60 «الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ»
ترجمه:
60. حق از پروردگار توست، پس نباش از مرددين.
تفسير:
[در بيان معنى حق و دفع اشكال از آيه]
«حق» به معنى ثابت غير قابل زوال است و از اين جهت يكى از اسامى الهى است، اشاره به مقام واجب الوجودى است و لفظ «حقيقت» هم از همين معنى است و مطالبى كه مطابق با واقع است اطلاق حق بر او مىشود، مقابل باطل كه بر خلاف واقع است، و الف و لام «الحَقُّ» از براى جنس است و مفاد اين جمله اين است كه آنچه از جانب خداست مطابق با واقع است، در مقابل آنچه از غير اوست باطل و بر خلاف واقع است.
«فَلا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ» ، در مجمع و جماعتى از مفسرين نظر به مقام مقدس نبوى صلىاللهعليهوآله اين خطاب را متوجه به آن حضرت ندانستهاند و لذا تعبير كردهاند به «أيها السامع»، لكن خلاف ظاهر آيه است و مفاد «فَلا تَكُنْ» اين است كه جاى شك و ترديد نيست، و جمله اول به منزله علت است؛ يعنى چون آنچه از پروردگار است حق است ، و جاى شك و ترديد نيست.
و اين نحوه خطابات در قرآن بسيار است ، مثل «لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ»[1] و مثل «وَ لا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ...» إلى قوله تعالى «فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظّالِمِينَ»[2]، «وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا»[3] و امثال اينها
تماما از باب «اياك اعنى واسمعى يا جارة» و منافى با مقام نبوّت نيست و دلالت بر اين ندارد كه پيغمبر صلىاللهعليهوآله جزو «ممترين» بوده و او را خدا نهى فرموده، بلكه جميع مناهىِ شرعيه و نواهىِ الهيه عام است و شامل نبى صلىاللهعليهوآله و ائمّه عليهمالسلام و معصومين هم مىشود و آنها از جهت مقام عصمت محال است مرتكب شوند.
[در بيان مراء، جدال و خصومت]
«المُمْتَرِينَ» از ماده «مراء» است و اغلب به معنى جدال و خصومت است. در سفينه از بحار «المراء و الجدال و الخصومة متقاربة المعنى»[4]، لكن مراء در مطالب علميه است كه غرض اظهار فضل باشد و جدال در همان مطالب علميه است كه غرض تعجيز طرف باشد، و خصومت در امور دنيويه است و تماما از معاصى است و از اخلاق رذيله.
از اميرالمؤنين عليهالسلام مروى است فرمود:
«إيّاكُم والمِراء والخُصومة، فإنّهما يُمرِضان القلوب على الإخوان، ويَنبُت عليهما النفاق»[5].
و از پيغمبر صلىاللهعليهوآله:
«ثلاثٌ من لقي اللّه عزّ وجلّ بهنّ دخل الجنة من أيّ باب شاء: من حسّن خُلُقَه، وخَشِيَ اللّه فى المَغيبِ والمَحضَر، وتَركَ المِراء وإن كان مُحِقّاً»[6].
لكن اگر براى اظهار حق و ابطال باطل باشد ممدوح است. در قرآن است «وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِى هِىَ أَحْسَنُ»[7].
و گاهى به معنى شك استعمال شده، مثل «فَلا تَكُ فِى مِرْيَةٍ مِنْهُ»[8] و مثل «فَبِأَىِّ آلاءِ رَبِّكَ تَتَمارى»[9]، و آيه شريفه به اين معنى است.
-------------------------------------------------------
[1] . هر آينه اگر مشرك شدى، تمام عبادات و اعمال صالحه تو البته حبط مىشود. سوره زمر: آيه 65.
[2] . و از خود دور مكن كسانى كه پروردگار خود را مىخوانند . . . . پس اگر آنها را طرد نمودى، پس مىباشى از ظلم كنندگان. سوره انعام: آيه 52.
[3] . ومتابعت هواهاى نفسانى آنها را كه تكذيب كردند آيات الهى را، مكن. همان: آيه 150.
[4] . مراء و جدال و خصومت هم معنا هستند . بحار الأنوار : ج70 ، ص400 و سفينة البحار : ج4 ، ص357 .
[5] . از جدال و ستيزهگرى و خودنمايى در بحث بپرهيزيد ؛ زيرا باعث تيرگى دلها و روابط برادران دينى و ايجاد و رشد نفاق در دلها مىشود. كافى: ج2، ص300، ح1 و سفينة البحار: ج4، ص357.
[6] . هر كس با سه ويژگى به ديدار خداوند نايل شود، از هر درى كه بخواهد، مىتواند وارد بهشت بشود: خوش اخلاقى، ترس از خدا در نهان و آشكار و ترك كردن جدال و منازعه، اگر چه حق با او باشد. كافى: ج2، ص300، ح2 و سفينة البحار: ج4، ص357.
[7] . و مجادله كن ؛ يعنى دفع شبهات آنها و اشكالات آنها را از طريق حسن بنما با بيان شيرين. سوره نحل: آيه 125.
[8] . پس نباش در ريب و شك از او. سوره هود: آيه 17.
[9] . پس به كدام نعم الهى و ادله بر وحدانيت او و قدرت او شك مىآورى و شبهه مىافكنى؟ سوره نجم: آيه 55.
آیه ٦٠ « الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ »
- بازدید: 2335