آیه ١٥٥ « وَاخْتارَ مُوسى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلاً لِمِيقاتِنا فَلَمّا ... »

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

155   « وَاخْتارَ مُوسى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلاً لِمِيقاتِنا فَلَمّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِيّاىَ أَ تُهْلِكُنا بِما فَعَلَ السُّفَهاءُ مِنّا إِنْ هِىَ إِلاّ فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِها مَنْ تَشاءُ وَتَهْدِى مَنْ تَشاءُ أَنْتَ وَلِيُّنا فَاغْفِرْ لَنا وَارْحَمْنا وَأَنْتَ خَيْرُ الْغافِرِينَ»
ترجمه :
155. و اختيار فرمود موسى قوم خود را هفتاد رجل از براى ميقات پروردگار پس چون كه گرفت آن‏ها را لرزه ، گفت موسى : پروردگار من ! اگر مى‏خواستى هلاك فرمايى آن‏ها را و مرا از قبل از آمدن به ميقات ، آيا هلاك مى‏كنى ما را به واسطه فعل سفيهان از ما ، اين نيست مگر امتحان و آزمايش تو ، هر كه را بخواهى در اين امتحان گمراه مى‏كنى و هر كه را بخواهى هدايت مى‏فرمايى . تويى صاحب اختيار ما پس بيامرز ما را و رحم فرما به ما و تو بهترين آمرزندگانى.
و در سوره بقره مى‏فرمايد: «وَإِذْ قُلْتُمْ يا مُوسى لَنْ نُؤمِنَ لَكَ حَتّى نَرَى اللّه‏َ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصّاعِقَةُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ * ثُمَّ بَعَثْناكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»[1]، و در سوره نساء مى‏فرمايد: «فَقَدْ سَأَلُوا مُوسى أَكْبَرَ مِنْ ذلِكَ فَقالُوا أَرِنَا اللّه‏َ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ»[2] .
تفسير :
[ اختلاف شديد مفسران در موضوع اين آيه ]
در ميان مفسرين در موضوع اين آيه از جهاتى اختلاف شديدى است:
جهت اولى:
اينكه قضيه « رجفة » ، كه در اين آيه ذكر فرموده ، با قضيه صاعقه ، كه در آيات بيان شده ، يك قضيه است يا دو ؟
جهت دوم:
آيا رجفه ، منجر به موت شد يا فقط رجفه بوده ؟ 
جهت سوم:
آيا اين قضيه قبل از اتخاذ عِجْل بوده يا بعد از آن ؟
جهت چهارم:
مورد اين قضيه در مورد موت حضرت هارون بوده كه گفتند : موسى او را كشته و او فرمود : به مرگ الهى رحلت نموده و ما مدركى از براى آن‏ها به دست نياورديم ، و آنچه از مجموع اين آيات استفاده نموديم اينكه ، رجفه و صاعقه يك مورد بوده و رجفه ، منجر به موت آن‏ها شده و مربوط به موت هارون نبوده و مدرك هر يك را در شرح آيه بيان مى‏كنيم .
«وَاخْتارَ مُوسى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلاً لِمِيقاتِنا» البته اين اختيار منشأ و علتى داشته و الاّ آمدن آن‏ها در ميقات چه نتيجه دارد ! و آن اين است كه حضرت موسى چون مدعى شد كه خداوند با من تكلم مى‏فرمايد و اين دعوى بر بنى اسرائيل گران بود ، چون سابقه نداشته اگرچه بعد از ثبوت نبوت موسى و صدور آن همه معجزات جاى ترديد در فرمايشاتش نيست لكن بنى اسرائيل قبول نكردند ، بنا شد چند نفر از بزرگان آن‏ها همراه موسى بيايند و مشاهده كنند و بر آن‏ها خبر ببرند و شهادت دهند تا آن‏ها تصديق كنند . اين هفتاد نفر انتخاب شدند و آمدند و كلام الهى را استماع كردند ، لكن از آنجايى كه بنى اسرائيل در هر امرى اعتراض داشتند گفتند : ما از كجا بفهميم اين كلام خداست ؟ «لَنْ نُؤمِنَ لَكَ حَتّى نَرَى اللّه‏َ جَهْرَةً»[3]، «فَقالُوا أَرِنَا اللّه‏َ جَهْرَةً»[4] و اين تقاضا با اينكه امر محالى است ، زيرا خداوند جسم نيست، مكان ندارد، بَحْت وجود است حتى ماهيت ندارد ، دفع اشكال آن‏ها را هم نمى‏كند ، زيرا بر فرض محال اگر خدا جسم بود، مكان داشت مشاهده مى‏شد مى‏گفتند به موسى : از كجا بفهميم اين خداست شايد ملك يا جنّ باشد ؟ و اين‏ها به اين تقاضا مرتد شدند ، زيرا صريحاً گفتند : ما به تو ايمان نمى‏آوريم و قائل به تجسم شدند و مجسمه ، مسلّم كافرند لذا مورد غضب الهى واقع شدند.
[ مراد از « رجفه » ]
«فَلَمّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ» و مراد از « رجفه » همان صاعقه است ، زيرا اطلاق بر زلزله مى‏شود و بر صيحه عظيمه : «يَوْمَ تَرْجُفُ الرّاجِفَةُ * تَتْبَعُهَا الرّادِفَةُ»[5]
همان صيحه كه تمام خلايق مى‏ميرند و تعبير به « نفخه اولى » مى‏كنند ، مى‏فرمايد: «وَنُفِخَ فِى الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِى السَّمواتِ وَمَنْ فِى الْأَرْضِ»[6] . پس اطلاق رجفه بر « نفخه » و اطلاق نفخه بر « صاعقه » به واسطه كلمه « فصعق » اثبات مى‏كند كه رجفه همان صاعقه بوده .
و اما دليل بر اينكه اين قضيه قبل از اتخاذ عجل بوده در سوره [نساء ]آيه [153] ، كه ذكر شد[7] . بعد از بيان اين قضيه تعبير بـ « ثمّ » مى‏كند كه از براى تراخى است : «ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ»[8].
«قالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِيّاىَ» اين جمله دليل بر هلاكت آن‏ها است كه مردند كه حضرت موسى عرض مى‏كند كه اگر مى‏خواستى قبلاً آن‏ها را هلاك فرموده بودى .
و اما راجع به موت هارون اولاً ، هارون در تيه از دنيا رفت كه بنى اسرائيل سر گردان بودند و يك خبرى از طريق عامّه از امير المؤنين عليه‏السلامنقل مى‏كنند[9]
و اين خبر ، با اينكه سندش ضعيف است ، مخالف عقايد شيعه است.
«أَ تُهْلِكُنا بِما فَعَلَ السُّفَهاءُ مِنّا» « سفيه » كسى است كه عقلش ناقص باشد . واسطه بين مجنون ، كه فاقد عقل است و رافع تكليف ، و بين عاقل . سفيه مكلف هست لكن عقل كامل ندارد . و مراد از « سفهاى از بنى اسرائيل » ممكن است آن‏ها باشند كه تصديق موسى نكردند ، در اينكه فرمود خداوند با من تكلم مى‏فرمايد و ممكن است همين هفتاد نفر باشند كه گفتند به موسى :
«لَنْ نُؤمِنَ لَكَ حَتّى نَرَى اللّه‏َ جَهْرَةً» . و ممكن است هر دو دسته باشند ، چنانچه بعيد نيست ، زيرا هر دو دعوا ، سفيهانه است . عاقل تصديق نبى مى‏كند و قائل به تجسم نيست . و استفهام انكارى است ؛ يعنى البته بى‏گناه را هلاك نمى‏كنى به فعل گنه‏كار.
«إِنْ هِىَ إلاّ فِتْنَتُكَ» « فتنه » به معنى امتحان سخت است ، چنانچه مى‏فرمايد: «آلم * أَ حَسِبَ النّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنّا وَهُمْ لا يُفْتَنُونَ * وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ...»الآية[10]، نه به معناى دو به همزنى و القاى اختلاف ، كه مى‏فرمايد: «وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ»[11]، زيرا ساحت قدس ربوبى منزه از صفات خبيثه و افعال قبيحه است.
«تُضِلُّ بِها مَنْ تَشاءُ وَتَهْدِى مَنْ تَشاءُ» تمام امتحانات الهى از همين باب است . كسانى كه باطن آن‏ها خراب است و ايمان ندارند در امتحان ، ضلالت آن‏ها ظاهر مى‏شود و كسانى كه حقيقت ايمان را دارا باشند هدايت آن‏ها ظاهر مى‏شود ، بلكه مى‏توان گفت تمام افعال الهيه و دستورات خداوندى ، امتحان است . يكى را به غنا امتحان مى‏كند يكى را به فقر، يكى به مرض يكى به صحت، يكى به عزت يكى به ذلت، يكى به نعمت يكى به بلا، بلكه فقر فقير
امتحان غنىّ است و غناى غنى امتحان فقير است . و نسبت اضلال و هدايت به خداوند ، چون مستند به فعل الهى است لذا مى‏گويد : « تضلّ بها » ؛ يعنى به اين فتنه و امتحان ، ضلالت او ظاهر مى‏شود يا هدايت او.
[ ولايت ذاتى از آنِ خداست و ولايت ديگران تَبَعى است ]
«أَنْتَ وَلِيُّنا» ولايت ذاتيه نسبت به جميع مخلوقات مختص به ذات مقدس اوست و ولايت انبيا و اوصيا و علما و آبا و اجداد و قَيِّمين [ =  سرپرستان ] تمام جَعْلى به جعلِ الهى است . «فَاغْفِرْ لَنا» از تقصيرات و نافرمانى‏ها و مخالفت‏ها «وَارْحَمْنا»به الطاف و عنايات و فيوضات دنيوى و اخروى .
«وَأَنْتَ خَيْرُ الْغافِرِينَ» « غفران الهى » به نحوى است كه از نامه عمل محو مى‏كند و از نظر ملائكه مى‏برد حتى از خود بنده هم فراموش مى‏شود كه احدى جز ذات مقدس او اطلاعى ندارد ، بلكه به جاى معاصى در نامه عمل ، حسنات ثبت مى‏شود : «فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللّه‏ُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ»[12]، «إِنَّ اللّه‏َ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً»[13].
-------------------------------------------------------
[1] .  و ياد كنيد زمانى را كه گفتيد: اى موسى! ما تو را تصديق نمى‏كنيم تا اينكه خدا را آشكارا ببينيم، پس صاعقه آسمانى شما را گرفت و حال آنكه مى‏ديديد. سپس شما را بعد از مردنتان زنده نموديم؛ باشد كه شكر گزار باشيد. سوره بقره: آيات 55 ـ 56.
[2] .  البته از موسى بزرگ‏تر از اين را خواستند و گفتند : خدا را آشكارا به ما نشان بده . پس به سزاى ظلمشان صاعقه آنان را فرو گرفت . پس بعد از آنكه دلايل آشكار برايشان آمد گوساله را به پرستش گرفتند . سوره نساء: آيه 153.
[3] .  تا خدا را آشكارا نبينيم هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد . سوره بقره: آيه 55.
[4] .  پس گفتند خدا را آشكارا به ما نشان بده . سوره نساء: آيه 153.
[5] .  آن روز كه زلزله‏اى همه چيز را بلرزاند . و از پى آن حادثه دومين رخ مى‏دهد . سوره نازعات: آيات 6 ـ 7.
[6] .  و در صور دميده مى‏شو پس هر كه در آسمان‏ها و هر كه در زمين است مى‏ميرند . سوره زمر: آيه 68.
[7] .  ر . ك : همين تفسير ، ج6 ، ص166 . و توضيح بيشتر « صاعقه » در همين تفسير ، ج2 ، ص385 گذشت .
[8] .  سپس بعد از آنكه دلايل آشكار برايشان آمد گوساله را به پرستش گرفتند . سوره نساء : آيه 153 .
[9] .  تفسير طبرى : ج6 ، ص74 و تفسير ابن كثير : ج2 ، ص260 .
[10] .  الف ، لام ، ميم . آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان آورديم ، رها مى‏شوند و مورد آزمايش قرار نمى‏گيرند ؟ و به يقين ، كسانى را كه پيش از اينان بودند آزموديم . . . سوره عنكبوت: آيات 1 ـ 3.
[11] .  و فتنه بزرگ‏تر از قتل است . سوره بقره: آيه 217.
[12] .  پس آن‏ها كسانى هستند كه خداوند بدى‏هايشان را به نيكى‏ها تبديل مى‏فرمايد . سوره فرقان: آيه 70.
[13] .  خداوند تمامى گناهان را مى‏بخشد . سوره زمر: آيه 53.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 محرّم الحرام

 ١ محرّم الحرام ١ ـ آغاز ايّام حزن آل محمد(علیهم السلام)٢ ـ حادثه شعب ابیطالب٣ ـ اولین جمع...


ادامه ...

2 محرّم الحرام

٢ محرّم الحرام ورود كاروان حسینی به كربلابنا بر مشهور در روز دوم محرم سال 61 هـ .ق....


ادامه ...

3 محرّم الحرام

 ٣ محرّم الحرام ١ـ دعوت جهانی اسلام توسط پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله)٢ـ نامه‌ امام حسین (علیه...


ادامه ...

4 محرّم الحرام

٤ محرّم الحرام سخنرانی عبید الله بن زیاد در مسجد كوفهعبید الله بن زیاد حاكم كوفه برای این...


ادامه ...

6 محرّم الحرام

١ـ یاری خواستن حبیب بن مظاهر از بنی اسد٢ـ اولین محاصره آب فرات1ـ یاری خواستن حبیب بن...


ادامه ...

7 محرّم الحرام

 ٧ محرّم الحرام ممنوعیت استفاده از آب فرات برای كاروان امام حسین(علیه السلام)بعد از آنكه عبیدالله بن زیاد،...


ادامه ...

8 محرّم الحرام

ملاقات امام حسین(علیه السلام) با عمر بن سعد در كربلاامام حسین(علیه السلام) به هیچ وجه راضی به...


ادامه ...

9 محرّم الحرام

١ ـ محاصره خیمه‌های امام حسین(علیه السلام) در كربلا٢ ـ رد امان نامه شمر توسط حضرت ابوالفضل...


ادامه ...

10 محرّم الحرام

١ـ عاشورای حسینی٢ـ وفات حضرت امّ سلمه (سلام الله علیها)٣ـ هلاكت عبیدالله بن زیاد٤ـ قیام حضرت مهدی...


ادامه ...

11 محرّم الحرام

١ـ حركت كاروان اسیران از كربلا٢ـ برگزاری مجلس ابن زیاد ملعون1ـ حركت كاروان اسیران از كربلاعمربن سعد...


ادامه ...

12 محرّم الحرام

١ـ دفن شهدای كربلا٢ـ ورود کاروان اسرای کربلا به كوفه٣ـ شهادت امام سجاد‌(علیه السلام)1ـ دفن شهدای كربلاروز...


ادامه ...

13 محرّم الحرام

١ـ اسرای اهل بیت‌(علیهم السلام) در مجلس ابن زیاد٢ـ نامه عبیدالله بن زیاد به یزید٣ـ شهادت عبدالله...


ادامه ...

15 محرّم الحرام

 ورود نمایندگان طایفه «نَخَع» به مدینه و پذیرش دین اسلامرسول گرامی اسلام‌(صلی الله علیه و آله) در...


ادامه ...

19 محرّم الحرام

حركت كاروان اسیران كربلا از كوفه به طرف شام یزید ملعون در جواب نامه عبیدالله بن زیاد به...


ادامه ...

20 محرّم الحرام

مراسم عروسی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)بنا بر قول مشهور شب بیست و یكم محرم سال...


ادامه ...

25 محرّم الحرام

١ـ شهادت سيّد الساجدین علی بن الحسین‌(علیهما السلام)٢ـ قتل «محمد امین» به دستور برادرش «مأمون»1ـ شهادت سيّد...


ادامه ...

26 محرّم الحرام

١ـ شهادت علی بن الحسن المثلث‌٢ـ محاصره شهر مكه و سنگ باران كعبه توسط سپاه یزید1ـ شهادت...


ادامه ...

28 محرّم الحرام

١ـ رحلت حذیفه بن یمان٢ـ ورود كاروان اسرای اهل بیت‌(علیهم السلام) به بعلبك٣ـ تبعید امام جواد‌(علیه السلام)...


ادامه ...
01234567891011121314151617

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page