمة و الحسن و الحسين و الأئمة من ولده من شبح نوري [و]عرضت ولايتكم على أهل السماوات و أهل الأرض فمن قبلها كان عندي من المؤمنين،و من جحدها كان[عندي]من الكافرين.
يا محمد لو أن عبدا من عبيدي عبدني حتّى ينقطع أو يصير كالشنّ البالي ثمّ أتاني جاحدا لولايتكم ما غفرت له حتى يقرّ بولايتكم.
يا محمد[أ]تحبّ أن تراهم؟
قلت:نعم يا ربّ.
فقال لي:التفت عن يمين العرش.فالتفتّ فإذا أنا بعليّ و فاطمة و الحسن و الحسين و عليّ بن الحسين و محمد بن عليّ و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر،و عليّ بن موسى و محمد بن عليّ و عليّ ابن محمد،و الحسن بن عليّ و المهديّ في ضحضاح من نور قياما يصلّون[و]هو في وسطهم-يعني المهديّ-كأنّه كوكب درّيّ.
و قال:يا محمد هؤلاء الحجج،و هو الثائر من عترتك،و عزّتي و جلالي إنّه الحجّة الواجبة لأوليائي،و المنتقم من أعدائي.
فرائد السمطین : الحمویي الجویني، ابراهیم ج : 2 ص : 319
تفسير فرات ج۱ ص۷۳
بحار الأنوار ج۳۷ ص۶۲
ابراهيم الجويني [شيخ الذهبي ] مؤلف كتاب السبطين
عن أبي سلمى راعي[إبل]رسول اللّه صلى اللّه عليه و سلم،قال:سمعت رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم يقول :
ليلة أسري بي إلى السماء قال لي الجليل جلّ جلاله:
«آمَنَ الرَّسُولُ بِمٰا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ»
سورة البقرة : 285
قلت:«و المؤمنون»
قال:صدقت يا محمد من خلّفت في أمّتك؟
قلت:خيرها.
قال:عليّ بن أبي طالب؟
قلت:نعم يا ربّ.
قال:يا محمد إنّي اطلعت على الأرض اطلاعة فاخترتك منها فشققت لك اسما من أسمائي فلا أذكر إلاّ ذكرت معي فأنا المحمود و أنت محمد.
ثمّ اطلعت الثانية فاخترت منها عليا و شققت له اسما من أسمائي،فأنا الأعلى و هو عليّ.
يا محمد إني خلقتك و خلقت عليا و فاطمة و الحسن و الحسين و الأئمة من ولده من شبح نوري [و]عرضت ولايتكم على أهل السماوات و أهل الأرض فمن قبلها كان عندي من المؤمنين،و من جحدها كان[عندي]من الكافرين.
يا محمد لو أن عبدا من عبيدي عبدني حتّى ينقطع أو يصير كالشنّ البالي ثمّ أتاني جاحدا لولايتكم ما غفرت له حتى يقرّ بولايتكم.
يا محمد[أ]تحبّ أن تراهم؟
قلت:نعم يا ربّ.
فقال لي:التفت عن يمين العرش.فالتفتّ فإذا أنا بعليّ و فاطمة و الحسن و الحسين و عليّ بن الحسين و محمد بن عليّ و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر،و عليّ بن موسى و محمد بن عليّ و عليّ ابن محمد،و الحسن بن عليّ و المهديّ في ضحضاح من نور قياما يصلّون[و]هو في وسطهم-يعني المهديّ-كأنّه كوكب درّيّ.
و قال:يا محمد هؤلاء الحجج،و هو الثائر من عترتك،و عزّتي و جلالي إنّه الحجّة الواجبة لأوليائي،و المنتقم من أعدائي.
فرائد السمطین : الحمویي الجویني، ابراهیم ج : 2 ص : 319
تفسير فرات ج۱ ص۷۳
بحار الأنوار ج۳۷ ص۶۲
نام جانشینان دوازده گانه در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و اله که جوینی دانشمند اهل تسنن نقل می کند
- بازدید: 13