41 «وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَحاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِوُنَ»
ترجمه :
41. و هرآينه به تحقيق استهزا شده به رسولان از قبل از تو اى رسول محترم، پس متوجه شد و وارد شد به كسانى كه مسخره مىكردند انبياى خود را از آنچه كه بودند به او استهزا مىكردند.
تفسير :
اين آيه شريفه براى تسليت حضرت رسالت (صلی الله علیه و آله و سلم) است كه كفار و مشركين آن حضرت را استهزا مىكردند و مسخره مىنمودند كه اين اختصاص به تو ندارد رسولان قبل هم گرفتار اين نوع كفار و مشركين بودند: (إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ) (1) .
و در مورد موسى (علیه السلام) مىفرمايد: (فَقالَ إِنِّى رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِينَ * فَلَمّا جاءَهُمْ بِآياتِنا إِذا هُمْ مِنْها يَضْحَكُونَ) (2) و در حق نوح (علیه السلام) مىفرمايد: (وَ كُلَّما مَرَّ عَلَيْهِ مَلاٌَ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ) (3) و عين همين آيه شريفه را در سوره انعام آيه 10 بيان فرموده و در مجلّد پنجم ، تفسيرِ آن گذشت (4) و در اينجا به طور اختصار رد مىشويم: (وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ) معجزات آنها را حمل به سحر مىكردند و فرمايشات آنها را حمل به كذب و افترا مىنمودند، اعمال و افعال آنها را حمل بر جنون و جهالت. حتى دارد حكم بن عاص (5) پدر مروان (6) در عقب سر پيغمبر مثل پيغمبر راه مىرفت و مضحكه مىنمود. حضرت نفرين كرد او را و فرمود : «كُنْ كَما تَكُونْ» (7) .
تا آخر عمر رعشه در بدنش ظاهر شد و لقّه راه مىرفت (8) . لكن بدانند كسانى كه شما را استهزا مىكنند كه سوء عاقبت آن چيست؟
(فَحاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِوُنَ) بالاخره خود آنها به سخريه و استهزا گرفتار مىشوند، چنانچه نوح فرمود: (إِنْ تَسْخَرُوا مِنّا فَإِنّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ كَما تَسْخَرُونَ) (9) و در حق مطلق كفار مىفرمايد: (فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفّارِ يَضْحَكُونَ * عَلَى الاَْرائِکِ يَنْظُرُونَ * هَلْ ثُوِّبَ الْكُفّارُ ما كانُوا يَفْعَلُونَ) (10) .
___________________________________________________________________
1. به درستى كه كسانى كه مجرم هستند از رفتار مؤمنين به آنها مىخندند و آنها را مسخرهمىكنند. سوره مطففين : آيه 29.
2. پس فرمود: محققاً من فرستاده پروردگار عالمين هستم، پس هنگامى كه موسى آيات مارا براى آنها آورد ناگاه آنها از اين آيات مىخنديدند. سوره زخرف : آيات 46 ـ 47.
3. و هر زمانى كه گروهى از قومش بر او عبور مىكردند او را مسخره مىكردند. سوره هود :آيه 38.
4. ر. ك: همين تفسير: ج7، ص58 ـ 60.
5. حكم بن ابىالعاص بن أيمة بن عبد شمس القرشى الاُموىّ: گفتهاند كه در روز فتح مكه اسلام آورده است و در مدينه ساكن شد كه پيامبر او را تبعيد كرد به طائف و در زمانخلافت عثمان دوباره به مدينه برگشت و همان جا رحلت نمود. و مورد لعن پيامبر نيز واقعشده و به خاطر چشم چرانى او. و پيامبر در مورد او فرمود: «ويل لاُمتيّ ممّا في صلب هذا؛واى بر امت من از نسل و فرزندان اين شخص (حكم)». حكم بن ابىالعاص در سال 32هجرى در زمان خلافت عثمان درگذشت. الاصابة: ج1، ص516.
6. مروان بن حكم ابن ابىالعاص بن أيمة بن عبد شمس بن عبد مناف القرشى: دو سال بعد ازهجرت پيامبر متولد شده است و گفته شده كه در سال جنگ اُحُد متولد شده است ازمسببين قتل عثمان بوده كه بعداً به خون خواهى عثمان به همراه عايشه جنگ جمل را برمولا على (علیه السلام)به راه انداختند و به دنبال جنگ جمل، جنگ صفين را با معاويه شروع كردند. مروان از مسببين واقعه حرّه (قتل عام مدينه) بوده است. در ماه رمضان سال 65هجرى فوت نموده است. گفته شده كه اول كسى بوده كه دينار شامى را ضرب نموده كه برروى آن نوشته شده بود «قل هو الله اَحَد». الاصابة: ج5، ص228.
7. بر همين حالتى كه هستى باقى باش «مراد اينست كه در حالت لرزه ولودگى كه بودبماند».
8. تاريخ طبرى: ج8، ص185؛ الجمل مفيد: ص96؛ شرح نهج البلاغة: ج15، ص 119وبحار الأنوار: ج33، ص209. در اين منابع «كُنْ كَما أنْتَ ؛ همين طور كه الآن هستى باقىباش » آمده است.
9. اگر ما را مسخره مىكنيد، ما هم شما را همان گونه كه مسخره مىكنيد مسخره خواهيم كرد. سوره هود: آيه 38.
10. پس روز قيامت كسانى كه ايمان آوردند به كفارى كه آنها را مسخره مىكردند مىخندند.مؤمنين بر تختهاى بهشت نشسته و اهل جهنم را مىبينند. آيا كفار جزا داده مىشوندآنچه را انجام مىدادند. سوره مطففين : آيه 34 ـ 36.
آیه 41 «وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ .....»
- بازدید: 905