وقتی به عربستان رسیدم، میدان مبارزه بزرگی را میان پیروان روش سید قطب در تعامل با امام علی(علیه السلام) و بنی امیه، با پیروان روش ابن تیمیه و ابن عربی دیدم.
با این درگیری آشنا نبودم. مساله ای که در عربستان، توجه من را به خود جلب کرد، حمله شدیدی بود که بر ضد سید قطب انجام می شد. کتاب ها و مقاله هایی به شکل مجانی در دفاع از عثمان بن عفان-رض- و در دفاع از ابوسفیان و معاویه و عمروبن عاص توزیع می شد. درباره تمام شخصیت ها و نمادهای بنی امیه کتاب منتشر شده بود. این کتاب ها در مقابل حمله سید قطب به شخصیّت های بنی امیه از عثمان بن عفّان تا آخرین حاکم بنی امیه نگاشته شده بود.
فتوای شیخ و استاد من، شیخ «بن باز» مفتی کشور عربستان درباره سید قطب، به شکل مجّانی در همه جا توزیع می شد. شیخ بن باز، به جهت انتقاد سید قطب از عثمان بن عفّان و تمامی شخصیت های بنی امیه، او را گمراه معرفی کرده بود.
این مبارزه، بین ما، تحصیل کنندگان دانشگاه امام محمد بن سعود، سر و صدای زیادی برپا کرده بود. در میانه این درگیری ها، کتاب «العتب الجمیل علی أهل الجرح و التعدیل» نوشته امام «محمد بن عقیل بن عمر شافعی» را مشاهده کردم. بعد از مطالعه این کتاب اشتباهات ابن تیمیه و ابن عربی در حمله به اصحاب کساء و محبّتشان به بنی امیه را درک کردم.
شروع به مقایسه دو روش موجود در عربستان کردم: روش سید قطب و روش ابن تیمیه در موضع گیری نسبت به حضرت علی(علیه السلام) و بنی امیه. به سخنان سید قطب درباره عثمان بن عفّان، معاویه و عمربن عاص و ... مراجعه کردم. با توجه به این که تخصص من علوم حدیث بود، سخنان سید قطب را در کتاب های حدیثی، با سندهای صحیح پیدا کردم.
فرق ميان روش ابن تيميه وابن عبدالوهاب وميان روش سيد قطب در موضوع بنى اميه
- بازدید: 704