و عجيب اين است كه، مسعودى در كتاب تاريخش - مروج الذهب - مى نويسد: (1) حكومت بنى اميه، درست هزار ماه بوده است؛ بدون هيچ كم و زياد. زيرا آن ها نود سال و يازده ماه و سيزده روز حكومت كردند. هنگامى كه از اين مدت، زمان خلافت ظاهرى امام حسن مجتبى عليه السلام كه پنج ماه و ده روز بوده است و همچنين مدت خلافت عبدالله بن زبير - كه از آنان نبود - را كم كنيم كه هفت سال و ده ماه و سه روز بوده است، باقى مانده، درست هشتاد و سه سال و چهار ماه است كه همان هزار ماه تمام باشد، نه كم و نه زياد سبحان الله (2).
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل و آخر تابع له على ذلك
اول بنا نبود به عالم كه عاشق كشد كسى
جالب توجه است كه مرحوم حاج شيخ عباس قمى، در كتاب شيرين و خواندنى و تاريخى تتمه المنتهى بعد از نقل تفاسير و روايات مربوط به آيه شريفه و الشجرة الملعونة فى القرآن و نخوفهم فما يزيدهم الا طغيانا كبيرا (3) از تفاسير سنى و شيعه و تطبيق آن بر بنى اميه مى فرمايد:
از محاسن اين تفسير و بدايع اين تاءويل، جمله (فما يزيدهم الا طغيانا كبيرا) است كه احتمال دارد، يزيد اسم باشد نه فعل، و اشاره باشد به همان قاتل امام حسين عليه السلام و حمل طغيان بر او، از جهت مبالغه باشد، مثل زيد عدل به دعوى آن كه او چندان طاغى است كه، گويا از افراد حقيقت طغيان شده و ذكر خصوص آن لعين، به جهت آن گناه بزرگ و داهيه عظما واقعه كربلا باشد، به اضافه جريان حرة و سوزاندن بيت الله الحرام و قتل عام اهل مدينه (كه گفته اند: بيش از ده هزار نفر كشته شدند، و هزار فرزند از زنا متولد گرديد) و ساير اعمال زشت آن بدبخت (4).
در كتابهاى تاريخ و از جمله همان كتاب تتمه المنتهى، اين اعمال ذكر شده است، آرى، به خدا ياد مسلمانان براى اين تاريخ سياه و ننگين بنى اميه و همچنين بنى عباس به جاى اشك، خون گريه كنند، و بر عاملان اصلى آنها لعن و نفرين ابدى فرستند.
نكته: موضوع ديگرى كه امروز بايد عرض كنم اين است كه جزء اعمال شب قدر قرآن به سرگرفتن است كه قرآن مجيد را بر سر بگيريم و خدا را به چهارده معصوم عليهم السلام قسم دهيم و بعد حاجات خود را از او بخواهيم، هيچ توجه به فلسفه اين كار داشته ايد؟
به نظر مى رسد كه حكمت قرآن، به سر گرفتن و توسل به چهارده معصوم، اين باشد كه بهترين قانون و يگانه معجزه جاويدان رسول اكرم صلى الله عليه و آله تا روز قيامت قرآن است كه سبب هدايت و سعادت دنيا و آخرت بشر است) (عدى للناس و بينات من الهدى و الفرقان) (5).
همچنين بهترين مجرى اين قانون، و عدل آن، همان چهارده نور پاك، هستند كه اگر اين دو با هم بودند و مسلمانان قدر هر دو را مى دانستند، و به دستوراتشان عمل مى كردند، در دنيا، و آخرت سعادتمند، و هيچ كمبود و نقصى نداشتند و سراسر عالم را تسخير مى كردند، و بهشت را در همين دنيا پيش از آخرت، مى ديدند. خدا گواه است دنيا به تمام معنا گلستان مى شد مگر نه اين است كه رسول اكرم فرموده است:
انى تارك فيكم الثقلين: كتاب الله و عترتى ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا بعدى ابدا
من دو چيز گرانبها و پر ارزش سنگين قيمت، ميان شما مى گذارم؛ اول كتاب خدا و دوم، عترت و اهل بيتم؛ تا زمانى كه به آن دو تمسك و متصل باشيد، هرگز گمراه نخواهيد شد.
مفهوم قضيه شرطيه در حديث شريف اين است كه اگر از آن دو فاصله گرفتيد و به دستوراتشان عمل نكرديد، در گمراهى و ضلالت و بدبختى خواهيد بود. اين حديث شريف كه حتى الفاظ آن متواتر است از دو لب مبارك حضرت رسول، نقل شده از طرف دانشمندان، شيعه، به هشتاد سه طريق و از طرف علماى عامه به سى و نه طريق روايت شده است.
حضرت آيت الله خويى رحمة الله (6) در تفسير البيان بعضى از آن ها را نقل فرموده اند، و در اكثر آنها، اين جمله اضافه شده است: انهما لن يفترقا حتى يرداد على الحوض؛ آن دو چيز سنگين، هرگز از هم جدا نخواهند شد تا روز قيامت بر حوض كوثر بر من وارد شوند(7).
----------------------------------------------
1-مروج الذهب، ج 3، ص 234
2-مرحوم نراقى، خزائن، ص 367 به نقل از ابن اثير، جامع الاصول، نيز همين حساب را آورده است.
3-سروه اسراء آيه 60
4-تتمه المنتهى، ص 55
5-سوره بقره، آيه 185
6-استاد معظم آيت الله خويى در تاريخ شنبه 8 صفر 1413 برابر با مرداد 1371 هش دار فانى را وداع گفت
7-تفسير البيان، ص 533
------------------------------------------
سيد محمد على جزايرى (آل غفور)