زيد ابن على بن الحسين عليهماالسّلام مى گويد: ((از پدرم (امام زين العابدين عليه السّلام پرسيدم : پدر جان ! زمانيكه جدّمان رسول الله صلّى اللّه عليه و آله را به معراج بردند و خداوند به 50 نماز امر كرد، چرا براى امت از خداوند متعال تخفيف نخواست ؟ تا اينكه حضرت موسى عليه السّلام فرمودب به سوى پروردگارت برگرد و تخفيف بخواه ؛ زيرا امت تو طاقت 50 نماز را ندارد.))
![](/fa/images/stories/quran/12.jpg)
پدر بزرگوارم در جواب فرمود: ((فرزندم ! رسول الله صلّى اللّه عليه و آله دوست نداشت ، بعد از صدور اوامر الهى ، چون و چرا كند و در مقابل دستور خداوند، چيزى را از خداوند به دلخواه خودش بخواهد؛ امّا آنگاه كه حضرت موسى عليه السّلام براى امت اسلام ، شفاعت كرد، جدّمان ، رسول الله صلّى اللّه عليه و آله شايسته نديد كه وساطت برادرش موسى عليه السّلام را، رد كند و بسوى پروردگارش برگشته و درخواست تخفيف نمود و خداوند متعال هم ، پنجاه نماز را به پنج نماز، تقليل داد.))
به پدر عرض كردم : ((بابا جان ! در حالى كه حضرت موسى عليه السّلام سفارش كرده بود، تخفيف بگيرد، چرا دوباره برنگشت ، كه از پنج نماز هم تخفيف بگيرد؟)) پدرم فرمود: ((عزيزم ! رسول الله صلّى اللّه عليه و آله براى امت خويش ، تخفيف گرفت ؛ امّا مى خواست پاداش آن پنجاه نماز، براى امتش باقى بماند؛ زيرا خداوند فرموده : (مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ اَمْثالِها):(1)(هر كس ، يك كار خوب انجام دهد ده برابر پاداش ، خواهد داشت . مگر نمى دانى ، آنگاه كه آن بزرگوار، از معراج به زمين برگشت حضرت جبرئيل نازل شده و گفت : ((يا محمدصلّى اللّه عليه و آله پروردگارت سلام مى رساند و مى فرمايد: پنج نماز، معادل پنجاه نماز، خواهد بود.)) (ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَىَّ وَ ما اَنَا بِظَلاّمٍ لِلْعَبيد):(2)(قول من ، عوض نخواهد شد و من ظلم كننده به بندگانم نيستم .)
عرض كردم : ((پدر جان ! مگر نه اينست كه خداوند متعال ، با مكان توصيف نمى شود و براى او مكانى نيست ؟)) فرمود: ((بلى ، خداوند متعال بزرگتر از اين است كه به مكان توصيف شود.)) گفتم : ((پس اينكه حضرت موسى فرمود: بسوى پروردگارت برگرد، چه معنى دارد؟)) فرمود: ((معناى آن مانند، قول حضرت ابراهيم عليه السّلام است كه فرمود: (اِنّى ذاهِبٌ اِلى رَبّى سَيَهْدينِ):(3) من بسوى خداى خود، مى روم كه البته هدايتم خواهد فرمود.)) و همچنين ، مثل سخن موسى عليه السّلام است كه فرمود: (وَ عَجِلْتُ اِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضى )(4)(من براى خشنودى تو تعجيل كرده و بسويت آمدم .) و همينطور شبيه سخن خود پروردگار است كه فرمود: (فَفِرُّوا اِلَى اللّه )(5)(اى بندگان خدا، از هر كفر و شرّى بسوى خدا بگريزيد). يعنى بسوى خانه خدا برويد. پسرم ! كعبه خانه خداست ، هر كس حجِ بيت خدا را كند، همانا خود خداوند را قصد كرده است و همچنين مساجد، خانه هاى خدا هستند هر كس بسوى آنها برود، همانا قصد خداوند را كرده و بسوى او رفته است و نمازگزار، پيوسته در محضر خداست و در مقابل او قرار گرفته تا از نمازش فارغ شود.))(6)
لازم به توضيح است كه انسان ، در هر زمان و مكان در محضر خداست ؛ ولى خداوند متعال ، براى تقرّب بيشتر بندگانش و براى آسايش و آرامش آنان ، زمانها و مكانهائى را معين كرده است كه ويژگى خاصى دارند.
خداوند جل و علا، بقعه ها و مراكزى در آسمانها دارد كه هر كسى به آنها عروج كند، البته كه توسط آن ، بسوى خداوند عروج كرده است . آيا اين آيه را نشنيده اى كه خداوند مى فرمايد: (تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ اِلَيْهِ): (فرشتگان و روح بسوى داوند بالا مى روند.) و همچنين در قصه عيسى بن مريم عليه السّلام مى فرمايد: (بَلْ رَفَعَهُ اللّهُ اِلَيْهِ:(7) بلكه خداوند او را بسوى خود، بالا برد) و در سوره فاطر مى فرمايد: (اِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصّالِحُ يَرْفَعُهُ؛)(8)سخنان پاكيزه به سوى خدا صعود مى كند، و عمل نيك و خالص آن را بالا مى برد.)(9)
عبدالكريم پاك نيا
-----------------------------
1-انعام / 160.
2-ق / 29.
3-صافات / 99.
4-طه / 84.
5-ذاريات / 50.
6-معارج / 4.
7-نساء / 158.
8-فاطر / 10.
9-من لا يحضره الفقيه ، 1 / 224.