51 « أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ يُؤمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطّاغُوتِ وَ يَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هؤلاءِ أَهْدى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلاً»
ترجمه :
51. آيا نمىبينى و نظر نمىكنى به كسانى [ = اهل كتاب ] كه يك قسمت كتاب به آنها داده شده كه ايمان مىآورند به جبت و طاغوت و مىگويند براى كفار كه اينها بهتر و بيشتر هدايت مىكنند به راه راست از مؤنين.
[ در بيان ظاهر آيه ]
اين آيه شريفه مشتمل بر يك ظاهرى است و باطنى، امّا ظاهرش چنانچه بعضى از مفسرين گفتند اينكه جماعتى از يهود بعد از جنگ اُحد رفتند مكه كه با مشركين ، ابى سفيان و اتباعش هم دست شوند براى جنگ با مسلمين ؛ كفار قريش به آنها اطمينان نداشتند ، گفتند تا سجده به اين دو بت بزرگ ما ، جبت و طاغوت ، نكنيد و ايمان نياوريد ما با شما هم دست نمىشويم ، اينها سجده كردند و ايمان آوردند و براى خوش آمد مشركين گفتند كه اينها بهتر از كسانى كه به پيغمبر صلىاللهعليهوآله ايمان آوردند هدايت مىكنند به راه حق[1].
[ بيان باطن آيه و مراد از جبت و طاغوت ]
و امّا باطن و تفسيرش چنانچه از اخبار بسيارى از ائمه طاهرين عليهمالسلامرسيده و در اغلب كتب ضبط شده، در مجمع البحرين در لغت جبت مىگويد: « قيل : الجبت ـ بالكسر فالسكون ـ هو كل معبود سوى اللّه ، و يقال : الجبت السحر ، و قيل : الجبت و الطاغوت الكهنة و الشياطين ، و قيل : الجبت كلمة تقع على الصنم و الكاهن و الساحر . وفي الحديث عن الباقر عليهالسلام : « الجبت و الطاغوت فلان و فلان » .
وفي الخبر : « الطيرة و القيافة من الجبت » .
وفي الدعاء : « اللهمّ العن الجوابيت و الطواغيت و كلّ نَدٍّ يُدعى من دون اللّه » . و يمكن تنزيله على الجميع » انتهى[2] .
و از كافى كلينى است از حضرت صادق عليهالسلام فرمود:
«كلّ رايةٍ تُرفع قبل قيام القائم عليهالسلام فصاحبها طاغوت يُعبَد من دون اللّه عزّ وجلّ»[3].
و اين حديث در ذيل آية الكرسى گذشت. و نيز از كافى است از حضرت صادق عليهالسلام كه تفسير فرموده به ائمه ضلال و دعات باطله در حديث مفصلى[4] .
بنابراين مىگوييم تمام اين تفسيرات بيان مصاديق است و گذشت در اين كتاب كه « طاغوت » در اصل طغيوت بوده قلب شد طيغوت شد، ياء قلب به الف شد طاغوت شد، و اطلاق بر هر رئيس كفر و ضلال مىشود و در قرآن هم اطلاق بر مفرد و جمع شده ، [ مانند ] «يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ»[5]، [ كه ] اطلاق بر مفرد شده ؛ [ و مانند آيه ]«وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤهُمُ الطّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ»[6] [كه] اطلاق بر جمع شده.
و اصل آن از « طغيان » است به معنى سركشى و سرپيچى است ؛ پس بر جميع دعات باطله[7] مثل رؤاى بهائيت يا تصوف يا شيخيه و جميع امراى جور از اكاسره و جبابره و غير اينها اطلاق مىشود.
پس بنابراين معنى آيه چنين مىشود ، كه هر كس داخل در دين حق شد ولو به مجرد ظاهر ، سپس رفت در تحت اطاعت دعات باطله ، مشمول اين جمله مىشود كه مىفرمايد: «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ» ، چه تورات باشد ، چه انجيل ، چه قرآن ، سپس متابعت يك دعواى باطلى نمود كه مردم را به ضلالت انداخت جبت و طاغوت است، شيطان باشد يا ساحر يا كاهن يا شعبده باز يا ارباب ضلالت و غير آنها .
«يُؤمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطّاغُوتِ»و متابعت آنها را كردند.
«وَ يَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا» هم كيشان خود و هم مسلكان «هؤاء» اين دعات باطله «أَهْدى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلاً» و كلمه « سَبِيلاً » تميز است ؛ يعنى از حيث راهنمايى اينها بهتر از مؤنين هدايت مىكنند ، چنانچه هر اهل باطلى اين دعوا [= ادعا ] را دارد: «كُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ»[8]، «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمالاً * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِى الْحَيوةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً»[9].
------------------------------------------------------
[1] . مجمع البيان : ج3 ، ص92 .
[2] . جبت يعنى هر معبودى به غير از خدا و به معنى سحر هم گفته شده و منظور از جبت و طاغوت ، كاهنان و شيطانها هستند . نيز گفته شده كه جبت عنوانى است كه بر بُت و كاهن و جادوگر گذاشته مىشود . در حديثى از امام باقر عليهالسلام آمده : جبت و طاغوت فلانى و فلانى هستند . و در حديثى ديگر آمده كه فال بد زدن و علم قيافهشناسى از موارد جبت است . در دعا نيز آمده : خداوندا ! تمام جبتها و طاغوتها و تمام بتهايى را كه به غير از خدا پرستيده مىشوند ، لعنت كن . ممكن است جبت در قرآن به تمام اين معانى نازل شده باشد . مجمع البحرين : ج2 ، ص196 .
[3] . هر پرچمى كه قبل از ظهور امام زمان عليهالسلام برافراشته شود ، صاحب آن پرچم طاغوت
و مشرك است . كافى : ج8 ، ص295 ، ح452 و بحار الأنوار : ج52 ، ص143 ، ح58 .
توضيح اينكه اين گونه احاديث در زمانى از ائمه عليهمالسلام صادر شده است كه قيامهاى متعددى عليه حكومت بنى اميه و بنى عباس انجام مىشده كه غالباً با هدفى غير الهى و يا با رياست و رهبرى غير الهى صورت مىگرفته است و ائمه معصومين عليهمالسلام هم به تحريك اين قيامها متهم بودند و از طرف حكومت در معرض سوء ظن و خطر قرار داشتند ، از اين رو با اين بيانات از خود و از مؤمنين دفع سوء ظن مىكردند و مؤمنين را هوشيار مىكردند كه بىمورد خود را به خطر نيندازند .
[4] . كافى : ج8 ، ص399 .
[5] . و مىخواهند محاكمه كنند نزد طاغوت با آنكه خدا امر فرموده به او كافر شوند . سوره نساء: آيه 60.
[6] . [ولى] كسانى كه كفر ورزيدهاند ، سرورانشان [همان عصيانگران = ] طاغوتند ، كه آنها را از روشنايى به سوى تاريكىها به در مىبرند . سوره بقره: آيه 257.
[7] . مناديان و مدعيان مذاهب و انديشههاى باطل و حكام ستمگر .
[8] . هر حزبى به آنچه نزد آنها بود فرحناك و خشنود بودند . سوره روم: آيه 32.
[9] . بگو به جميع اهل عالم آيا شما را خبر دهم كه كيانند كه خسران و زيان آنها از همه طوايف جن و انس بيشتر است ؟ كسانى هستند كه سعى آنها در زندگانى و اعمال آنها در ضلالت و گمراهى است ولى آنها گمان مىكنند آنها خوبى مىكنند و كارها و اعمال آنها صحيح و بجا و خوب است . سوره كهف: آيات 103 ـ 104
آیه ٥١ « أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ يُؤمِنُونَ ... »
- بازدید: 3049