51 «أَ وَ لَمْ يَكْفِهِمْ أَنّا أَنْزَلْنا عَلَيْکَ الْكِتابَ يُتْلى عَلَيْهِمْ إِنَّ فِى ذلِکَ لَرَحْمَةً وَ ذِكْرى لِقَوْمٍ يُوْمِنُونَ»
ترجمه :
51. آيا كفايت نمى كند اين كفار و مشركين را اينكه ما نازل كرديم بر تو كتاب قرآن مجيد را كه تلاوت بشود بر آن ها؟ به درستى كه در اين نزول قرآن هرآينه رحمت است و يادآورى براى قومى كه ايمان مى آورند[1] .
تفسير :
[هر سوره قرآن به تنهايى معجزه است]
توضيح كلام اينكه تصور نشود كه قرآن مجيد يك معجزه است، بلكه هر سوره آن ولو سوره قصار آن معجزه است كه صريحاً فرياد مىزند كه: (وَ إِنْ كُنْتُمْ فِى رَيْبٍ مِمّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ)[2] بلكه بسيارى از آيات به تنهايى معجزه است، مخصوصاً دارد كه جمع شدند جماعتى از مشركين كه مقابله كنند با قرآن. برخوردند به اين آيه شريفه (يا سَماءُ أَقْلِعِى وَ غِيضَ الْماءُ)[3] الآيه، ديدند نمىتوانند تقابل كنند[4] ، بلكه معجزه بودن قرآن نه فقط از جنبه فصاحت و بلاغت اوست و جهات معجزه بودن قرآن را ما در مقدمه بيان كردهايم، به آنجا مراجعه كنيد[5] . از جنبه فصاحت و بلاغت و از جنبه استدلالات عقليه، از جنبه تشريع احكام، از جنبه اخلاق، از جنبه تاريخ، از جنبه اخبار غيبى، از جنبه سلامتى از تناقض، از جنبه عدم ملالت از تلاوت [همه اين موارد جنبههاى مختلف معجزه قرآن است] لذا مىفرمايد: (أَ وَ لَمْ يَكْفِهِمْ) آيا اين قرآن مجيد كافى نيست بر اثبات نبوت و رسالت، با اينكه مشتمل بر تمام شرايط نبوت و بيان موانع آن و دعوى رسالت و ساير خصوصيات است.
(أَنّا أَنْزَلْنا عَلَيْکَ الْكِتابَ يُتْلى عَلَيْهِمْ) اگر اين كفايت نكند هزار معجزه ديگر هم تأثير در قلوب قاسيه ندارد، بلكه مزيد بر كفر و عناد مىشود، چنانچه مىفرمايد: (وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُوْمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظّالِمِينَ إلّا خَساراً)[6] .
(إِنَّ فِى ذلِکَ لَرَحْمَةً وَ ذِكْرى لِقَوْمٍ يُوْمِنُونَ) هم در دنيا مشمول رحمتهاى الهى مىشوند و هم در آخرت و بهترين مذكِّرهاست[7] از براى مؤمنين.
____________________________________________________
[1] . ترجمه ديگر: آيا براى ايشان بس نيست كه اين كتاب را كه بر آنان خوانده مىشود بر تو فرو فرستاديم؟ در حقيقت، در اين كار براى مردمى كه ايمان دارند، رحمت و ياد آورى است.
[2] . واگر در آنچه بر بنده خود نازل كردهايم شك داريد، پس اگر راست مىگوييد سورهاى مانند آن بياوريد و گواهان خود را ـ غير خدا ـ فرا بخوانيد. سوره بقره: آيه 23.
[3] . اى آسمان، از باران خوددارى كن. سوره هود: آيه 44.
[4] . ر. ك: الخرائج والجرائح: ج2، ص710؛ الدُر النظيم: ص633؛ تفسير الصافى: ج3،ص216؛ مدينة المعاجز: ج6، ص77 و بحار الأنوار: ج17، ص213، ح19.
[5] . ر. ك: همين تفسير: ج1، گفتار ششم، ص131.
[6] . وما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان ورحمت است از قرآن نازل مىكنيم، ولى ستمگران را جز زيان نمىافزايد. سوره إسراء: آيه 82.
[7] . مذكِّر: به ياد آورنده.
آیه 51 «أَ وَ لَمْ يَكْفِهِمْ أَنّا أَنْزَلْنا عَلَيْکَ الْكِتابَ .....»
- بازدید: 444