164 « قُلْ أَ غَيْرَ اللّهِ أَبْغِي رَبّاً وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلاّعَلَيْها وَلا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ»
ترجمه :
164. بگو به اين مشركين كه ، آيا غير پروردگار اللّه را اختيار كنم براى خود رب و پروردگار ؟ و حال آنكه او است پروردگار هر چيزى . و كسب و تحصيل نمىكند هر نفسى مگر بر نفس خود و حمل نمىكند هيچ حملكننده حمل ديگرى را . پس از آن بسوى پروردگارتان بازگشت شماست . پس آگاه مىكند شما را به آنچه كه بوديد در آن اختلاف مىكرديد.
تفسير :
اين آيه شريفه مشتمل بر سه جمله است:
جمله اول:
اينكه غير از اللّه لياقت ربوبيت ندارد و نبايد غير او را به ربوبيت اختيار كرد ، زيرا او است پروردگار تمام ممكنات كه مفاد «قُلْ أَ غَيْرَ اللّهِ أَبْغِى رَبّاً وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَىْءٍ» است .
[ دليل انحصار ربوبيت به « اللّه» ]
و دليل بر اين جمله ، علاوه از ادله عقليه كه بر اثبات وجود او چه از راه وجوب و امكان ، كه طريقه حكماست و چه از راه قدم و حدوث ، كه طريقه متكلمين است و چه از راه مؤّر و اثر ، كه طريقه انبيا و كتب آسمانى است . و علاوه از اينكه اين موضوع جزو ضروريات است كه احتياج به دليل و برهان ندارد قاعده عقليه كه تمام عقلا بر طبق آن حكم مىكنند كه ترجيح مرجوح بر راجح عقلاً قبيح است . آيا بتى كه يك جمادى بيش نيست آنهم مصنوع بشر است يا گاوى كه در بىشعورى و بىادراكى ضرب المثل است حتى در خوراك اگر او را رها كنند آن قدر مىخورد تا هلاك شود يا مثل حضرت عيسى عليهالسلام كه گرفتار دست يك ظالمين مثل يهود عنود جهود باشد و امثال اينها را بشر انتخاب كند براى ربوبيت و ذات مقدس الهى را كه تام فوق التمام و كامل فوق الكمال مستكمل جميع كمالات و منزّه از جميع عيوب و نواقص ، واجب الوجود غنى بالذات را ، رها كند ؟ كدام عقلى حكم مىكند . بلى ، عامه عميا چه بسا كسانى را كه مدتها در شرك و بتپرستى سير كردند و منبع جهل و فسق و ظلم بودند حتى نسبت به دختر پيغمبر صلىاللهعليهوآله خود را ، ترجيح دهند بر على عليهالسلام كه ، «لم يكفر باللّه طرفة عين»[1].
و باب علم نبى صلىاللهعليهوآله بود كه فرمود :«أنا مدينةُ العلمِ و عليٌّ بابُها»[2].
و فرمود: «شيعتك على منابرَ من نورٍ مبيضّة وجوههم حولي في الجنة»[3]. و هزارها شئونات ديگر . و هكذا بنى اميه و بنى العباس را ترجيح دهند با آن همه رذالت و جنايتى كه در آنها بود بر خاندان نبوت كه احد ثقلين بودند و فضايل و مناقب آنها را احدى نتوانست انكار كند . نعوذ باللّه من الجهل و الحماقة و العناد و العصبية.
جمله دوم:
هر كسى گرفتار عمل خود است ، بار گناه هر كس بر دوش خود اوست : پسر را به گناه پدر نگيرند و پدر را به گناه پسر مؤخذه نكنند . زن مسئول گناه شوهر نباشد، شوهر عهدهدار گناه زن نشود . هر كس به عمل خود مأخوذ است كه مفاد جمله «وَلا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلاّ عَلَيْها وَلا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى» است .
« كسب » ارتكاب عمل است . دودش در چشم خودش مىرود در چشم ديگرى نمىرود . « وزر » بار گناه است بر دوش خود بار مىشود ، كسى ديگر تحمل نمىكند . و بر اين مطلب در قرآن آيات بسيار وارد شده و حكم عقل و عدل الهى هم بر اين مطلب گواه است.
جمله سوم:
كليه اختلافات بالاخص در امر دين حق و باطل فرداى قيامت در محكمه عدل الهى حل مىشود حق و باطل از هم جدا مىشود : «وَامْتازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ»[4]، «أَ فَمَنْ كانَ مُؤمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا يَسْتَوُونَ»[5]، «فَرِيقٌ فِى الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِى السَّعِيرِ»[6]، و آيات ديگر ، كه مفاد «ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ» است كه مرجع يوم القيامة و حق و باطل بلكه ظاهر و باطن هر كس آشكار مىشود : «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ» است[7]، و هر كس را به آن چه در او اختلاف كرده آگاه خواهند كرد.
--------------------------------------------------------
[1] . به يك چشم به هم زدنى به خدا كافر نشد . الاختصاص : ص73 ؛ تفسير ثعلبى : ج8 ، ص126 ؛ الصراط المستقيم : ج1 ، ص328 و بحار الأنوار : ج14 ، ص274 ، ح3 .
[2] . من شهر علم هستم و على درِ آن . امالى صدوق : ص655 ، ضمن ح891 ؛ عيون اخبار الرضا : ج2 ، ص71 ؛ التوحيد : ص300 ؛ مستدرك الحاكم : ج3 ، ص127 ؛ ارشاد المفيد : ج1 ، ص33 و وسائل الشيعة : ج27 ، ص34 ، ح11 .
[3] . شيعيان تو بر منبرهايى از نور ، با چهرههايى نورانى پيرامون من در بهشت هستند . امالى صدوق : ص156 ، ح150 ؛ كنز الفوائد : ص280 ؛ اعلام الورى : ج1 ، ص366 ؛ بشارة المصطفى : ص155 و بحار الأنوار : ج37 ، ص272 ، ضمن ح41 وج39 ، ص18 .
[4] . جدا شويد امروز اى گروه مجرمين ! . سوره يس: آيه 59.
[5] . آيا پس كسى كه بوده باشد مؤمن ، مثل كسى است كه بوده باشد فاسق ، اينها مساوى نيستند . سوره سجده: آيه 18.
[6] . [تمام آنها دو فرقه مىشوند] : يك فرقه در بهشت و يك فرقه در سعير جهنم . سوره شورى: آيه 7.
[7] . روزى كه آشكار مىشود سراير [ = رازها ] . سوره طارق: آيه 9.
آیه ١٦٤ « قُلْ أَ غَيْرَ اللّهِ أَبْغِي رَبّاً وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلا ... »
- بازدید: 1919