روزى سليمان بن عبدالملك - هفتمين خليفه اموى (96 - 99 ه) بر بالاى منبر سخنرانى مى كرد. مردى از ميان مردم فرياد برآورد: ((اى خليفه ! روز اذان را فراموش نكن .))
سليمان بعد از اتمام سخنرانى ، از منبر پائين آمده و آن مرد را خواسته و گفت : ((اى مرد منظورت از روز اذان چيست ؟)) پاسخ داد: ((خداوند مى فرمايد: (فَاَذَّنَ مُؤْذِّنٌ بَيْنَهُمْ اَنْ لَعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظّالِمينَ)(1): (در روز قيامت مُؤ ذِّنى در بين آنان ندا مى دهد كه لغنتِ خدا بر ستمگران باد!)
خليفه گفت : چه ستمى در حق تو واقع شده است ؟)) مرد گفت : ((در فلان منطقه زمينى داشتم كه وكيل تو، آنرا به زور و ستم از من ستانده است .)) سليمان به وكيل خود نوشت : ((زمين اين شخص را به او برگردان و يك زمين همانند آن از ملك خودت بر آن بيفزاى .))(2)
عبدالكريم پاك نيا
-----------------------------
1-اعراف / 44.
2-المستطرف ، 1 / 235.