آیه 100 : ( أَ وَكُلَّما عاهَدُوا عَهْداً نَبَذَهُ فَرِيقٌ مِنْهُمْ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يُؤْمِنُونَ )
ترجمه:
100 . و آيا هر زمانى كه اين يهود عهد و پيمانى مى بندند، گروهى از آنان آن را دور مى اندازند، بلكه بيشتر ايشان ايمان نمى آورند.
تفسير :
همزه (أَ وَكُلَّما) همزه استفهام و «واو» عاطفه است و تقديم همزه بر واوِ عاطفه براى اين است كه همزه اصل در استفهام است و از اين جهت مصدر مى باشد، به خلاف ساير ادات استفهام كه حروف عاطفه بر آن ها مقدم مى شود، و كلمه «ما»، يا موصوله و يا موصوفه، كنايه از زمان است، و نصب (كُلَّما) بر ظرف است، يعنى «هر وقتى كه».
و (عاهَدُوا) از معاهده به معنى قرارداد بين دو طرف است.
و (نَبَذَهُ)يعنى «ألقاهُ و طرحه; چيزى را دور انداختن»، و اين كنايه از نقض و تخلف عهد است، يعنى اين يهود هر قراردادى كه با خدا و پيغمبران او مى بندند تخلف نموده و به آن وفا نمى كنند، چنانچه تخلفات آنان با حضرت موسى(عليه السلام) در آيات قبل ذكر شد و همچنين قراردادهايى كه با پيغمبر اسلام و مسلمانان بستند، مانند قراردادى كه يهود بنى قريظه و بنى النضير با پيغمبر(صلى الله عليه و آله)نمودند كه به دشمنان اسلام كمك ندهند و در جنگ خندق تخلف نمودند.
(فَرِيقٌ مِنْهُمْ) كأنَّ معاهدين را بر دو دسته مى نمايد: يك دسته كسانى كه بر عهد خود باقى بوده و به قراردادشان وفا مى نمايند و دسته ديگر آن هايى كه تخلف نمودند و بعد براى اينكه تصور نشود كه اين دو فرقه مساوى بودند جمله (بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يُؤْمِنُونَ) را آورد، يعنى اكثريت با آن هايى است كه تخلف نمودند و ايمان نمى آورند.
تنبيه بالمناسبة:
حرمت بيع مُنابَذَه وبليت بخت آزمايى
«بيعِ مُنابَذَه» در شرع مطهر حرام و از اقسام قمار است و آنْ چنين است كه اجناسى چيده مى شود وعده اى كه در آن شركت مى كنند از فاصله معينى چيزى مانند ريگ و نحو آن به طرف آن اجناس مى اندازند و به هر كدام از آن ها اصابت كرد مالك مى شوند، نظير بخت آزمايى كه در اين زمان متعارف شده كه به «اعانه ملى» تعبير مى كنند(1) و بليت هايى مى فروشند و سپس قرعه كشى نموده و شماره بليت هر كس برنده شد، مقدار معينى به او مى دهند و اين عمل علاوه بر اينكه قمار و از گناهان كبيره است، وجهى كه گرفته مى شود سُحت و مال حرام است و به هيچ وجه مالك نمى شود.
و امر آن بسيار مشكل است; زيرا نه حكم مجهول المالك مى توان بر آن بار كرد و نه ممكن است به صاحبانش رد نمود و آنچه به نظر مى رسد اين است كه هر مقدار از صاحبان بليت ها را كه دسترسى به آن ها ممكن است به نسبت آنچه به دست او آمده با مجموع آنان، به آن ها رد كند و آنچه را كه ممكن نيست به دست بياورد، بايد به اذن حاكم شرع به عنوان ردّ مظالم به فقرا بدهد; و مشكل تر از او كسانى هستند كه بليت مى فروشند و پول جمع آورى مى كنند كه ضامن آنچه فروخته اند مى باشند و مسئله تعاقب ايادى درباره آن ها سارى و جارى است و همچنين است هر مالى كه از ممرّ [= راه] حرام به دست آيد، مانند فروش آلات لهو و قمار و وجوه سينماها و تماشاخانه ها و شراب فروشى و اجرت بر فحشا و امثال اين ها كه امروز سرتاسر كشور را فرا گرفته است(2) ، «أعاذنا اللّه من كلّها».
با حمد و ثناى بارى تعالى ، جلد دوم اين تفسير مبارك با طبع جديد مؤسسه جهانى سبطين (عليهما السلام) به تاريخ اول ربيع المولود سال 1429 قمرى برابر با 19 اسفند 1386 شمسى به پايان رسيد
___________________________________________________
[1] . در دوران پيش از استقرار نظام جمهورى اسلامى ايران هر هفته چهارشنبه ها براى شماره بليت هاى فروخته شده قرعه كشى صورت مى گرفت ومبالغى به عنوان جايزه داده مى شد.
[2] . يادآورى مى شود اين كتاب در دوران نظام ستم شاهى تأليف شده وامروز در دوران نظام جمهورى اسلامى در ايران بحمد الله مظاهر فساد وفحشا از بين رفته است .
آیه 100 : ( أَ وَكُلَّما عاهَدُوا عَهْداً نَبَذَهُ فَرِيقٌ مِنْهُمْ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يُؤْمِنُونَ )
- بازدید: 1584