75 « قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ قالُوا إِنّا بِما أُرْسِلَ بِهِ مُؤمِنُونَ»
ترجمه :
75. گفتند جماعتى از ثمود كسانى كه تكبر ورزيدند از اطاعت صالح از قوم صالح براى كسانى كه آنها را ضعيف شمردند از كسانى كه ايمان آورده بودند از همان قوم : آيا شما مىدانيد اينكه صالح فرستاده شده از جانب پروردگار خود است . جواب دادند مستضعفين كه ، محققاً ما به آنچه صالح فرستاده شده ايمان داريم.
تفسير :
[ دو دسته بودن قوم صالح ]
قوم صالح دو دسته شدند: يك دسته كفار و مشركين كه اطاعت نكردند و اينها اكثر بودند . دسته دوم كه ايمان آوردند و آنها را دسته اول ضعيف شمردند كه معناى مستضعف است.
دسته اول خطاب به دسته دوم كردند : «قالَ الْمَلأُ» ؛ يعنى جماعت انبوهى كه اينها «الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا» بودند استكبار مىكردند : تكبر و كبر در معنى متفاوت است : كبر صفت نفسانيه است و ممكن است در نفس اين صفت خبيثه را داشته باشد لكن اظهار نكند . و تكبر اين است كه آثار كبر را ظاهر كنند و عقوبت آن اشد است ، بلكه مورث بسيارى از معاصى مىشود ؛ مثل ظلم و تعدى و طغيان و سركشى و نحو اينها . و استكبار اين است كه بزرگى را به خود ببندد ؛ مثل يزيد بن معاويه (لعنه اللّه) كه عُليا عليّه حضرت زينب عليهاالسلام به او فرمود : « شمخت بأنفك »[1].
«مِنْ قَوْمِهِ» مثل امروزه كه بسيار از اعيان و اشراف ما زير بار نمىروند و شأن خود را بالاتر از اين مىدانند كه خدمت علما مشرف شوند و در مساجد به جماعت حاضر شوند و اخذ مسائل و احكام و عقايد از آنها و استماع مواعظ و نصايح كنند ، مخصوصاً تربيت شدگان در دبيرستانها و دانشكدهها [ به ] ويژه دختران مكشوفات [ = بىحجاب [2]] . «لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا» گفتند به آنهايى كه آنها را كوچك كردند ؛ مثل كسبه و تهىدستان «لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ» كه اغلب در هر عصر و زمانى ترويج دين و اعلاى كلمه اسلام به دست همين مستضعفين بوده و هست.
«أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ» . اين استفهام توبيخى است و سرزنش مىكنند به آنها كه شما عقيده داريد كه صالح پيغمبر است و از جانب خدا آمده است نه استفهام تحقيقى كه بخواهند حقيقت مطلب را دست بياورند . «قالُوا» همين مستضعفين در جواب مستكبرين گفتند : «إِنّا بِما أُرْسِلَ بِهِ مُؤمِنُونَ» به توحيد و يگانگى خداوند و رسالت حضرت صالح و تصديق به جميع « ما جاء بِهِ » ايمان داريم و ثابت قدم هستيم و از شرك و كفر بيزاريم.
--------------------------------------------------------
[1] . گردن برافراختى و تكبر ورزيدى . الاحتجاج : ج2 ، ص34 ؛ مثير الاحزان : ص80 و بحار الأنوار : ج45 ، ص133 .
[2] . مرحوم نويسنده به دوران ستم شاهى اشاره دارد ، و گرنه در دوران جمهورى اسلامى اين امور رخت بر بسته است .
آیه ٧٥ « قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذِينَ ... »
- بازدید: 2160