172 «لَنْ يَسْتَنْكِفَ الْمَسِيحُ أَنْ يَكُونَ عَبْداً للّهِِ وَ لا الْمَلائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَ مَنْ يَسْتَنْكِفْ عَنْ عِبادَتِهِ وَ يَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيْهِ جَمِيعاً»
ترجمه :
172. هرگز مسيح و ملائكه مقرّبين استنكاف ندارند از اينكه خود را عبدالهى بشمارند و او را به معبوديت ستايش كنند، و كسى كه استنكاف از عبادت او كند و تكبّر ورزد، پس زود باشد كه تمام آنها در پيشگاه احديت مجتمع شوند.
تفسير :
«لَنْ يَسْتَنْكِفَ الْمَسِيحُ» «استنكاف» زير بار نرفتن است و جلوگيرى از اعتراف به ربوبيت حق ، مثل فرعون و نمرود و شدّاد كه دعوىِ ربوبيت كردند و [فرعون] گفت : «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى»[1] و ساحت قدس انبيا و ملائكه منزّه است، بلكه افتخار آنهاست به عبوديت پروردگار. از اميرالمؤمنين عليه السلام ، كه در مناجاتش عرض مى كند:
«كفاني عِزّاً أن تكون لي ربّاً ، و كفاني فخراً أن أكون لك عبداً»[2].
و در مورد رسول خدا اول شهادت به عبوديت مى دهى ، سپس به رسالت ؛ « أشهد أنّ محمداً عبده و رسوله صلى الله عليه و آله ».
[ خوددارى نكردن مسيح و ملائكه از عبادت خدا ]
«أَنْ يَكُونَ عَبْداً للّهِِ» ؛ هرگز دعوى الوهيت و بنوّت[3] از او صادر نشده ، چنانچه مى فرمايد در سوره مائده: «وإِذْ قالَ اللّهُ يا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنّاسِ اتَّخِذُونِى وَ أُمِّى إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اللّهِ قالَ سُبْحانَكَ ما يَكُونُ لِى أَنْ أَقُولَ ما لَيْسَ لِى بِحَقٍّ...» الى قوله:«ما قُلْتُ لَهُمْ إِلاّ ما أَمَرْتَنِى بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ رَبِّى وَ رَبَّكُمْ...» الآيه[4].
«وَ لا الْمَلائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ» اشاره به روح القدس است كه نصارا گفتند اب و ابن و روح القدس، كه ملائكه هم استنكاف از عبوديتِ حق ندارند.
«وَ مَنْ يَسْتَنْكِفْ عَنْ عِبادَتِهِ وَ يَسْتَكْبِرْ»، مثل كياسره و جبابره و قياصره و فراعنه[5] و امثال آنها.
«فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيْهِ جَمِيعاً» ؛ نيكان و بدان را جميعاً در قيامت ، روز حشر مجتمع خواهند كرد و هر كه را به جزاى خود خواهند رسانيد.
------------------------------------------------
[1] . من خداى بزرگ تر شما هستم. سوره نازعات : آيه 24 .
[2] . همين عزت براى من بس كه تو پروردگار منى و همين افتخار براى من كافى است كه من بنده تو هستم. الخصال : ص458 ، ح14 با اندكى اختلاف و بحار الأنوار : ج74 ، ص400 ، ح23 .
[3] . فرزند خدا بودن .
[4] . و زمانى كه فرمود خداوند : اى عيسى پسر مريم ! آيا تو گفته اى براى مردم كه بگيريد مرا و مادر مرا دو اِله از غير خدا؟ عرض كرد : پروردگارا ! تو منزّه و مبرّا از هر نقص و عيبى، سزاوار نيست از مثل منى بگويم در مورد خود چيزى كه حق من نيست . . . نگفتم براى آنها مگر آنچه تو امر فرمودى به او اينكه عبادت كنيد خداى يگانه را كه پروردگار من و شماست. سوره مائده: آيات 116 ـ 117 .
[5] . كياسره : پادشاهان و شاهنشاهان. جبابره : افراد متكبر و زورگو ؛ سلاطين . قياصره : لقب پادشاهان روم ، جمع قيصر . فراعنه : فرعونها ؛ عنوان پادشاهان مصر باستان . در مجموع كنايه از افراد متكبر و مستكبر است.