58 «وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ غُرَفاً تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهارُ خالِدِينَ فِيها نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ»
ترجمه :
58. و كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالحه به جا آوردند، هرآينه جاى مى دهيم البته آن ها را از بهشت غرفه هايى كه جارى مى شود از زير آن غرفه ها نهرهايى، هميشه در آن غرفه ها هستند. نيكو هست اجر عمل كنندگان[1] .
تفسير :
(وَ الَّذِينَ آمَنُوا) پس از آنكه بازگشتيد به سوى خدا فقط كسانى كه ايمان آورده بودند [به بهشت مىروند] مؤمن كسى را گويند كه معتقد به جميع عقايد حقه باشد و انكار ضروريات دين و مذهب را نكند و بدعتى در دين نگذارد و با اين عقيده از دنيا برود كه بيانش مكرر [گفته] شده [است].
[ولايت، شرط صحت عبادات]
(وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ) مكرر گفتهايم كه مراد جميع اعمال صالحه نيست چون [انجام دادنش] ممكن نيست، و نيز مراد اين نيست كه جميع اعمال او صالح باشد، زيرا مباحات[2] بسيار است و انسان ناچار است به ارتكاب آنها، بلكه مراد اين است كه اعمال صالحه به جا بياورد از واجبات و مستحبات هر قدر بتواند، به شرط اينكه صحيحاً به جا آورد كه صدق صالح بكند و الّا عبادات فاسده هيچگونه صلاحيت ندارد و عمده شرط صحت عبادات، ولايت است كه به دلالت ولىّ الله باشد، چنانچه فرمود: اگر كسى عمر نوح كند و تمام روزها روزه باشد و تمام شب را به عبادت طى كند: «وَ لَمْ يَكُنْ بِدَلاَلَةِ وَلِيّ اللهِ مَا كَانَ لَهُ ثَوَابٌ»[3] .
[نهرهاى بهشتى]
(لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ غُرَفاً) «غرفه» عمارات فوقانى را مىگويند، [بهشتيان در] طبقات بالا[ى بهشت] جايگزين [و جاىگير] مىشوند. (تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهارُ) از پاى اين قصرها و غرفهها انهارى جارى مىشود و انهار بهشت اربعة : نهر من عسل مصفى[4] ، و نهر من لبن لم يتغير طعمه[5] ، و نهر من ماء غير آسن[6] ، و نهر من خمر لذة للشاربين[7] .
(خالِدِينَ فِيها) مرجع ضمير ممكن است (غُرَفاً) باشد، و ممكن است (الْجَنِّة) باشد.
(نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ) [عمل] هر چه بيشتر و بهتر و مقبولتر باشد، اجرش بيشتر و بالاتر است.
______________________________________________
[1] . ترجمه ديگر: وكسانى كه ايمان آورده وكارهاى شايسته كردهاند، قطعاً آنان را درغرفههايى از بهشت جاى مىدهيم كه از زير آنها جوىها روان است، جاودان در آنجا خواهند بود، چه نيكوست پاداش عمل كنندگان.
[2] . مباحات (جمع مباح): عملى كه انسان ناگزير از انجام دادن آن است وشرع هم انجام دادن آن را روا دانسته است، مثل غذا خوردن ، خوابيدن. اين گونه اعمال در حالت كلى مباح هستند، اما اگر با نيّت همراه شوند ثواب به آنها تعلّق مىگيرد. مثلاً انسان به اين نيت غذا بخورد كه نيرو بگيرد وخدا را عبادت كند.
[3] . روايت اينگونه آمده است: لَوْ أنَّ رَجُلاًَ قَامَ لَيْلَهُ وَصَامَ نَهَارَهُ وَتَصَدَّقَ بِجَمِيعِ مَالِهِ وَحَجَّ جَمِيعَ دَهْرِهِ وَلَمْ يَعْرِفْ وِلاَيَةَ وَلِيِّ اللهِ، فَيُوَالِيه وَيَكُونُ جَمِيعُ أَعْمَالِهِ بِدَلاَلَتِهِ لَهُ عَلَيْهِ ما كَانَ لَهُ عَلَى اللهِ حَقُّ فِي ثَوَابٍ، وَلاَ كَانَ مِنْ أَهْلِ إِيمَانٍ؛ اگر مردى شبزندهدارى كند وروزها روزه بگيرد وتمام مالش را صدقه دهد وتمام عمرش را حج بگذارد؛ لكن نسبت به ولايت ولى خدا شناخت نداشته باشد كه او را پيروى كند واعمالش را به راهنمايى آن ولىِّ خدا انجام دهد؛ حقّى ازطرف خدا براى او در ثواب عملش نيست واز اهل ايمان نيست. ر. ك: المحاسن:ج1،ص287؛ وسائل الشيعة: ج27، ص42، ح12 و مستدرک الوسائل: ج17، ص268، ح4.
[4] . نهرى از عسل ناب.
[5] . نهرى از شيرى كه مزهاش دگرگون نشود.
[6] . نهرى از آبى كه رنگ وبو وطعمش برنگشته است.
[7] . رودى كه از بادهاى است كه براى نوشندگان لذت دارد. عبارات مفسر محترم برگرفته ازآيه 15 سوره محمّد 9 است.
آیه 58 «وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ .....»
- بازدید: 743