آیه ١ « يا أَيُّهَا النّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِى خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ ... »

(زمان خواندن: 6 - 12 دقیقه)

اعوذ باللّه‏ من الشيطان اللعين الرجيم
«بِسْمِ اللّه‏ِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ »
1   « يا أَيُّهَا النّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِى خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثِيراً وَ نِساءً وَ اتَّقُوا اللّه‏َ الَّذِى تَساءَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللّه‏َ كانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً»
ترجمه:
1. اى گروه آدميان ! بپرهيزيد پروردگار خود را كه مخالفت نكنيد او را ، آن پروردگارى كه شما را آفريد از يك نفس كه آدم باشد و از آن نفس واحده جفت او را كه حوا باشد آفريد و از اين نفس واحده و جفت او منتشر فرمود مردان بسيارى و زنانى و بپرهيزيد خداوند را ، آن خدايى كه فرداى قيامت از شما سؤل خواهد شد ، كه نسبت به فرمايشات او چه كرديد و نسبت به خويشاوندان خود چه معامله [ = رفتار و برخوردى ] نموديد ، محققاً خداوند مراقب كارهاى شماست.
كلام در اين آيه شريفه در چند مقام واقع مى‏شود:
[ مقام اول : در معناى « ناس » و « تقوا » : ]
در جمله «يا أَيُّهَا النّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ» كلمه « ناس » اسم جمع است و محلاّ به الف و لام افاده عموم مى‏دهد ، شامل جميع افراد انسان است به خصوص به قرينه جمله بعد. و امر «اتَّقُوا» امر ارشادى است ، مثل امر «أطِيعُوا» اعمال مولويت در او نشده ، كه تارك تقوا دو عقوبت داشته باشد ، يكى براى ارتكاب معصيت مثل شرب خمر و يكى براى ترك تقوا ، بلكه ارشاد به وجوب عقلى است كه مترتب نمى‏شود بر او جز عقوبت مرشد اليه كه معاصى باشد. بلى ، حسن ذاتى دارد كه اگر براى خدا ترك معاصى كند ، علاوه از اينكه از عقوبات آن‏ها نجات پيدا مى‏كند ، براى اين صفت حميده مورد مثوبت هم واقع مى‏شود و لذا در خطبه شعبانيه مى‏فرمايد:
« أفضلُ الأعمال في هذا الشهر الورعُ عن محارم اللّه‏ »[1].
[ ادله وجوب تقوا ]
و دليل بر وجوب عقلى تقوا سه چيز است كه در آيه اشاره دارد : يكى ، وجوب شكر منعم و يكى ، تخلص از عقوبات معاصى و يكى ، مراقب بودن خداوند ، كه تفصيلش در جملات بعد ذكر خواهد شد ، إن شاء اللّه‏ تعالى. و تعبير به «رَبّكُمُ» نوع عنايت و تفضيلى است كه خداوندى كه شما را تربيت فرموده از مقام ترابى و نباتى و نطفه و علقه و مضغه و لحم و عظم و صورت‏بندى[2] و افاضه روح و از طفوليت به مقام رشد بشريت رسانده و تمام وسايل براى زندگانى شما فراهم فرموده ، سزاوار است كه از مخالفت با او اجتناب كنيد و از تحت فرمايش او خارج نشويد.
[ مقام دوم : در معناى « نفس واحده »]
در جمله «الَّذِى خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها» ، مراد از «نَفْسٍ واحِدَةٍ» حضرت آدم ابوالبشر عليه‏السلام است و كلمه «واحِدَةٍ» تاء آن تاء تأنيث نيست تا اشكال شود كه چرا « نفس واحد » نفرمود ، بلكه تاء وحدت است و تأكيد وحدت است يگانه نفس . و مراد از « زوج » مادرِ آدميان حوا است و تعبير به زوج دون الزوجة براى اين است كه زوجِ مرد اختصاص دارد به زن و از صفات مختصه به نساء است ، مثل حائض و حامل و حائل و عقيم، و ضمير تأنيث در «مِنْها » و « زَوْجَها» به واسطه تأنيث لفظىِ «نَفْسٍ»است، و از اين جهت مى‏توان گفت كه كلمه «واحِدَةٍ» هم تاء تأنيث است به تأنيث لفظىِ « نَفْس »، چنانچه حضرت يوسف عليه‏السلام فرمود: «وما أُبَرِّئُ نَفْسِى إِنَّ النَّفْسَ لَأَمّارَةٌ بِالسُّوءِ»[3].
و خلقت حوا از آدم، در كلمات مفسرين عامّه گفتند يك ضلع چپ آدم را برداشتند و از او حوا را ساختند، لكن در اخبار ما دارد به اشدّ انكار اين قول را رد مى‏فرمايد و دارد كه حوا از فاضل طينت آدم خلق شده، چنانچه در برهان از نهج البيان از حضرت باقر عليه‏السلام روايت كرده فرمود:  «إنّها خُلِقت من فضل طينة آدم عليه‏السلام»[4] .
و نيز از عمرو بن ابى المقدام[5] از پدرش گفت : از حضرت ابى جعفر عليه‏السلام سؤل كردم كه حوا از چه خلق شد ؟ فرمود : مردم چه مى‏گويند ؟ عرض كردم : مى‏گويند از ضلع آدم ، فرمود:
«كذبوا ! أكان اللّه‏ يعجزه أن يخلقَها من غير ضلعه ؟ !» . عرض كردم : پس از چه خلق شده ؟ فرمود:
«أخبرني أبي عن آبائه ، قال : قال رسول اللّه‏  صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : إنّ اللّه‏ تبارك و تعالى قبض قبضة من طين فخلطها بيمينه ، و كلتا يديه يمين ، فخلق منها آدم ، و فضلت فضلة من الطين فخلق منها حوّاء»[6] .
و با اين دو حديث مى‏توان اخبار دالّه بر ضلع را حمل بر تقيه كرد ، يا رد نمود.
[ مقام سوم: در كيفيت نسل آدم : ]
در جمله «وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثِيراً وَ نِساءً» ، بسيارى از مفسرين عامّه در كيفيت كثرت نسل آدم گفتند كه آدم و حوا در هر مرتبه يك پسر و يك دختر مى‏آوردند و پسرِ هر دفعه با دخترِ مرتبه ديگر تزويج نمودند و در شريعت آدم جايز بوده، و اين را در اخبار اهل بيت به اشدّ انكار ، انكار نمودند و اينكه تزويج اخوه و اخوات در جميع شرايع حرام بوده و حتى نسبت به مقام انبيا و اصفيا داده شود كه تمام از اين نسل به وجود آمده‏اند، بلكه در بعض اسب‏هاى نجيب مشاهده شده كه پس از فهميدن اينكه با مادرش يا خواهرش نزديك شده ، خود را كشته و عورت خود را با دندان قطع كرده. و اين قول[7] زبان مجوس را باز مى‏كند كه تزويج خواهر و برادر را جايز مى‏دانند.
اقول: مسلك بهاء هم همين است .
[ در بيان وجه كثرت نسل و ردّ زردشتى و بهاء : ]
بلى ، در اخبار ما در كيفيت كثرت نسل فى الجمله اختلافى هست و بهترين آن‏ها كه از هر گونه اشكالى بيرون باشد اين است كه خداوند چهار پسر به آدم عنايت فرمود و براى اين چهار پسر چهار حوريه از بهشت فرستاد و از اين‏ها پسران و دخترانى به وجود آمدند و پسر عموها و دختر عموها را تزويج كردند ، سپس حوريه‏ها به جاى خود برگشتند[8] .
و اشكال به اينكه حوريه چگونه به صورت بشرى مى‏شود ؟ و چگونه حمل پيدا مى‏كند ؟ بسيار واهى است ، زيرا در بهشت ، همين حوريه‏ها تزويج مى‏شوند با اهل بهشت و به صورت آدمى هستند. و توليد و تناسل نكردن براى اين است كه در بهشت توليد و تناسل نيست ، چنانچه زن‏هاى مؤنه هم دربهشت توليد و تناسل ندارند و اين امور در تحت قدرت الهى بسيار كوچك است و اين مفاد حديث است كه در برهان از ابى بكر حضرمى[9] از ابى جعفر عليه‏السلام روايت كرده فرمود:
«إنّ آدم وُلِدَ له أربعة ذكور ، فأهبط اللّه‏ إليهم أربعةً من الحور العين ، فزوّج كلّ واحد منهم ، فتوالد...» الخبر[10].
و ممكن است گفته شود كه خداوند دو حوريه فرستاد : يكى تزويج شيث وصى آدم فرمود و ديگرى را تزويج يافث پسر ديگر آدم. شيث چهار پسر آورد و يافث چهار دختر و اين‏ها را به هم تزويج كردند ، كثرت نسل به وجود آمد . و اين حديث مفصلى است كه در برهان از صدوق به سند متصل از حضرت صادق عليه‏السلام روايت كرده[11] إلاّ اينكه در روايت اشكالى هست كه ظاهراً از راوى باشد و آن اين است كه فرضِ يك غلام كرده از شيث و يك جاريه از يافث و اين دو را به هم تزويج كردند.
و وجه اشكال اين است كه همان محذور اولى عود مى‏كند و قطعاً كلام امام نيست ، زيرا حضرت در مقام دفع توهم تزويج خواهر و برادر است ، مگر اينكه مراد از غلام جنس غلام باشد كه متعدد باشند و همچنين جنس جاريه كه با تعدد بسازد، و همچنين مراد از (ان يزوج بنت يافث من ابن شيث)، بنات [ = دختران ] يافث باشد من ابناى [ = پسران ] شيث و اين نكته را نقله حديث متوجه نشده‏اند ، مراجعه كنيد.
و در بعض اخبار دارد كه خداوند براى حضرت شيث حوريه فرستاد و چهار پسر آورد و براى فرزند ديگر آدم جنيّه فرستاد و چهار دختر آورد و آن‏ها را با پسران شيث تزويج كردند و ذريه آن‏ها از بشر ، كه آدم باشد ، و حور العين ، كه زوج شيث باشد ، و جن ، كه زوج ديگر باشد ، مركب هستند و اگر داراى حلم [ = شكيبايى و بردبارى ] شدند از اثر آدم است و اگر داراى جمال شدند از اثر حور العين است و اگر داراى حقد]  = كينه ] شدند از اثر جن است. چنانچه از حضرت ابى جعفر عليه‏السلام است به روايت ابى بكر حضرمى در برهان[12] و تعبير به حلم و جمال و حقد ظاهراً از باب مثال است، و اشاره به اينكه كمالات باطنيه از صفات حميده از آثار آدم است و كمالات ظاهريه از جمال و صباحت [ = زيبايى ] منظر از حور العين و اخلاق رذيله و قباحت منظر از جن . و اللّه‏ العالم به حقايق الامور.
[ مقام چهارم : دلايل عقلى لزوم تقوا ]
اين جمله و جمله بعد «وَ اتَّقُوا اللّه‏َ الَّذِى تَساءَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ» و جمله «إِنَّ اللّه‏َ كانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً» سه دليل است عقلى ، براى لزوم تقوا:
دليل اول:
قاعده وجوب شكر منعم كه خداوند متعال شما را آفريد از « نفس واحده » و زوج او و نسلاً بعد نسل كه مليون‏ها نعمت در آن هست ، كه اگر يك طبقه نبود شما نبوديد ، به خصوص كلمه «رَبّكُم» كه شما را تربيت فرموده و تمام وسايل زندگى را فراهم كرده ، البته شكر آن واجب است.
از دست و زبان كه بر آيد
كز عهده شكرش به در آيد
منتها ، كارى كه از بنده بر مى‏آيد در مقابل اين همه نعمت ، اطاعت اوامر و انتها از نواهى اوست.
دليل دوم:
قاعده دفع ضرر ، زيرا مسلّماً در مخالفت او هم ضرر دنيوى و هم ضرر اخروى است كه مفاد جمله دوم است «وَ اتَّقُوا اللّه‏َ الَّذِى تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ» و كلمه «وَ الْأَرْحامَ» عطف به جار و مجرور «بِهِ» است و مفعول «تَسائَلُونَ» يعنى «تسائلون الارحام» كه شما مسئول ارحام هستيد در صله با آن‏ها ، يا قطع رحم كه قبلاً مثوبات صله و عقوبات قطع را بيان كرديم.
دليل سوم:
جمله «إِنَّ اللّه‏َ كانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً» كه خداوندى كه (لا يخفى عليه خافية و عالم السرّ و الخفيات) به جزء جزء اعمال و اخلاق و بواطن[ = اسرار و نهفته‏هاى ]
شما با خبر است و هميشه حاضر و ناظر است، بنده ذليل عاجز در محضر قادر متعال ، چگونه حيا نمى‏كند و مخالفت مى‏نمايد ؟ ! عقل حكم مى‏كند به ملازمت تقوا.
--------------------------------------------------------
[1] .  با ارزش‏ترين كارها در اين ماه دورى از گناهان است . امالى شيخ صدوق : ص155 ، ح149 ؛ اقبال الأعمال : ج1 ، ص27 و بحار الأنوار : ج93 ، ص358 ، ح25 .
[2] .  اشاره به آيات 12 ـ 14 سوره مؤمنون كه مراحل خلقت انسان را بيان مى‏كند . ترابى : خاكى ، نباتى : گياهى ، نطفه : اسپرم و سلول جنسى نر ، علقه : مرحله دوم از مراحل تكامل نطفه كه مانند خون بسته و غليظ مى‏باشد . مضغه : مرحله سوم از مراحل تكامل نطفه ؛ نطفه بسته ، لحم : گوشت ، عظم : استخوان ، صورت بندى : شكل دادن .
[3] .  و من تبرئه نمى‏كنم نفس خود را به درستى كه نفس هرآينه بسيار امر مى‏كند به بدى . سوره يوسف: آيه 53.
[4] .  حوا از باقيمانده خاك آدم آفريده شد . تفسير البرهان : ج2 ، ص153 ، ح4 .
[5] .  عمرو بن ابى المقدام : يكى از محدثان شيعه و از اصحاب امام باقر و امام صادق  عليهماالسلاماست كه در مدرسه اهل بيت تربيت شده و فقه و حديث آموخته است . گويند روزى امام صادق  عليه‏السلام در مسجد الحرام نشسته بود و عده زيادى مشغول طواف بودند ، به ايشان گفته شد كه چقدر حاجيان زياد هستند . امام فرمود : اتفاقاً حاجيان كم هستند . در آن لحظه عمرو بن ابى المقدام از آنجا عبور كرد و امام فرمود : اين يكى از حاجيان است . وى در سال 172 يا 170 هجرى از دنيا رفت . رجال النجاشى : ص290 ، رقم 777 ؛ رجال الطوسى : ص248 ، رقم 3470 و موسوعة طبقات الفقهاء : ج2 ، ص421 .
[6] .  دروغ گفتند . آيا خداوند از آفريدن حوا از غير از دنده آدم ناتوان بود ؟ پدرم از پدرانش از رسول خدا نقل فرمود كه خداوند مشتى خاك برگرفت و با دستان [ قدرت ] خودش آن را مخلوط كرد ، سپس آدم را از آن خاك آفريد و مقدارى از آن باقى ماند . آنگاه حوا را نيز از باقى مانده آن خاك خلق نمود . تفسير عياشى : ج1 ، ص242 ح7 ؛ بحار الأنوار : ج11 ، ص116 ، ح46 و تفسير البرهان : ج2 ، ص155 ، ح10 .
[7] .  مراد قول مفسرين عامّه ، كه پسرِ هر دفعه با دخترِ مرتبه ديگر تزويج مى‏شد .
[8] .  تفسير عياشى : ج1 ، ص242 ، ح6 ؛ بحار الأنوار : ج11 ، ص244 ، ح40 و تفسير البرهان : ج2 ، ص154 ، ح9 .
[9] .  عبداللّه‏ بن محمد معروف به ابوبكر حضرمى : از ياران و اصحاب امام باقر و امام صادق عليهماالسلام است و نزد ايشان فقه آموخته است . داراى ايمانى محكم و قوى و از حاميان و مدافعان سرسخت ولايت ائمه معصومين  عليهم‏السلام بوده است . وى جزء خواص و نزديكان امام صادق  عليه‏السلام نيز بوده است . موسوعة طبقات الفقهاء : ج1 ، ص443 .
[10] .  حضرت آدم داراى چهار پسر بود ، خداوند متعال چهار حورالعين  از بهشت  براى آنان فرستاد و هريك از آنان با آن چهار پسر ازدواج كرده و توليد مثل كردند . تفسير عياشى : ج1 ، ص241 ، ح5 ؛ بحار الأنوار : ج11 ، ص244 ، ح39 و تفسير البرهان : ج2 ، ص154 ، ح8
[11] .  علل الشرائع : ج1 ، ص29 ، ح1 ؛ وسائل الشيعة : ج20 ، ص365 ، ح4 ؛ تفسير البرهان : ج2 ، ص155 ، ح11 و نور الثقلين : ج2 ، ص6 ، ح8 .
[12] .  ر . ك : تفسير البرهان : ج2 ، ص154 ، ح9 به نقل از تفسير عياشى : ج1 ، ص242 ، ح9 .

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 محرّم الحرام

 ١ محرّم الحرام ١ ـ آغاز ايّام حزن آل محمد(علیهم السلام)٢ ـ حادثه شعب ابیطالب٣ ـ اولین جمع...


ادامه ...

2 محرّم الحرام

٢ محرّم الحرام ورود كاروان حسینی به كربلابنا بر مشهور در روز دوم محرم سال 61 هـ .ق....


ادامه ...

3 محرّم الحرام

 ٣ محرّم الحرام ١ـ دعوت جهانی اسلام توسط پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله)٢ـ نامه‌ امام حسین (علیه...


ادامه ...

4 محرّم الحرام

٤ محرّم الحرام سخنرانی عبید الله بن زیاد در مسجد كوفهعبید الله بن زیاد حاكم كوفه برای این...


ادامه ...

6 محرّم الحرام

١ـ یاری خواستن حبیب بن مظاهر از بنی اسد٢ـ اولین محاصره آب فرات1ـ یاری خواستن حبیب بن...


ادامه ...

7 محرّم الحرام

 ٧ محرّم الحرام ممنوعیت استفاده از آب فرات برای كاروان امام حسین(علیه السلام)بعد از آنكه عبیدالله بن زیاد،...


ادامه ...

8 محرّم الحرام

ملاقات امام حسین(علیه السلام) با عمر بن سعد در كربلاامام حسین(علیه السلام) به هیچ وجه راضی به...


ادامه ...

9 محرّم الحرام

١ ـ محاصره خیمه‌های امام حسین(علیه السلام) در كربلا٢ ـ رد امان نامه شمر توسط حضرت ابوالفضل...


ادامه ...

10 محرّم الحرام

١ـ عاشورای حسینی٢ـ وفات حضرت امّ سلمه (سلام الله علیها)٣ـ هلاكت عبیدالله بن زیاد٤ـ قیام حضرت مهدی...


ادامه ...

11 محرّم الحرام

١ـ حركت كاروان اسیران از كربلا٢ـ برگزاری مجلس ابن زیاد ملعون1ـ حركت كاروان اسیران از كربلاعمربن سعد...


ادامه ...

12 محرّم الحرام

١ـ دفن شهدای كربلا٢ـ ورود کاروان اسرای کربلا به كوفه٣ـ شهادت امام سجاد‌(علیه السلام)1ـ دفن شهدای كربلاروز...


ادامه ...

13 محرّم الحرام

١ـ اسرای اهل بیت‌(علیهم السلام) در مجلس ابن زیاد٢ـ نامه عبیدالله بن زیاد به یزید٣ـ شهادت عبدالله...


ادامه ...

15 محرّم الحرام

 ورود نمایندگان طایفه «نَخَع» به مدینه و پذیرش دین اسلامرسول گرامی اسلام‌(صلی الله علیه و آله) در...


ادامه ...

19 محرّم الحرام

حركت كاروان اسیران كربلا از كوفه به طرف شام یزید ملعون در جواب نامه عبیدالله بن زیاد به...


ادامه ...

20 محرّم الحرام

مراسم عروسی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)بنا بر قول مشهور شب بیست و یكم محرم سال...


ادامه ...

25 محرّم الحرام

١ـ شهادت سيّد الساجدین علی بن الحسین‌(علیهما السلام)٢ـ قتل «محمد امین» به دستور برادرش «مأمون»1ـ شهادت سيّد...


ادامه ...

26 محرّم الحرام

١ـ شهادت علی بن الحسن المثلث‌٢ـ محاصره شهر مكه و سنگ باران كعبه توسط سپاه یزید1ـ شهادت...


ادامه ...

28 محرّم الحرام

١ـ رحلت حذیفه بن یمان٢ـ ورود كاروان اسرای اهل بیت‌(علیهم السلام) به بعلبك٣ـ تبعید امام جواد‌(علیه السلام)...


ادامه ...
01234567891011121314151617

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page