آیه ٦٤ « وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللّه‏ِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ ... »

(زمان خواندن: 5 - 9 دقیقه)

64 « وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللّه‏ِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشاءُ وَ لَيَزِيدَنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْياناً وَ كُفْراً وَأَلْقَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ كُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللّه‏ُ وَيَسْعَوْنَ فِى الْأَرْضِ فَساداً وَ اللّه‏ُ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ»
ترجمه :
64. و گفتند يهود دست خدا بسته و غل شده است، دست ‏هاى آن‏ها بسته است و ملعون و مطرود شدند به واسطه آنچه گفتند، بلكه دست‏ هاى خدا باز است هر نحو بخواهد انفاق مى ‏كند، و هر آينه بسيار آن‏ها طغيان و كفرشان زيادتر مى‏ شود به آنچه كه از جانب پروردگارت بر تو نازل مى ‏شود. و ما القا كرديم بين‏ آن‏ها دشمنى و كينه را تا روز قيامت و هر موقعى كه افروختند آتشى را براى جنگ، خداوند خاموش فرمود. و اين‏ها سعى مى ‏كنند در روى زمين فساد را و خدا دوست نمى ‏دارد مفسدين را.
تفسير :
[ چند معناى « يد »]
«وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللّه‏ِ مَغْلُولَةٌ» ، مفسرين و ارباب لغت براى «يد» معانى زيادى ذكر كرده‏ اند: جارحة[1] ، قوت، نعمت، ملك، اضافة الفعل [= نسبت دادن كار] . و از براى قوت مثال زدند به «أُولِى الْأَيْدِى وَ الْأَبْصارِ»[2]، و براى نعمت بقولهم : لفلان عليّ يد[3] و از براى ملك به «الَّذِى بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكاحِ»[4]، و از براى اضافة الفعل قوله تعالى: «لِما خَلَقْتُ بِيَدَىَّ»[5]، و معانى ديگرى هم گفته‏ اند ، مثل نصرت و چيزهاى زيادى، لكن تمام اشتباه است و «يَدُ» معانى مشتركه ندارد، بلكه به معنى جارحه است و در اين نمره موارد، كنايه و تشبيه است.
[قول يهود به بسته بودن دست قدرت خدا و واگذارى امور به خلق] و نيز از براى «مَغْلُولَةٌ» تفسيراتى كردند ، امساك از عطا، منع رزق، بخل، منع از عذاب، ضيق معيشت و غير اين‏ها ، اين هم اشتباه است در اشتباه. و تحقيق كلام اين است كه يهود معتقد هستند كه خدا روز يكشنبه شروع كرد در خلقت آسمان‏ها و زمين‏ها و آنچه در آن‏هاست تا روز جمعه فارغ شد و روز شنبه تعطيل كرد و كنار نشست[6] و دستگاه خود به خود مى ‏گردد و مى ‏چرخد و هيچ مساسى ديگر با خدا ندارد ، نظير ساعت كه موقعى كه او را كوك كردند يا وصل به قوه نمودند ديگر خود به خود كار مى‏ كند، و اين كلام بسيار غلط و باطل و يك نوع تفويض است و نظير كلام حكم است كه گفتند يك فعل بيشتر از خدا صادر نشده و او عقل اول است چون علت واحده من جميع الجهات يك معلول بيشتر ندارد، و تمام اين مزخرفات مبنى بر اين است كه خدا را علت موجبه مى ‏دانند، ولى فاعل مختار است و افعالش تابع مصالح و حكم است و به واسطه اختلاف مصالح ، افعال متعدد مى   ‏شود و آن به آن افاضه فيض مى‏ كند ، چنانچه مكرر متذكر شده‏ ايم.
«غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ»؛ آن‏ها در افعال اختياريه فاعل مستقل نيستند؛ تا مشيت حق تعلق نگيرد هيچ فعلى از بنده صادر نخواهد شد، با اينكه فاعل مختار هستند ؛ «ما قَطَعْتُمْ مِنْ لِينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوها قائِمَةً عَلى أُصُولِها فَبِإِذْنِ اللّه‏ِ»[7]، از حضرت اميرالمؤمنين عليه ‏السلام است كه فرمود : «عرفت اللّه‏ بفسخ العزائم و نقض الهمم»[8] ؛ زيرا بسا انسان عازم بر امرى مى ‏شود و همت خود را مصروف مى ‏سازد و تمام اسباب و وسايل را فراهم مى‏ كند و آن امر انجام نمى ‏گيرد ، سپس مى ‏فرمايد: «فعلمْت أنّ المدبِّر غيري»[9].
«وَ لُعِنُوا بِما قالُوا» ، زيرا اعظم معارف معرفة اللّه‏ است؛ « أوّل الدين معرفة اللّه‏ »[10] و اين‏ها خدا را نشناختند ؛ زيرا خدا را يك صانع بشرى دانستند ، مثل بنّا و بنّا كه مى ‏سازد و مى ‏رود ، بلكه سال‏هاى دراز بنا باقى است و بنّا زير خاك پوسيده شده و غافل از اينكه بقاى وجود ، آن به آن به دست قدرت اوست ، بلكه دايماً وجود ممكنات خلع و لبس است ، مثل اضائه نور .
لذا مى‏فرمايد: «بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ» ؛ در هر آنى افاضه وجود از مبدأ فياض مى ‏شود، و شايد تعبير به تثنيه با اينكه آن‏ها تعبير به مفرد كردند اين است كه در هر آنى دو افاضه مى ‏شود، يكى احداث و ايجاد ماهيات معدومه و يكى ابقاى ماهيات موجوده ، چنانچه انسان و ساير حيوانات نيز دو دست دارند، و تعبير يهود به مفرد براى اين است كه يك دست ممكن نيست غل شود و لفظ غل دلالت بر تعدد دارد كه اين دست را با دست ديگر غل كنند ، كأنّه مى ‏فرمايد خداوند به هر دو دست افاضه مى ‏كند. «يُنْفِقُ كَيْفَ يَشاءُ» ، هر نحو كه مصلحت باشد و حكمت اقتضا كند، كه افعال الهى و اراده و مشيت او تابع حكم و مصالح است.

[ در بيان زيادتى كفر و طغيان يهود ]
«وَ لَيَزِيدَنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْياناً وَ كُفْراً» ، شخص عنود و حسود و لجوج هر چه بيشتر و بالاتر و مهم‏ تر ، ادله و براهين و فضايل و مناقب مشاهده كنند بر عناد و حسد و لجاجت آن‏ها افزوده خواهد شد ؛ «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظّالِمِينَ إِلاّ خَساراً»[11]، مِثْلِ منافقين كه چه اندازه فضايل على عليه‏ السلام را شنيدند از رسول اكرم صلى‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله ، حتى بعضى از علماى عامّه مدعى شدند چهل هزار حديث مسند و چهل هزار مرسل در فضايل على عليه ‏السلام حفظ دارند و هر روز بر عناد آن‏ها افزوده شد و مثل يزيد (لعنه اللّه‏) با آن معجزاتى كه از سرِ مطهر مشاهده كرد با چوب دستى چه كرد با آن سر.
و تعبير به «كثير» براى اخراج آن‏هايى است كه خالى از عناد و عصبيت و لجاجت بودند و از بركات قرآن هدايت شدند و به شرف اسلام مشرف گرديدند.
«وَ أَلْقَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ» ، اگر مشاهده حال يهود را بكنيد زن و شوهر، پدر و فرزند، دو برادر با يكديگر خوب نيستند ، فقط علاقه به جمع مال دارند. بلى، چون تمام آن‏ها با اسلام اعلا درجه و اشد مراتب عناد را دارند، در ضد اسلام و تقابل با او اتفاق و اتحاد دارند، لكن غافل از اينكه «كُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللّه‏ُ». ببينيد در جنگ ‏هاى آن‏ها با پيغمبر صلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله يك فتح نصيب آن‏ها نشد و امروز هم كه اسرائيل با اعراب جنگ دارند ، و فى ‏الجمله پيشرفتى از آن‏ها شده بر تمام اهل عالم واضح است كه اسرائيل يك لقمه اعراب است، او نيست كه مى‏ جنگد ، بلكه آمريكاست. «وَ يَسْعَوْنَ فِى الْأَرْضِ فَساداً» ؛ در هر مملكتى كه وارد شوند، جز فساد از آن‏ها مشاهده نشده ، لذا بسيارى از ممالك آن‏ها را در مملكت خود راه نمى ‏دهند و اگر در آن مملكت باشند اخراج مى‏ كنند. «وَ اللّه‏ُ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ» «حب الهى» مشمول رحمت است و اين‏ها به كلى از رحمت دورند ، چنانچه مفاد لعن همين است كه گذشت.
********************************
[1] .  عضو يا اندامى از بدن . . . ؛ مجروح كننده . فرهنگ بزرگ سخن : ج3 ، واژه « جارحه » .
[2] .  [و ياد كن بندگان ما را ابراهيم و اسحاق و يعقوب] صاحبان ايادى و ابصار بودند . سوره ص: آيه 45.
[3] .  فلانى بر من نعمت دارد.
[4] .  آنكه عقد نكاح به دست اوست . سوره بقره: آيه 237.
[5] .  آنچه من به دو دست قدرت و حكمت خود خلق كردم . سوره ص: آيه 75.
[6] .  تفسير عياشى : ج2 ، ص150 ، ح4 و تفسير برهان : ج4 ، ص76 ، ح1 .
[7] .  آنچه قطع مى ‏كنيد از درخت خرما يا وا مى ‏گذاريد ايستاده بر ريشه ‏هاى آن‏ها پس به اذن خداى متعال است . سوره حشر: آيه 5.
[8] .  خدا را از روى شكسته شدن تصميم ‏ها و از هم گسستن اراده‏ ها شناختم . الخصال : ص55 ، ح1 و بحار الأنوار : ج3 ، ص42 ، ح17 .
[9] .  و فهميدم كسى غير از من كارها را تدبير و برنامه ريزى مى‏ كند. همان .
[10] .  اول و ابتداى دين معرفت خداست. نهج البلاغه : ص13 ، خطبه 1 .
[11] .  و ما نازل كرديم از قرآن چيزى را كه آن چيز شفاى امراض است و رحمت است براى مؤمنين و زياد نمى ‏كند ظالمين را مگر خسران و زيان كارى. سوره اسراء: آيه 82.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 محرّم الحرام

 ١ محرّم الحرام ١ ـ آغاز ايّام حزن آل محمد(علیهم السلام)٢ ـ حادثه شعب ابیطالب٣ ـ اولین جمع...


ادامه ...

2 محرّم الحرام

٢ محرّم الحرام ورود كاروان حسینی به كربلابنا بر مشهور در روز دوم محرم سال 61 هـ .ق....


ادامه ...

3 محرّم الحرام

 ٣ محرّم الحرام ١ـ دعوت جهانی اسلام توسط پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله)٢ـ نامه‌ امام حسین (علیه...


ادامه ...

4 محرّم الحرام

٤ محرّم الحرام سخنرانی عبید الله بن زیاد در مسجد كوفهعبید الله بن زیاد حاكم كوفه برای این...


ادامه ...

6 محرّم الحرام

١ـ یاری خواستن حبیب بن مظاهر از بنی اسد٢ـ اولین محاصره آب فرات1ـ یاری خواستن حبیب بن...


ادامه ...

7 محرّم الحرام

 ٧ محرّم الحرام ممنوعیت استفاده از آب فرات برای كاروان امام حسین(علیه السلام)بعد از آنكه عبیدالله بن زیاد،...


ادامه ...

8 محرّم الحرام

ملاقات امام حسین(علیه السلام) با عمر بن سعد در كربلاامام حسین(علیه السلام) به هیچ وجه راضی به...


ادامه ...

9 محرّم الحرام

١ ـ محاصره خیمه‌های امام حسین(علیه السلام) در كربلا٢ ـ رد امان نامه شمر توسط حضرت ابوالفضل...


ادامه ...

10 محرّم الحرام

١ـ عاشورای حسینی٢ـ وفات حضرت امّ سلمه (سلام الله علیها)٣ـ هلاكت عبیدالله بن زیاد٤ـ قیام حضرت مهدی...


ادامه ...

11 محرّم الحرام

١ـ حركت كاروان اسیران از كربلا٢ـ برگزاری مجلس ابن زیاد ملعون1ـ حركت كاروان اسیران از كربلاعمربن سعد...


ادامه ...

12 محرّم الحرام

١ـ دفن شهدای كربلا٢ـ ورود کاروان اسرای کربلا به كوفه٣ـ شهادت امام سجاد‌(علیه السلام)1ـ دفن شهدای كربلاروز...


ادامه ...

13 محرّم الحرام

١ـ اسرای اهل بیت‌(علیهم السلام) در مجلس ابن زیاد٢ـ نامه عبیدالله بن زیاد به یزید٣ـ شهادت عبدالله...


ادامه ...

15 محرّم الحرام

 ورود نمایندگان طایفه «نَخَع» به مدینه و پذیرش دین اسلامرسول گرامی اسلام‌(صلی الله علیه و آله) در...


ادامه ...

19 محرّم الحرام

حركت كاروان اسیران كربلا از كوفه به طرف شام یزید ملعون در جواب نامه عبیدالله بن زیاد به...


ادامه ...

20 محرّم الحرام

مراسم عروسی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)بنا بر قول مشهور شب بیست و یكم محرم سال...


ادامه ...

25 محرّم الحرام

١ـ شهادت سيّد الساجدین علی بن الحسین‌(علیهما السلام)٢ـ قتل «محمد امین» به دستور برادرش «مأمون»1ـ شهادت سيّد...


ادامه ...

26 محرّم الحرام

١ـ شهادت علی بن الحسن المثلث‌٢ـ محاصره شهر مكه و سنگ باران كعبه توسط سپاه یزید1ـ شهادت...


ادامه ...

28 محرّم الحرام

١ـ رحلت حذیفه بن یمان٢ـ ورود كاروان اسرای اهل بیت‌(علیهم السلام) به بعلبك٣ـ تبعید امام جواد‌(علیه السلام)...


ادامه ...
01234567891011121314151617

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page