25 «وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللهِ أَوْثاناً مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِى الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً وَ مَأْواكُمُ النّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ»
ترجمه :
25. و فرمود: جز اين نيست كه گرفتيد شما از غير خداوند متعال بت هايى كه دوست داشتيد بين خودتان در زندگانى دنيا. پس از آن، روز قيامت كافر مى شويد بعضى به بعض ديگر و لعن مى كنيد بعضى بعض ديگر را و جايگاه تمام شما آتش است و نيست از براى شما از ناصر و معينى[1] .
تفسير :
[از بين رفتن دوستىهاى دنيوى در قيامت]
(وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللهِ أَوْثاناً) گذشت كه اينها در دوره ابراهيم بت بزرگى داشتند كه خداى همه آنها بود و هر محله و قبيله و طايفه بتى داشتند [كه] مخصوص به آنها بود و هر فرد بتى مخصوص به خود داشت.
(مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِى الْحَياةِ الدُّنْيا) تابعين براى دوستى با رؤسا كه قادة[2] مىگويند و رؤسا و قادة براى دوستى اتباع خود.
(ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ) اما آلهه به كلى منكر مىشوند و مىگويند: (ما كانُوا إِيّانا يَعْبُدُونَ) و اما عَبَده[3] انكار مىكنند آلهه خود را و همچنين رؤسا و مستكبرين نسبت به تابعين و ضعفا نسبت به مستكبرين: (... وَ لَوْ تَرى إِذِ الظّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنّا مُوْمِنِينَ * قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَ نَحْنُ صَدَدْناكُمْ عَنِ الْهُدى بَعْدَ إِذْ جاءَكُمْ بَلْ كُنْتُمْ مُجْرِمِينَ * وَ قالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَكْفُرَ بِاللهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً)[4] الآية.
(وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً) بعضى مثل اتباع لعن مىكنند رؤسا را و دوستانْ بعضى، بعض ديگرى را كه اگر اين نبود با من، من در ضلالت نمىافتادم، چنانچه مىفرمايد: (الاَْخِلّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلّا الْمُتَّقِينَ)[5] و مىفرمايد: (وَيَوْمَ يَعَضُّ الظّالِمُ عَلى يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنِى اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلاً * يا وَيْلَتى لَيْتَنِى لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلاً * لَقَدْ أَضَلَّنِى عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِى)[6] الآيه.
(وَ مَأْواكُمُ النّارُ) «مأوى» مسكن جايگاه است. منزلى كه در آن سكونت مىكنيد و از او ديگر خارج نمىشويد، آتش است. مثل اينكه انسان اگر در منازل ديگران به عنوان ضيافت يا عنوان ديگرى برود يا مسافر در اثناى سفر جايى منزل كند، مىگويد اينجا منزل من نيست چون در او ماندنى نيستم. اما اگر خانه خود رود آنجا ثابت مىماند. منزل ثابت آنها آتش است، نه دنيا و عالم برزخ كه عاريه است، چهار روزى بايد بيرون رفت.
(وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ)؛ (لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِىٌّ وَ لا شَفِيعٌ)[7] ، (لَيْسَ لَها مِنْ دُونِ اللهِ وَلِىٌّ وَ لا شَفِيعٌ)[8] (فَما لَنا مِنْ شافِعِينَ وَ لا صَدِيقٍ حَمِيمٍ)[9] .
___________________________________________________
[1] . ترجمه ديگر: و گفت: «جز خدا، فقط بتهايى را اختيار كردهايد كه آن هم براى دوستى ميان شما در زندگى دنياست، آنگاه روز قيامت بعضى از شما بعضى ديگر را انكار وبرخى از شما برخى ديگر را لعنت مىكنند وجايتان در آتش است وبراى شما ياورانى نخواهدبود».
[2] . قادة (جمع قائد): پيشوايان.
[3] . عبده (جمع عبد وعابد): پرستش كنندگان.
[4] . واى كاش بيدادگران را هنگامى كه در پيشگاه پروردگارشان بازداشت شدهاند مىديدىكه چگونه برخى از آنان با برخى ديگر جدل و گفتگو مىكنند. كسانى كه زيردست بودند به كسانى كه رياست وبرترى داشتند، مىگويند: «اگر شما نبوديد قطعاً ما مؤمن بوديم».كسانى كه رياست وبرترى داشتند، به كسانى كه زيردست بودند، مىگويند: «مگر ما بوديم كه شما را از هدايت ـ پس از آنكه به سوى شما آمد ـ بازداشتيم؟ نه بلكه خودتان گناهكاربوديد». وكسانى كه زيردست بودند به كسانىكه رياست وبرترى داشتند، مىگويند: «نه،بلكه نيرنگ شب وروز شما بود آنگاه كه ما را وادار مىكرديد كه به خدا كافر شويم وبراى او همتايانى قرار دهيم». سوره سبأ: آيات 31 ـ 33.
[5] . در آن روز، ياران جز پرهيزكاران بعضىشان دشمن بعضى ديگرند. سوره زخرف: آيه 67.
[6] . وروزى است كه ستمكار دستهاى خود را مىگزد ومىگويد: «اى كاش با پيامبر راهى برمىگرفتم. اى واى، كاش فلانى را دوست خود نگرفته بودم. او بود كه مرا به گمراهى كشانيد پس از آنكه قرآن به من رسيده بود». سوره فرقان: آيات 27 ـ 29.
[7] . كه ايشان را جز او هيچ ياورى وشفيعى نيست. سوره انعام: آيه 51.
[8] . در حالى كه براى او در برابر خدا يارى وشفاعتگرى نباشد. همان: آيه 70.
[9] . واكنون ما را شفيعانى نيست وما را دوست مهربانى نيست. سوره شعراء :آيات 100 ـ 101.
آیه 25 «وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللهِ .....»
- بازدید: 647