14 «قالُوا يا وَيْلَنا إِنّا كُنّا ظالِمِينَ»
ترجمه :
14. گفتند موقعى كه مشاهده عذاب كردند و راه فرار نداشتند: اى واى بر ما! محقّقا ما بوديم ظلم كنندگان.
تفسير :
[در بيان مراتب «ظلم » وشرح آنها]
ظلم سه قسم است :
اول، ظلم به نفس و اين هم مراتبى دارد، مرتبه اعلاى آن عدم ايمان با اينكه حجّت از هر جهت بر آنها تمام شده بود. خداوند تبارك و تعالى همه نوع اسباب هدايت را در دسترس آنها قرار داده از افاضه عقل و شعور و ادراك كه گفتند: عقل رسول باطنى است (1) ، و ارسال رسول و انزال كتاب، و بيان احكام و ارائه طريق و غير اينها؛
دوم، ارتكاب معاصى كه هر معصيتى استحقاق عذاب دارد به علاوه آثار معاصى در دنيا بسيار است : سياهى قلب كه در خبر است: هر معصيتى يك خال سياه در قلب احداث مىكند، اگر رسيد به جايى كه تمام صفحه قلب سياه شد مىفرمايد: «لا يُرجى بخيرٍ و صارَ قلبُهُ مَنكُوساً» (2) تسلّط شيطان بعد از رحمت، گرفتارىهاى گوناگون در دنيا، تسلّط ظالم بر سر آنها، سلب نِعَمِ الهى، كوتاهى عمر و غير اينها؛
سوم، ظلم به غير بالاخص به انبيا و مقرّبان درگاه الهى كه در حديث قدسى مىفرمايد : «و عِزّتي و جلالي لا يَجوزُني ظُلمُ ظالمٍ» (3) .
و در خبر است :
«الظُّلم ظلماتُ يومَ القيامةِ» (4) . و دارد: گناهان مظلوم را بر ظالم بار مىكنند و عبادات ظالم را به مظلوم مىدهند و اگر ظالم عبادت ندارد و مظلوم هم گناهى ندارد، خطاب مىرسد به مظلوم كه هر كه را از دوستانت و بستگانت آلوده به معاصى شدند بياور و بر ظالم حمل كن تا تدارك ظلم آن شود. و از همين باب است ظلم به اهل بيت عصمت و طهارت : كه گناهان شيعيان و دوستان خود را بر ظالمين به آنها حمل مىكنند (5) .
(قالُوا يا وَيْلَنا) «ويل» هلاكت و عذاب و بدبختى و محروميت از مثوبات است.
(إِنّا كُنّا ظالِمِينَ) هم ظلم به نفس، هم ظلم به غير، هم ظلم به دستورات الهيّه و كتب سماويّه و حجج الهيّه.
_____________________________________________________________
1. فوائد الاُصول: ج3، ص62؛ باب الجهة الثانية : في ملازمة بين حكم العقل... و منتهىالاُصول «بجنوردى» : ج2، ص48.
2. اميد خير نمىرود و قلبش وارونه شده است. روايات فراوانى به اين مضمون وجود داردكه به عنوان نمونه يك حديث از كافى: ج2، ص271، ح13 نقل مىكنيم: امام صادق 7فرمود: هنگامى كه شخصى گناه مىكند، در قلب او نقطه سياهى به وجود مىآيد اگر توبهكند آن سياهى برطرف مىشود ولى اگر به گناهش ادامه داد آن سياهى زياد مىشود تا قلباو را فرا گيرد و تمام قلب او سياه مىشود پس چنين شخصى هرگز رستگار و خوشبختنمىشود. تفسير الصافى: ج2، ص149 و بحار الأنوار : ج70، ص327، ح10 و ج97،ص72، ح6.
3. به عزت و جلالم سوگند! كه ظلم و ظالم از من عبور نخواهد كرد (از عقوبت آن نمىگذرم). المحاسن: ج1، ص67، ح18؛ كافى: ج2، ص443، ح1؛ امالى صدوق: ص70،ضمن ح36 و بحار الأنوار: ج6، ص29، ح35 و ص264، ح21 و ج72، ص314، ح29.
4. ظلم، تاريكىهاى روز قيامت است. مسند أحمد: ج2، ص106؛ المجموع: ج6، ص243؛عوالى اللالى: ج1، ص149، ح69.
5. ر. ك: كافى: ج2، ص450، ح2 و 3؛ امالى صدوق: ص364، ح7 و علل الشرايع: ج1،ص155، ح3.