71 « قالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَ تُجادِلُونَنِى فِى أَسْماءٍ سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَآباؤكُمْ ما نَزَّلَ اللّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ فَانْتَظِرُوا إِنِّى مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ»
ترجمه :
71. فرمود حضرت هود به قوم خود كه ، به تحقيق واقع شد بر شما پليدى و غضب الهى آيا با اين ، باز با من مجادله مىكنيد در اسماى بتها ، كه شما و پدرانتان اسم گذاردهايد كه اسم الوهيت باشد و آنها را آلهه خود پنداشته و حال آنكه هيچ مدركى و برهانى از جانب خداوند درباره آنها نازل نشده، پس انتظار بلا را داشته باشيد . محققاً من هم با شما از انتظار داشتهها هستم و منتظرم.
تفسير :
[ معناى « رجس » و « غضب » ]
«قالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ» بعض مفسرين گفتند كه مضارع محقق الوقوع در حكم ماضى است و مراد از رجس و غضب همان بلايى است كه بعداً به آنها متوجه مىشود لكن اين اشتباه بزرگى است ، زيرا بعد از وقوع جاى مجادله و انتظار نيست ، بلكه مراد از « رجس و غضب » قحطى و نيامدن باران بر آنها بود كه نقل مىكنند كه هفت سال يا سه سال بر آنها باران نيامد . و مرسوم بين آنها اين بود كه در ابتلاى سخت مىآمدند مكه و دعا مىكردند . جماعتى را [ فرستادند كه ] بروند مكه و دعا كنند و در آن زمان مكه در تصرف عمالقه بود و رئيس آنها در مكه شخصى بود به نام معاوية بن بكر و مادرش از قوم عاد بود و در خارج مكه بود . اينها ابتدا بر او وارد شدند و نظر به اينكه مادرش از اين طايفه بود از آنها پذيرايى و اكرام و احترام گذاشت آنها چون مورد اكرام او شدند نزد او توقف كردند و شرب خمر مىكردند او نمىتوانست آنها را رد كند ، چون ضيف او بودند و از آن طرف هم مىديد كه قوم مادرش در قحطى گرفتار هستند و اينها نمىروند در مكه دعا كنند ، به يك سياستى اشعارى تعليم مغنّيان [ = آواز خوانان ] كرد كه براى آنها تغنّى كنند و نفهمند اين اشعار از كيست كه مفاد آن اشعار اين است كه ، چرا نمىرويد دعا كنيد و قوم خود را از قحطى نجات دهيد تا آخر قصّه[1] . بناءً على هذا مفاد فرمايش حضرت هود اين است كه ديديد گرفتار قحطى و خشكسالى شديد بياييد ايمان بياوريد تا اين بلا از شما برطرف شود مع ذلك
«أَ تُجادِلُونَنِى فِى أَسْماءٍ» در مورد اصنام خود و آنها را مىپرستيد و آلهه خود قرار داديد «سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَآباؤكُمْ»كه پيش خود و مِنْ عِنْدى آنها را به اين نام مىخوانيد «ما نَزَّلَ اللّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ»كدام پيغمبرى به شما گفته، كدام كتابى به شما دستور داده، كدام عقلى بر طبق اين حكم كرده كه شرك بياوريد و غير خدا را پرستش كنيد ! ؟
«فَانْتَظِرُوا» منتظر آن بلاى هلاك كننده ، كه خداوند به من خبر داده و من به شما ابلاغ كردم ، باشيد . «إِنِّى مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ» من هم انتظار وعده او را دارم كه هر كه ايمان آورد نجات يابد و هر كه به شرك و كفر باقى ماند هلاك شود .
-------------------------------------------------
[1] . مجمع البيان : ج4 ، ص675 .
آیه ٧١ « قالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ ... »
- بازدید: 2735