119 «وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَ لاَمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لاَمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَخَلْقَ اللّهِ وَ مَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطانَ وَلِيّاً مِنْ دُونِ اللّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبِيناً»
ترجمه :
119. و هر آينه گمراه مى كنم آنها را و هر آينه به آمال و آرزوها مى اندازم آنها را و هر آينه وادار مى كنم كه گوش هاى چهارپايان را قطع كنند يا شكاف زنند و امر مى كنم آنها را كه تغيير دهند خلقت خدا را، و كسى كه شيطان را ولى و دوست خود گرفت از غير خدا، پس به تحقيق زيان كار شد به زيان مبين واضحى.
تفسير :
[روش هاى شيطان براى گمراه كردن]
اين آيه شريفه در تعقيب آيه قبل مقول قول شيطان است كه گفت: «وَلَأُضِلَّنَّهُمْ» « اضلال » شيطان بسيار است، هر كسى را به يك راهى گمراه مى كند. در قرآن است : وَ أَنَّ هذا صِراطِى مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ»[1] .«و در حديث منسوب به پيغمبر صلى الله عليه وآله ، روزى خطى با انگشت مبارك روى زمين كشيد و فرمود : اين است صراط مستقيم. سپس خطوط بسيارى از طرف يمين و يسار اين خط كشيد و فرمود : « هذه سُبُلُ الشيطان »[2]، لذا اتباع شيطان بسيار هستند. در بعض اخبار دارد ، صد[ى] نود و نه ، اتباع شيطان هستند، و در بعض ديگر از هزار ، نهصد و نود و نه، اتباع شيطان هستند.
«وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمْ» آمال و آرزوهاى دراز در بشر بسيار است و به هر مرتبه هم كه نايل شود سير نمى شود :
«منهومان لا يشبعان: طالب العلم ، و طالب الدنيا»[3]. فريدون به ملك جهان نيم سير
به قدرى هوا و هوس چشم و گوش اولاد آدم را كور و كر كرده، كه ديگر نه حقيقت را پى مى برند و نه صداى حق را مى شنوند.
«وَ لاَمُرَنَّهُمْ» « امر » شيطان وسوسه اوست كه در قلب خطور مى كند كه مبدأ اولى فعل است، مقابل الهام ملك است و فارق بين وسوسه شيطان و الهام ملك سه چيز است: عقل و مشاورت با عقلا و شرع مطهر.
«فَلَيُبَتِّكُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ» « بتك » به معنى قطع و شق است. در مجمع البحرين در لغت « بتك » مى گويد : « قال المفسر : و هو فعلهم بالنجائب ، كانوا يشقّون اُذن الناقة إذا ولدت خمسة أبطن و كان الخامس ذكراً و حرّموا على أنفسهم الانتفاع »[4] و معلوم است اين عمل بدعت و تشريع است و به دستور شيطان.
«وَ لاَمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللّهِ» معروف [= نيكى و احسان] در انظار آنها منكر ، و منكر معروف، مؤمن در انظار آنها خوار و خفيف، كافر محترم و شريف، عالم حقير، جاهل عظيم ، دين عقب سر، دنيا نصب العين، خداوند را عاصى، شيطان را مطيع هستند، در بسيارى از اخبار به امر تفسير شده[5] ؛ يعنى اوامر الهى را تغيير مى دهند، و اللّه العالم .
«وَ مَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطانَ وَلِيّاً مِنْ دُونِ اللّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبِيناً»« ولىّ » به معنى صاحب اختيار ؛ يعنى در تحت اوامر شيطان درآيد، خاسر مى شود به خسران آشكارا ، چه خسرانيت بالاتر از دخول جهنم و محروم شدن از بهشت و شيطان قسم خورده كه تمام آنها را اغوا كند ؛ «قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلاّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ»[6] و در جواب او خداوند مى فرمايد: «قالَ فَالْحَقُّ وَ الْحَقَّ أَقُولُ * لَأَمْلأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَ مِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ»[7]. نستعيذ باللّه منه.
-------------------------------------------------
[1] . و محققاً همين است صراط من كه مستقيم است، پس متابعت كنيد او را و متابعت نكنيد راه هاى ديگر را كه شما را از راه خدا متفرق مى كند و هركدام را به يك وادى هلاكت مى اندازد. سوره انعام: آيه 153
[2] . اين راه هاى شيطان است. الدر المنثور : ج3 ، ص106 ، كه در آن « سبيل » به جاى « سبل » آمده است و تفسير الميزان : ج7 ، ص385 .
[3] . دو گرسنه هيچگاه سير نمى شوند : خواهان علم و خواهان دنيا . كافى : ج1 ، ص46 ، ح1 و نهج البلاغة : ص752 ، حكمت 457 .
[4] . مفسر گفته است : اين عمل ، كار آنها با شتران برگزيده و خوب بود؛ هرگاه آن شتر پنج بچه به دنيا مى آورد و پنجمين آنها نَر بود، گوش آن را شكاف داده و استفاده كردن از آن شتر را بر خود حرام مى كردند . مجمع البحرين : ج5 ، ص257 .
[5] . ر.ك : تفسيرعياشى : ج1 ، ص302 ، ح274 ؛ تفسير قمى : ج1 ، ص160 و تفسير البرهان : ج2 ، ص328 .
[6] . [شيطان] گفت : پس به عزّت تو سوگند كه همگى را جدّاً [= حتماً] از راه به در مى برم ، مگر آن بندگان پاك دل تو را. سوره ص : آيات 82 ـ 83 .
[7] . فرمود : حقّ [از من] است و حق را مى گويم. هر آينه جهنم را از تو و از هركس از آنان كه تو را پيروى كند، از همگى شان، خواهم انباشت. همان : آيات 84 ـ 85 .
آیه ١١٩ « وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَ لاَمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ ... »
- بازدید: 2023