28 « لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَىَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِى ما أَنَا بِباسِطٍ يَدِىَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّى أَخافُ اللّهَ رَبَّ الْعالَمِينَ»
ترجمه :
28. اگر تو دست باز كنى براى كشتن من، من دست باز نمى كنم براى كشتن تو. من مى ترسم از خدا، پروردگار عالميان.
تفسير :
قتل نفس از گناهان بسيار بزرگ است كه موجب زوال ايمان و خلود در عذاب است به نص آيه شريفه «وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِيها»[1]، و مكرر گفته ايم كه مؤمن مخلّد در عذاب نخواهد شد؛ پس خلود دليل بر عدم ايمان است، به خصوص اين قتل نفس كه تأسيس اين معصيت بزرگ است و به مقتضاى حديث شريف :
«من سنّ سُنّةً سيئة كان عليه وِزْرَها و وِزْرَ من عمل بها إلى يوم القيامة»[2]، شركت در عقوبت تمام قتل نفس هاست تا قيامت.
[جواب هابيل به قابيل و اشكال در وجوب دفاع و جواب آن]
«لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَىَّ يَدَكَ» مقول قول هابيل است كه خطاب به قابيل مى كند «لِتَقْتُلَنِى» كه اراده قتل مرا دارى «ما أَنَا بِباسِطٍ يَدِىَ إِلَيْكَ» ؛ من اراده همچه گناهى نخواهم كرد «لِأَقْتُلَكَ»، زيرا من از انتقام خدايى مى ترسم.
اشكال:
دفاع امرى است واجب، حرام نيست، چرا هابيل دفاع نكرد بلكه او را به اين كلام جَرِى [= گستاخ] نمود.
جواب:
موضوع دفاع هنوز محقق نشده بود، زيرا مجرد تهديد بود كه من تو را خواهم كشت، لكن در چه موقع و به چه وسيله اى معلوم نيست. و هابيل به اين لسان نهى از منكر كرد كه قتل نفس باعث عذاب الهى است و كسى كه از عذاب الهى بيم دارد بايد خود را در معرض عذاب در نياورد.
«إِنِّى أَخافُ اللّهَ رَبَّ الْعالَمِينَ» ، خوف از خدا دو نحوه است، يكى آنكه مرتكب معاصى شود سپس خوف پيدا كند و موفق به توبه و تدارك شود، و ديگر آنكه قبلاً خوف داشته باشد و او مانع شود از ارتكاب معصيت، چنانچه معنى عصمت همين است؛ خوفى است كه مانع شود از صدور كليه معاصى، حتى خطور در قلب و خوف انبيا و اوصيا از همين باب است.
***************************************
[1] . و هركس عمداً مؤمنى را بكشد، كيفرش دوزخ است كه در آن ماندگار خواهد بود. سوره نساء: آيه 93.
[2] . هركس روش بدى را بنا كند، گناه آن و گناه كسانى كه تا روز قيامت به آن روش عمل مى كنند، برگردن اوست. شرح صحيح مسلم للنووي : ج16 ، ص185 .
آیه ٢٨ « لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَىَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِى ما ... »
- بازدید: 2218