47 «وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ إِنْ كانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنا بِها وَ كَفى بِنا حاسِبِينَ»
ترجمه :
47. و ما قرار مىدهيم و نصب مىكنيم ميزانهاى عدل را از براى روز قيامت پس ظلم نمىشود به هيچ نفسى هيچگونه ظلمى و اگر بوده باشد به سنگينى يك حبّه از خردل مىآوريم به آن حبّه و كفايت مىكند به ما حساب كننده كه حساب كنيم.
[تنبيه]
يكى از ضروريات دين اسلام ميزان اعمال است كه انكار آن موجب كفر مىشود. و كلام در ميزان از چند جهت گفته مىشود و ما در كلم الطّيّب در پنج مقصد بيان كردهايم.
1. در اثبات و حقيّت ميزان ؛
2. در حقيقت ميزان ؛
3. در دفع اشكالاتى كه شده ؛
4. چيزهايى كه موازنه مىشود؛
5. بر كسانى كه ميزان نصب مىشود و كسانى كه نصب نمىشود. مستدعى است مراجعه فرماييد (1) . و در اينجا فقط به تفسير آيه شريفه اكتفا مىكنيم.
تفسير :
[در بيان نصب انواع ميزانهاى عدل روز قيامت]
(وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ) از اين جمله استفاده مىشود كه «ميزان» متعدّد است، ميزان عقايد، ميزان اخلاق، ميزان اعمال بلكه ممكن است بر هر يك يك عقايد و اخلاق و اعمال ميزان خاص به خود باشد، بلكه از آيه شريفه (فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ * وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِکَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ...) (2) الآية استفاده مىشود كه هر فردى موازينى دارد.
و مراد از «قسط» عدل است به اينكه خردلى از حسنات كسى فرو گذارده نمىشود و خردلى بر سيئات افزوده نمىشود.
اشكال:
عقايد و اخلاق و اعمال را چه نحو موازنه مىكنند؟
جواب:
كلمات مفسرين و اخبار در اين باب مختلف است و جامع تمام آنها اين است كه ميزانِ هر چيزى مناسب خود اوست، چنانچه علم منطق ميزان قضايا است و لذا علمِ ميزانش گفتند، و ميزان بنّايى شاقول است، و ميزان درجاتِ علم ، امتحان است . حتّى انسان كامل را آدم وزين مىگويند و بىاعتبار را سبك مىشمارند. و به اين بيان جمع بين اقوال و اخبار مىتوان كرد.
اشكال:
خداوند تبارك و تعالى كه عالم به جميع افعال بندگان است و عادل است و به احدى ظلم نمىكند جعل موازين چه فايده دارد؟
جواب:
همين اشكال در حساب و كَتَبه اعمال و شهادت شهود در قيامت از جوارح و ارض و مُلك و غير اينها هم متوجه مىشود و جوابش اين است كه بر خود انسان و ديگران هم معلوم شود و جاى انكار و اعتراض باقى نباشد.
مطلب ديگر اينكه ، كفار و مشركين و معاندين براى آنها نصب ميزان نمىشود، چون حسناتى ندارند و براى مومنين هم كه بىگناه وارد قيامت مىشوند نصب نمىشود، زيرا سيئات ندارند يا معصيت نكرده يا به توبه تدارك كرده يا به يك وسايلى مورد مغفرت و عفو الهى شده، فقط براى كسانى است كه (خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً) (3) آنهم خداوند وعده فرموده (عَسَى اللهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ) (4) .
(لِيَوْمِ الْقِيامَةِ) كه يكى از مواقف قيامت است و در خبر است [كه] فرمود : «إنَّ لِلْقيامةِ خَمسينَ مَوقِفاً كُلُّ مَوقِفٍ مَقامُ ألْفَ سَنَةٍ» (5) ، پس استشهاد فرمود به آيه شريفه (فِى يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ) (6) .
(فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً)، خداوند به احدى ظلم نمىكند: (إِنَّ اللهَ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ) (7) . (وَ إِنْ كانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ)، چه از امور اعتقاديه باشد يا صفات نفسانيه يا اعمال جوارحيه (أَتَيْنا بِها) ظاهر مىكنيم كه (يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ) (8) است. (وَ كَفى بِنا حاسِبِينَ)، بعضى را (يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً) (9) و بعضى را سختگيرى در حساب مىفرمايد. حتّى «مثقالُ حَبّةٍ مِنْ خَردلٍ » كه اشاره شد، احتياج به مُحاسب دارد.
________________________________________________________________________________
1. ر. ك: الكلم الطيب: ص711ـ715.
2. پس كسى كه موازين اعمال صالحه او سنگين باشد اينها كسانى هستند كه رستگار شدندو كسى كه موازين او سبك باشد پس آنها كسانى هستند كه زيانكار شدند. سوره اعراف :آيات 8 ـ 9.
3. كارهاى شايسته و اعمال ناپسند از آنها صادر شده و با هم آميختهاند. سوره توبه :آيه 102.
4. اميد است خداوند آنها را ببخشد. همان.
5. به درستى كه قيامت پنجاه توقف گاه دارد كه هر كدام هزار سال طول مىكشد. كافى : ج8،ص143، ح108؛ امالى طوسى: ص111 و بحار الأنوار: ج67، ص64 و در «كافى و امالى»به جاى «مقام»، كلمه «مقداره» يا «مثل» آمده است.
6. در روزى كه مقدار آن پنجاه هزار سال است. سوره معارج: آيه 4.
7. خداوند هم وزن ذرهاى ظلم نمىكند. سوره نساء : آيه 40.
8. آن روز كه كارهاى پنهانى، همه آشكار شود. سوره طارق: آيه 9.
9. پس زود باشد كه محاسبه شود به حساب كمى [=بس آسان]. سوره انشقاق : آيه 8.
آیه 47 «وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ .....»
- بازدید: 1240