جنگ صفین با تمام زشتیها و زیباییها و با نقشه زیرکانه عمرو عاص و معاویه، که از جهل و نادانی و ضعف ایمان و عدم شناخت رهبر و پیشوایشان نشات می گرفت، با قضیه حکمیت و خریت ابوموسی اشعری – به قول عمرو عاص که به او گفت : وضع تو همانند خری است که تعدادی کتاب بارش کردهاند([1]) - به پایان رسید.
مارقین، همان گروهى که امیرالمومنین على(علیه السّلام) را وادار به پذیرش حکمیت کردند، پس از مدت کوتاهی از کار خود پشیمان شده خواستار نقض عهد از طرف امام شدند؛ اما على(علیه السّلام) کسى نبود که پیمان خود را بشکند و نقض عهد نماید؛ از آن رو آنان - که همان خوارج مى باشند - در برابر على(علیه السّلام) صف آراستند و در نهروان با امام(علیه السّلام) به جنگ پرداختند. اميرالمؤمنين علیه السلام در این نبرد پیروز گشت ولى کینه ها در دلها نهفته ماند. این نبرد در سال ۳۸ و یا به گفته برخى از مورخان در سال ۳۹ هجرى رخ داد.
ابن اثير ميگويد : اميرالمؤمنين(علیه السّلام) از مردم دعوت به جهاد بر عليه خوارج نهروان نمود و از رئيس هر قبيله درخواست کرد كه قبيله خود را به جهاد ترغيب نمايد. عدهاي از رؤساي قبايل بپاخواستند و به امام(علیه السّلام) عرض نمودند: گوش كرديم و اطاعت نموديم و آنچه امام خواسته بود نوشتند و بين قبايل خود فرستادند. مانند هر بار از اولين اشخاصي كه به پاخواست و ابراز وفاداري نمود حجر بن عدي، اين يار با وفاي امام(علیه السّلام) بود.
امام در جنگ نهروان، حجر را فرمانده سمت راست لشكر خود نمود([2]).
از مطالب ذكر شده در تاريخ به دست ميآيد كه حجر در راه ولايت و اطاعت از ولي امر خويش هميشه در صف اول بوده و در اين راه از هيچ كوشش و سختي دريغ نمينمود و البته مزد خود كه همان عنايت اميرالمؤمنين(علیه السّلام) به ايشان بود را نيز به دست آورده بود و چه از اين بهتر كه كسي رضايت امام و ولي خويش را به دست آورد.
___________________________________________________________________________________
[1]. تاريخ طبري: ج3، ص113.
[2].الكامل في التاريخ: ج3، ص345.
مقاله ها
حجر و خوارج نهروان
- بازدید: 2198