36 « إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ ما فِى الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذابِ يَوْمِ الْقِيامَةِ ما تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ»
ترجمه :
36. محققاً كسانى كه كافر شدند اگر براى آنها باشد جميع آنچه كه در زمين است از مال و منال و جاه و منصب و مطابق آنچه در زمين است هم در خارج زمين مثل كرات جويه هم دارا باشند و تمام آنها را فدا دهند كه از عذاب نجات يابند، از آنها پذيرفته نخواهد شد در روز قيامت و از براى آنهاست عذاب دردناك.
[ عدم قبولى فدا در قيامت براى دفع عذاب ]
مسئله « فدا » در باب جهاد مذكور است كه اگر مسلمين از كفار اسير گرفتند حق دارند آنها را استرقاق[1] نمايند ، لكن اگر آنها چيزى بر طبق قرارداد امام عليه السلام دادند يا ديگرى داد كه آنها آزاد شوند پذيرفته مى شود، لكن در قيامت قبول نخواهد شد و اين قضيه فرضيه [است] آن هم فرض محال، زيرا كفار در قيامت مالك فَلْسى[2] نيستند ؛ «وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ»[3]، «لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ للّهِِ الْواحِدِ الْقَهّارِ»[4].
«إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا»، اختصاص اين حكم به كفار براى اين است كه مؤمنين داراى چيزى هستند كه آنها را از عذاب قيامت نجات دهد و آن ايمان است، به خصوص اگر مقرون به اعمال صالحه هم باشد.
«لَوْ أَنَّ لَهُمْ» «لو» امتناعيه است، زيرا محال است كافر مالك باشد.«ما فِى الْأَرْضِ جَمِيعاً» «ما»ى موصوله ، عموميت دارد، به خصوص به قرينه «جَمِيعاً»؛ آنچه را در باطن زمين است از جواهرات و معادن و فلزات و آنچه در سطح زمين است از نباتات و جمادات و حيوانات و جبال و مزارع و انهار و بيوتات و قصور و اعتباريات از سلطنت و رياست و جاه و منصب و رتبه و مقام .
«وَ مِثْلَهُ مَعَهُ» ؛ و مثلِ آنچه در زمين است كه مقرون شود با آنچه در زمين است كه فرض شود كره ديگرى مثل كره ماه و باشد در او آنچه كه در زمين است.
«لِيَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذابِ يَوْمِ الْقِيامَةِ» اشاره به اينكه هيچ امرى در قيامت براى انسان فايده و ثمره و نتيجه ندارد ، جز ايمان و عمل صالح. بلى ، اگر اموال را در دنيا در راه الهى صرف نمود آن هم جزو عمل صالح مى شود و موجب نجات مى گردد، و الاّ «ما تُقُبِّلَ مِنْهُمْ» كه مال تا لب گور است و بعد از آن اعمال .
«وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ» اين جمله ردّ بعض عرفاى صوفيه[5] و شيخيه[6] است كه گفتند « عذاب » از ماده «عذب» است به معنى گوارا و اصحاب آتش پس از زمان كمى جسم آنها آتشى مى شود و از آتش لذت مى برند كه اگر آنها را از آتش خارج كنند اذيت مىشوند، نظير ملائكه عذاب و عمله جات [= كارگران] جهنم و حيوانات جهنمى . خداوند مى فرمايد : « عذاب اليم » كه آنها را متألم مى كند، «كُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَيْرَها لِيَذُوقُوا الْعَذابَ»[7]، با اينكه ابتلا به بلا موجب التذاذ نمى شود كسى كه دائماً گرفتار مرض باشد يا در چنگال ظالم باشد ، مرض و ظلم موافق طبع او نخواهد شد. نعوذ باللّه من مُضِلاّت الفتن[8].
***************************************
[1] . به بردگى گرفتن .
[2] . فلس : واحد پول است و در اينجا مراد اين است كه داراى هيچ چيزى در قيامت نيستند.
[3] . هر آينه به تحقيق مى آييد رو به ما تك و تنها همان نحوى كه خلق كرديم. سوره انعام: آيه 94.
[4] . از براى كيست ملك روز قيامت؟ مختص به خداوند يگانه قهّار است . سوره غافر: آيه 16.
[5] . فرقه اى هستند كه از دنيا و لذتهاى آن كناره گرفته و خود را به سختى و اذيت مىاندازند . اين فرقه بعد از قرن دوم هجرى به وجود آمد. اين فرقه معتقدند كه فقط با زهد و مخالفت با هواى نفس مى توان به معرفت حقيقى خداوند دست يافت و بسيارى از آنان قائل به وحدت وجود هستند. ابن عربى و امام ابوحامد غزالى از پيروان و رهبران اين فرقه هستند. معالم العقيدة الاسلاميه : ص258 .
[6] . گروهى هستند كه در حق ائمه معصومين دچار افراط فراوان و غلو شدند، به گونه اى كه نزول وحى بر پيامبر را به اجازه و دستور امام على عليه السلام مى دانند و معتقدند ايشان به صورت علم حضورى علم غيب دارند ، نه اينكه خداوند به آنان اين علم را داده باشد. همان : ص242 .
[7] . و هر زمانى كه پخته شد پوست هاى آنها تبديل مى كنيم آنها را به پوست هاى ديگر تا آنكه بچشند عذاب را. سوره نساء: آيه 56.
[8] . به خدا پناه مى بريم از فتنه هاى گمراه كننده.
آیه ٣٦ « إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ ما فِى الْأَرْضِ ... »
- بازدید: 2367