[3 بار در قرآن به كار رفته است، از جمله در المؤمنون، 100] ادى شير آن را معرب پرزك فارسى مى داند، و آرتور جفرى نظر او را رد مى كند. و خـود معتقد است كه برزخ (يعنى مانع و حائل يا فاصله ميان دو چيز) صورتى از فرسخ است كه همان پرسنگ يا فرسنگ فارسى است (واژه هاى دخيل، ص 139). اما ويدن گرن در تعليقه اى كه بر اين كلمه نوشته است راى و نظر جفرى را به دلايل زبانشناختى رد كـرده است و اين واژه را مركب از برز + اخو كه جزء اولش به معناى بلند و رفيع و جزء دومش از ريشه آهو به معناى هستى است. لذا برزخ مجموعا به معناى هستى برتر است در مقابل دوزخ كه به معناى هستى بد مى باشد، و بهشت به معناى هستى برين (واژه هاى دخيل، ص 36).
----------------------------
بهاء الدين خرمشاهى
6) برزخ
- بازدید: 2185