94 «وَ ما مَنَعَ النّاسَ أَنْ يُوْمِنُوا إِذْ جاءَهُمُ الْهُدى إِلّا أَنْ قالُوا أَ بَعَثَ اللهُ بَشَراً رَسُولاً»
ترجمه :
94. و مانع نشد افراد ناس را اينكه ايمان آورند زمانى كه آمد آنها را هدايت الهى مگر اينكه گفتند: آيا خدا بشر را مىفرستد به رسالت؟ چرا ملائكه را نفرستاد؟
تفسير :
[كسى كه قلبش سياه شد هيچ گاه ايمان نمىآورد]
در بسيارى از آيات اين عذر تراشى را از كفار بيان فرموده در جواب آنها بايد گفت كه ملائكه اگر به صورت اصلى خود بيايند كه صورت بلا ماده است قابل مشاهده نيست، چنانچه كتبه اعمال و ملائكه حفظه و ملائكه موكل به قطرات باران و نازلين در شبهاى قدر و غير اينها تمام روى زمين هستند و مشاهده نمىشوند، چنانچه ارواح مومنين كه تعلق به قالب مثالى گرفته مشاهده نمىشوند مگر در خواب و اگر به صورت انسانى يا حيوانى بيايند از كجا معلوم مىشود كه ملك است شايد انسان يا شيطان باشد لذا مىفرمايد: (وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَکٌ وَ لَوْ أَنْزَلْنا مَلَكاً لَقُضِىَ الاَْمْرُ ثُمَّ لا يُنْظَرُونَ * وَ لَوْ جَعَلْناهُ مَلَكاً لَجَعَلْناهُ رَجُلاً وَ لَلَبَسْنا عَلَيْهِمْ ما يَلْبِسُونَ)[1] ، بلكه مىگويند اين يك انسان مجهول الحال است، ما به او ايمان نمىآوريم. و قطع نظر از همه اينها قلب كه سياه شد و قساوت پيدا كرد به هيچ صراطى مستقيم نمىشود ملك باشد، رسول يا انسان، بلكه اگر مشاهده كند عذاب را مىگويد :
«النارُ ولاَ العار»[2] .
(وَ ما مَنَعَ النّاسَ أَنْ يُوْمِنُوا)، يعنى چيزى مانع و جلوگير اين كفار و مشركين نيست از اينكه ايمان بياورند و از آنها اختيار سلب نمىشود (إِذْ جاءَهُمُ الْهُدى) موقعى كه تمام اسباب هدايت تكويناً و تشريعاً براى آنها مهيا شده (إِلّا أَنْ قالُوا) مگر براى بهانه و عذر تراشى بگويند: (أَ بَعَثَ اللهُ بَشَراً رَسُولاً) مگر مىشود و ممكن است كه بشر هيچ گونه تماسى با خدا ندارد رسول باشد و غافل از اينكه در دستگاه خلقت بهتر و بالاتر از بشر نيست كه داراى مقام ولايت و رسالت و خلافت باشد كه هم جنبه ملكوتى دارد كه اخذ كند و هم جنبه ناسوتى دارد كه ابلاغ كند واسطه بين خلق و خالق.
________________________________________________________________________________________________
[1] . و گفتند همين كفار، معاندين و متعصبين: چرا نازل نمىشود بر پيغمبر، ملك و اگر ما نازل كنيم ملك را هرآينه هلاك مىكنيم آنها را و ديگر مهلت به آنها نخواهيم داد، چون ايمان نمىآورند. و اگر قرار دهيم او را ملك هرآينه بايد او را رجل قرار دهيم و هرآينه بپوشانيم بر آنها آنچه را مىپوشند رجال. سوره انعام: آيات 8 ـ 9.
[2] . آتش آرى، اما ننگ هرگز. عمدة القارى: ج1، ص206؛ مجمع البحرين: ص236؛ مدينه المعاجز: ج2، ص96؛ فتوح الشام: ج2، ص157؛ نهج البلاغة: ص404، ضمن حكمت 192و بحار الأنوار: ج14، ص483.
آیه 94 «وَ ما مَنَعَ النّاسَ أَنْ يُوْمِنُوا .....»
- بازدید: 524