60 « قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللّهُ وَ غَضِبَ عَلَيْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِيرَ وَ عَبَدَ الطّاغُوتَ أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِالسَّبِيلِ»
ترجمه :
60. بگو اى پيغمبر صلى الله عليه و آله به اهل كتاب: آيا شما را خبر دهم به كسانى كه بدترين شما بودند از حيث جزا و سزا در نزد خداوند؟ آنها كسانى بودند كه خدا آنها را لعن فرمود و از رحمت خود دور نمود و بر آنها غضب نمود و جعل فرمود از آنها بوزينه و خوك؛ يعنى مسخ شدند به اين دو حيوان پست ، و عبادت كردند شيطان را كه طاغوت باشد. اينها بدترين افراد بشرند از حيث جايگاه و گمراه ترين آنها از راه مستوى و صراط مستقيم.
تفسير :
«قُلْ» خطاب به نبى اكرم صلى الله عليه و آله.«هَلْ أُنَبِّئُكُمْ» خطاب به اهل كتاب. «بِشَرٍّ مِنْ ذلِكَ»«ذلك» اشاره به آيه قبل كه شما اهل كتاب با پيغمبر اسلام و مسلمين بدبين هستيد و اكثر شما فاسق و سر پيچ هستيد، بدتر از شما هم در اهل كتاب هست و عقوبت آنها زيادتر است .
«مَثُوبَةً عِنْدَ اللّهِ»، تعبير به «مَثُوبَةً» به معناى پاداش عمل و جزاى كردار است.
[ لعن شدگان اهل كتاب كه به بوزينه و خوك مسخ شدند ]
«مَنْ لَعَنَهُ اللّهُ» «لعن» بُعد از رحمت است كه بوى نجات در آنها نباشد و راه سعادت بر آنها بسته شده باشد؛ زيرا كافر اگر رجاى ايمان در او باشد، يا فاسق رجاى توبه، مورد لعن الهى واقع نخواهد شد و اينها كه مورد لعن واقع مى شوند همچه رجايى در آنها نيست، لذا مى فرمايد: «لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِى إِسْرائِيلَ عَلى لِسانِ داوُدَ وَ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ»[1].
«وَ غَضِبَ عَلَيْهِ» ؛ يهود «مغضوب» الهى شدند. و در سوره مباركه حمد «الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ» تفسير شده به يهود و در حق آنها مى فرمايد: «وَ باؤ بِغَضَبٍ مِنَ اللّهِ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كانُوا يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ»[2].
«وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِيرَ»، اما «قردة» اصحاب سبت هستند كه مسخ شدند به بوزينه ؛ «فَقُلْنا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِينَ»[3] .
و اما « خنازير » [= خوك ها] بعضى گفتند اصحاب عيسى عليه السلام آنهايى كه بعد از نزول مائده كافر شدند كه مى فرمايد: «فَمَنْ يَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُمْ فَإِنِّى أُعَذِّبُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ الْعالَمِينَ»[4].
تنبيه:
[ در بيان حيوانات مسوخ ]
حيوانات مسوخ بسيارند، از حضرت صادق عليه السلام مروى است در سفينه است كه آنها 13 هستند: فيل، دب، ارنب، عقرب، ضب، عنكبوت، دعموص، جرى، وطواط[5]، قرده، خنزير، زهره، سهيل[6]. و مراد از زهره و سهيل دو نوع حيوانات دريايى هستند نه دو ستاره آسمان، و لكن مرحوم مجلسى قدس سره بالغ بر 30 نموده و بر 13 كه در حديث بود اضافه كرده: وزغ، عظايه، طاووس، زنبور، بعوض، خفاش، فأره، قمله، عنقاء، قنفذ، حيه، خنفساء، زمير، مارماهى و وبر و وردل . لكن بعض آنها راجع به بعض ديگر است[7].
توضيح:
كسانى كه مسخ شدند به صورت اين حيوانات سه روز بيشتر باقى نماندند و هلاك شدند، نه اينكه اين حيوانات از نسل آنها باشند، بلكه آنها شبيه اين نوع شدند و هلاك شدند و اينها را مسوخ گفتند مجازاً به علاقه [= مناسبت] مشابهت، و در قيامت هم بسيارى به صورت همين حيوانات محشور مى شوند ، بلكه در دنيا هم اگر پرده برداشته شود هر كدام به چه صورتى باشيم، قضيه ابوبصير[8] با حضرت صادق عليه السلام در حج معروف است كه عرض كرد: ما أكثر الحجيج ! حضرت فرمود: «ما أقلّ الحجيج و أكثر الضجيج»[9].
چون پرده را از چشمش عقب فرمود، حيوانات مختلف مشاهده نمود. «وَ عَبَدَ الطّاغُوتَ» ، اين كلمه «عَبَدَ» قرائت هاى مختلف دارد كه تقريباً بالغ بر ده قرائت مى شود، اكثر آنها در شواذ است و دو قرائت از قرّاى سبعه است و چون سابقاً متذكر شديم كه معتبر همان سياهى قرآن است و آن «عَبَدَ» ـ به فتح حروف ثلاثه متحركه ـ مفرد معلوم، و اين جمله عطف بر «لَعَنَهُ اللّهُ» است مدخول «من» موصوله است و معنى اين مى شود كه «هل اُنبئكم بشرّ من ذلك مثوبة عند اللّه من لعنه اللّه و من عبد الطاغوت». و «طاغوت» مأخوذ از طغيان كه اصل «طغى» به معنى سركش، و لذا اطلاق بر شيطان و اصنام و كافر و رؤاى ضلالت و دعات باطله و كسى كه غير خدا را عبادت كند مى شود، و نيز اطلاق بر مفرد و جمع هر دو شده در قرآن، مفرد مثل «يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ»[10]، جمع مثل «وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤهُمُ الطّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ»[11] .
و مراد از عبده طاغوت در اين آيه طوايف يهود هستند كه در ادوار متماديه از زمان موسى تا عيسى و بعد از آن در شرك سير داشتند، چنانچه از كتب خود كه منسوب به وحى است استخراج شده و ما در كلم الطيب در قطع تواتر تورات مفصلاً نقل كرده ايم[12] و در اين تفسير هم مكرر اشاره شده. «أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً» ، بدترين «امكنه» سَقَر است كه سخت ترين دركات جهنم است و جايگاه آنهاست، چنانچه جايگاه مؤمنين بهترين درجات بهشت است؛ «حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً»[13].
«وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبِيلِ» ؛ اين اندازه گمراه شدند كه مثل بوقلمون هر زمانى يك راهى اختيار مى كردند و بر هيچ طريقه اى پا برجا نبودند ، گاهى گوساله پرست، گاهى گفتند: «اجْعَلْ لَنا إِلهاً»[14] ، گاهى گفتند: «أَرِنَا اللّهَ جَهْرَةً»[15] ، گاهى گفتند: «فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّكَ فَقاتِلا إِنّا هاهُنا قاعِدُونَ»[16]، اين است حال آنها در زمان موسى عليه السلام با اينكه به او ايمان آورده بودند و او را پيغمبر اولوالعزم مى دانستند، پس چه بوده در ادوار بعد از موسى كه مكرر ذكر شده؟! خذلهم اللّه [؛ خدا آنها را ذليل كند].
********************************************
[1] . ملعون شدند كسانى كه كافر شدند از بنى اسرائيل بر زبان داوود و عيسى بن مريم و اين به واسطه اين بود كه معصيت و مخالفت كردند و تعدى و تجاوز نمودند. سوره مائده: آيه 78.
[2] . و به غضب الهى برگشتند و اين ذلّت و مسكنت و بازگشت به غضب الهى براى اين بود كه به آيات الهى كافر شدند و پيغمبران را بدون حق مى كشند و اين به واسطه آن بود كه از اوامر الهى نافرمانى كردند و تجاوز ستم مى نمودند . سوره بقره: آيه 61.
[3] . پس گفتيم به صورت ميمون ها شويد در حالى كه مطرودانيد. همان: آيه 65. براى توضيح بيشتر ر . ك : همين تفسير ، ج2 ، ص407 .
[4] . پس هركس بعد از نزول مائده از شما كافر شد پس محققاً من او را عذابى مى كنم كه احدى از عالمين را عذاب نكرده باشم. سوره مائده: آيه 115.
[5] . «الدعموص» كرمى است سياه كه در گودال هاى آب هنگام فرو رفتن آب پيدا مى شود، و «جرّى» ـ به كسر جيم و تشديد راء و ياء ـ نوعى از ماهى است دراز و املس كه پولك ندارد، و «وطواط» به معنى خفّاف است و به معنى خطّاف پرستوك است.
[6] . سفينة البحار : ج4 ، ص375 ؛ علل الشرائع : ج2 ، ص199 ، ح4 و بحار الأنوار : ج62 ، ص222 ، ح4 .
[7] . بحار الأنوار : ج62 ، ص230 . در بيان ترجمه و توضيحات بيشتر مطلب فوق ر . ك : همين تفسير ، ج2 ص408 و409 .
[8] . مختصرى از شرح حال وى در همين تفسير ، ج1 ، ص268 گذشت .
[9] . چه قدر حاجيان زياد هستند! امام فرمود : چه اندكند حج كنندگان و چه بسيارند سر و صدا و ضجه كنندگان. مناقب آل ابى طالب : ج4 ، ص200 و بحار الأنوار : ج46 ، ص261 ، ح6 .
[10] . و مى خواهند محاكمه كنند نزد طاغوت با آنكه خدا امر فرموده كه به او كافر شوند. سوره نساء: آيه 60.
[11] . و كسانى كه كفر ورزيده اند، سرورانشان طاغوتند، كه آنان را از روشنايى به سوى تاريكى ها به در مى برند . سوره بقره: آيه 257.
[12] . ر . ك : الكلم الطيب: ص 228 .
[13] . نيك قرارگاه و مورد اقامت است . سوره فرقان: آيه 76.
[14] . قرار ده براى ما هم يك بُتى . سوره اعراف : آيه 138 .
[15] . خدا را به ما علناً نشان بده . سوره نساء : آيه 153 .
[16] . تو با خداى خود برويد و بجنگيد ما همين جا مى نشينيم . سوره مائده : آيه 24 .