25 «قالَ رَبِّ إِنِّى لا أَمْلِكُ إِلاّ نَفْسِى وَ أَخِى فَافْرُقْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقِينَ»
ترجمه :
25. عرض كرد موسى: پروردگار من! محققاً من اختيار و سلطنت ندارم مگر بر نفس خود و برادر خود، پس جدايى بينداز بين ما و بين جماعتى كه فاسق و سركش هستند و اطاعت نمى كنند.
[ مناجات موسى و تقاضاى جدايى او و هارون از فاسقان ]
اشكال:
مسلّماً يوشع بن نون و كالب بن يوفنا در تحت اطاعت حضرت موسى بودند و داراى مقام نبوت و عصمت بودند، پس وجه انحصار حضرت موسى به خود و برادرش هارون چيست كه «قالَ رَبِّ إِنِّى لا أَمْلِكُ إِلاّ نَفْسِى وَ أَخِى» ؟
جواب:
اين دو نفر از جمله آن دوازده نقيب بودند و هر كدام قوم خود را، جدا ممانعت كردند،[كه] حتى خواستند آنها را سنگسار نمايند، فقط كسى را كه قدرت بر ممانعت نداشتند موسى و هارون بودند. و مراد از «لا أَمْلِكُ» عدم سلطنت است و عدم اختيار و به اندازه اى كار بر موسى عليه السلام سخت شد كه از خدا درخواست اجازه كرد كه بنى اسرائيل را رها كند و از آنها جدا شود كه گفت: «فَافْرُقْ بَيْنَنا»، بين موسى و هارون «وَ بَيْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقِينَ»، ساير بنى اسرائيل. و «فسق» به معنى خروج از طاعت است.
آیه ٢٥ « قالَ رَبِّ إِنِّى لا أَمْلِكُ إِلاّ نَفْسِى وَ أَخِى ... »
- بازدید: 2433