فصل چهارم: در ذكر اخبارى كه در شهادت آن حضرت رسيده (1)

(زمان خواندن: 5 - 9 دقیقه)

فصل چهارم: در ذكر اخبارى كه در شهادت آن حضرت رسيده (1)
شيخ جعفر بن قولويه روايت كرده است از سلمان كه گفت: نماند در آسمانها ملكى كه به خدمت حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلّم نيامد و تعزيت نگفت آن حضرت را در مصيبت فرزندش حسين عليه السّلام، و همه خبر دادند آن حضرت را به ثوابى كه حقّ تعالى به شهادت او كرامت فرموده است و هر يك آوردند براى آن حضرت آن تربت را كه آن مظلوم را در آن تربت به جور و ستم شهيد خواهند كرد و هر يك كه مى آمدند حضرت مى فرمود كه خداوندا مخذول گردان هر كه او را يارى نكند و بكش هركه او را بكشد، و ذبح كن هر كه او را ذبح كند و ايشان را به مطلب خود نرسان.
راوى گفت: دعاى آن حضرت در حقّ ايشان مستجاب شد و يزيد بعد از كشتن آن جناب تمتّعى از دنيا نبرد حقّ تعالى به ناگاه او را گرفت. شب مست خوابيد صبح او رامرده يافتند مانند قير سياه شده بود.
وهيچ كس نماند از آنها كه متابعت او كردند در قتل آن حضرت يا درميان آن لشكر داخل بودند مگرآنكه مبتلا شدند به ديوانگى يا خوره يا پيسى واين مرضها درميان اولاد ايشان نيزبه ميراث بماند(2)
و نيز از حضرت امام محمّد باقر عليه السّلام روايت كرده است كه چون حضرت امام حسين عليه السّلام در كودكى به نزد حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلّم مى آمد،آن حضرت اميرالمؤ منين عليه السّلام رامى فرمود كه يا على، اورابراى من نگاه دار پس اورا مى گرفت و زير گلوى او را مى بوسيد و مى گريست!روزى آن امام مظلوم گفت:اى پدر!چراگريه مى كنى؟حضرت فرمود:اى فرزند گرامى!چون نگريم كه موضع شمشير دشمنان را مى بوسم حضرت امام حسين عليه السّلام گفت كه اى پدر! من كشته خواهم شد؟فرمود: بلى، واللّه تو و برادرتو وپدر تو همه كشته خواهيد شد،امام حسين عليه السّلام گفت: پس قبرهاى مااز يكديگر دور خواهد بود؟حضرت فرمود:بلى اى فرزند، امام حسين عليه السّلام گفت:پس كه زيارت ماخواهد كرد از امّت تو؟ پس حضرت فرمود كه زيارت نمى كنند مرا وپدر ترا وبرادر ترا مگر صدّيقان از امّت من.(3)
ونيز ازحضرت صادق عليه السّلام روايت كرده است كه فرمود: روزى حضرت امام حسين در دامن حضرت رسول عليه السّلام نشسته بود حضرت با اوبازى مى كرد واورا مى خندانيد پس عايشه گفت:يارسول اللّه!چه بسيار خوش دارى اين طفل را!حضرت فرمود كه واى برتو!چگونه دوست ندارم آن را وخوش نيايد مراازاو وحال آنكه اين فرزند ميوه دل من است ونورديده من است وبه درستى كه امّت من اورا خواهند كشت پس هركه بعدازشهادت او،او رازيارت كند حقّ تعالى براى اويك حجّ ازحجّهاى من بنويسد، عايشه تعجّب كرداز روى تعجّب گفت كه يك حجّازحجّهاى تو؟حضرت فرمود:بلكه دو حجّاز حجّهاى من باز او تعجّب كرد،حضرت فرمود: بلكه چهار حجّ وپيوسته او تعجّب مى كرد وحضرت زياده مى كرد و تاآنكه فرمود: نود حجّ از حجّهاى من كه با هر حجّى عمره بوده باشد.(4)
و شيخ مفيد و طبرسى و ابن قولويه و ابن بابويه (رضوان اللّه عليهم) به سندهاى معتبره از اصبغ بن نباته و غيره روايت كرده اند كه روزى حضرت اميرالمؤ منين عليه السّلام بر منبر كوفه خطبه مى خواند و مى فرمود كه از من بپرسيد آنچه خواهيد پيش از آنكه مرا نيابيد، پس به خدا سوگند كه هر چه سؤ ال كنيد از خبرهاى گذشته و آينده البتّه به آن شما را خبر مى دهم؛ پس سعد بن (5) ابى وقاص (6) برخاست و گفت: يا اميرالمؤ منين! خبر ده مرا كه در سر و ريش من چند مو هست؟ حضرت فرمود كه خليل من رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم خبر داد كه تو اين سؤ ال از من خواهى كرد و خبر داد او مرا كه چند مو در سر و ريش تو هست و خبر داد كه در بن هر موئى از تو شيطانى هست كه ترا گمراه مى كند و در خانه تو فرزندى هست كه فرزند من حسين را شهيد خواهد كرد، و اگر خبر دهم عدد موهاى ترا تصديق من نخواهى كرد وليكن به آن خبرى كه گفتم حقيقت گفتار من ظاهر خواهد شد و در آن وقت عمر بن سعد كودكى بود و تازه به رفتار آمده بود لعنة اللّه عليه (در روايت (ارشاد) و(احتجاج)اسم سعد برده نشده بلكه دارد مردى برخاست و اين سؤ ال را نمود و حضرت همان جواب را فرمود و در آخر فرمود اگر نه آن بود كه آنچه پرسيدى برهانش مشكل است به تو خبر مى دادم عدد موهاى ترا لكن نشانه آن همان بچه تو است الخ.(7)
حميرى در (قُرب الا سناد) از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده است كه حضرت اميرالمومينن عليه السّلام با دو كس از اصحاب خود به زمين كربلا رسيد چون داخل آن صحرا شد آب از ديده هاى مباركش ريخت فرمود كه اين محل خوابيدن شتران ايشان است و اين محل فرود آوردن بارهاى ايشان است و در اينجا ريخته مى شود خونهاى ايشان، خوشا به حال تو اى تربت كه خونهاى دوستان خدا بر تو ريخته مى شود.(8)
شيخ مفيد روايت كرده است: عمر بن سعد به حضرت امام حسين عليه السّلام گفت كه نزد ما گروهى از بى خردان هستند كه گمان مى كنند من تو را خواهم كشت، حضرت فرمود كه آنها بى خردان نيستند وليكن عُلما و دانايانند، امّا به اين شادم كه بعد از من گندم عراق نخواهى خود مگر اندك زمانى.(9)
و شيخ صدوق از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده است كه امام حسين عليه السّلام روزى بر امام حسن عليه السّلام وارد شد چون چشم وى بر برادر افتاد گريست و فرمود: اى اباعبداللّه! چه به گريه در آورد؟
گفت گريه من به جهت بلائى است كه به تو مى رسد، امام حسن عليه السّلام فرمود: آنچه به من مى رسد سمّى است كه به من مى دهند ولكن لايَوْمَ كَيَْومِك؛ روزى چون روز تو نيست! سى هزار نفر به سوى تو آيند همه مدّعى آن باشند كه از امّت جدّ تواَند و منتحل دين اسلامند و اجتماع بر قتل و ريختن خون وانتهاك حرمت و سبى نساء و ذَرارى و غارت مال و متاع تو مى كنند و در اين هنگام لعنت بر بنى اميّه فرود مى آيد و آسمان خون مى بارد و هر چيز بر تو مى گريد حتّى وحوش در بيابانها و ماهيها در درياها.(10)
مؤ لّف گويد: كه الحق اگر متاءمّل بصيرى ملاحظه كند مصيبتى اعظم از اين مصيبت نخواهد ديد كه از اوّل دنيا تا كنون بعد از مراجعه به تواريخ و سِيَر واقعه اى به اين بزرگى نديديم كه پيغبرزاده خودشان را با اصحاب و اهل بيت او يك روز بكشند و رحل و متاع او را غارت كنند و خِيام او را بسوزانند و سر او را و اصحاب و اولاد او را با عيال و اطفال شهر به شهر ببرند و يكسره پشت پاى به ملّت و دينى كه اظهار انتساب به او مى كنند بزنند و سلطنت و قوّت ايشان استناد به همان دين باشد نه دين ديگر و ملّت ديگر.
ما سَمِعْنا بِهذا في آباءنا اْلاَوَّلينَ فَاِنّالِلّهِ وَ انّا اِلَيْهِ راجعُونَ مِنْ مُصيبَةٍ ما اَعْظَمَها وَاَوْجَعَها وَاَنْكاها لِقُلُوبِ اْلمُحِبّينَ وَللّهِ دَرَّمَهْيار حَيْثُ قالَ:
شعر:
يُعَظِّموُنَ لَهُ اَعْوادَ مَنْبَرِهِ

وَ تَحْتَ اَرْجُلِهِمْ اَوْلادَهُ وَضَعُوا

بِاَىِّ حُكْمٍ بَنوُهُ يَتْبَعوُنَكُمُ

وَ فَخْرُكُمْ اَنَّكُمْ صَحْبٌ لَهُ تَبَعٌ (11)

---------------------------------
1-(امالى شيخ طوسى) ص 6، حديث 268.
2-(كامل الزيارات) ص 59، باب 17.
3-(كامل الزيارات) ص 68-69،باب 22.
4-(كامل الزيارات) ص 67،باب 22.
5-اين است كه اين مكالمه در كوفه واقع شده در زمان خلافت ظاهرى حضرت اميرالمؤ منين عليه السّلام و بنابراين، عمر بن سعد در كربلا تقريبا بيست و پنج سال داشت شش سال از عمر نحسش گذشته بود پس آنچه از كتب غيره معتبره وارد شده كه ابن سعد در زمان رسول خدا صلى اللّه عليه و آله بوده بى اصل است و اگر بعضى از علماى عامّه ولادت او را در روز كشته شدن عمر نوشته اند شايد اشتباه بر ناقل شده و مراد روز كشته شدن عثمان باشد و مناسب لفظ (يحبو)و(يدرج) در اين روايت معتبر هم همين است.
و بر فرض اگر درست باشد، عمر سعد در كربلا سى و هفت ساله تقريباً بوده، به هر حال، آنچه در اَلْسِنَه عوام مشهور است كه از عمر سعد به ريش سفيد صحراى كربلا تعبير مى كنند بى ماءخذ است. و اللّه العالم (شيخ عبّاس قمى رحمه اللّه)
6-به مطالب مقصد سوم مراجعه شود در وقايع روز عاشورا.
7-(ارشاد) شيخ مفيد 1/330 (اعلام الورى) 1/344
8-(قرب الا سناد)صفحه 26، حديث 87، چاپ مؤ سسه آل البيت عليه السّلام
9-(ارشاد) شيخ مفيد 2/131-132
10-(امالى شيخ صدوق) صفحه 177، مجلس 24، حديث 179.
11-(بحار الانوار) 45/143.
-----------------------------
مرحوم شيخ عباس قمي

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 محرّم الحرام

 ١ محرّم الحرام ١ ـ آغاز ايّام حزن آل محمد(علیهم السلام)٢ ـ حادثه شعب ابیطالب٣ ـ اولین جمع...


ادامه ...

2 محرّم الحرام

٢ محرّم الحرام ورود كاروان حسینی به كربلابنا بر مشهور در روز دوم محرم سال 61 هـ .ق....


ادامه ...

3 محرّم الحرام

 ٣ محرّم الحرام ١ـ دعوت جهانی اسلام توسط پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله)٢ـ نامه‌ امام حسین (علیه...


ادامه ...

4 محرّم الحرام

٤ محرّم الحرام سخنرانی عبید الله بن زیاد در مسجد كوفهعبید الله بن زیاد حاكم كوفه برای این...


ادامه ...

6 محرّم الحرام

١ـ یاری خواستن حبیب بن مظاهر از بنی اسد٢ـ اولین محاصره آب فرات1ـ یاری خواستن حبیب بن...


ادامه ...

7 محرّم الحرام

 ٧ محرّم الحرام ممنوعیت استفاده از آب فرات برای كاروان امام حسین(علیه السلام)بعد از آنكه عبیدالله بن زیاد،...


ادامه ...

8 محرّم الحرام

ملاقات امام حسین(علیه السلام) با عمر بن سعد در كربلاامام حسین(علیه السلام) به هیچ وجه راضی به...


ادامه ...

9 محرّم الحرام

١ ـ محاصره خیمه‌های امام حسین(علیه السلام) در كربلا٢ ـ رد امان نامه شمر توسط حضرت ابوالفضل...


ادامه ...

10 محرّم الحرام

١ـ عاشورای حسینی٢ـ وفات حضرت امّ سلمه (سلام الله علیها)٣ـ هلاكت عبیدالله بن زیاد٤ـ قیام حضرت مهدی...


ادامه ...

11 محرّم الحرام

١ـ حركت كاروان اسیران از كربلا٢ـ برگزاری مجلس ابن زیاد ملعون1ـ حركت كاروان اسیران از كربلاعمربن سعد...


ادامه ...

12 محرّم الحرام

١ـ دفن شهدای كربلا٢ـ ورود کاروان اسرای کربلا به كوفه٣ـ شهادت امام سجاد‌(علیه السلام)1ـ دفن شهدای كربلاروز...


ادامه ...

13 محرّم الحرام

١ـ اسرای اهل بیت‌(علیهم السلام) در مجلس ابن زیاد٢ـ نامه عبیدالله بن زیاد به یزید٣ـ شهادت عبدالله...


ادامه ...

15 محرّم الحرام

 ورود نمایندگان طایفه «نَخَع» به مدینه و پذیرش دین اسلامرسول گرامی اسلام‌(صلی الله علیه و آله) در...


ادامه ...

19 محرّم الحرام

حركت كاروان اسیران كربلا از كوفه به طرف شام یزید ملعون در جواب نامه عبیدالله بن زیاد به...


ادامه ...

20 محرّم الحرام

مراسم عروسی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)بنا بر قول مشهور شب بیست و یكم محرم سال...


ادامه ...

25 محرّم الحرام

١ـ شهادت سيّد الساجدین علی بن الحسین‌(علیهما السلام)٢ـ قتل «محمد امین» به دستور برادرش «مأمون»1ـ شهادت سيّد...


ادامه ...

26 محرّم الحرام

١ـ شهادت علی بن الحسن المثلث‌٢ـ محاصره شهر مكه و سنگ باران كعبه توسط سپاه یزید1ـ شهادت...


ادامه ...

28 محرّم الحرام

١ـ رحلت حذیفه بن یمان٢ـ ورود كاروان اسرای اهل بیت‌(علیهم السلام) به بعلبك٣ـ تبعید امام جواد‌(علیه السلام)...


ادامه ...
01234567891011121314151617

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page