چند روز پیش برای خرید لباس به مرکزشهر رفتم، خیابان های اصلی شهر پربود از آدم هایی با طرز پوشش شبیه هم؛ انگار سلیقه ها یکی شده، موها یک جور رنگ شده با یک مدل آراسته شده، مد لباس ها هم چندان تفاوتی ندارد.
ویترین های مغازه های بازار اردبیل پر از اجناس و مدل های عجیب و غریب، فروشنده مغازه هم با آب و تاب از اجناس مغازه اش تعریف می کرد، طوری که عقل و هوش از خریدار می برد؛ این جنس مارک فلان کشور است و پارچه اش تولید این کشور مطرح، لنگه اش را هیچ جا پیدا نمی کنی! الان نخری ضرر کردی مطمئن باش فردا با این قیمت آن را نمی توانی بخری فروش این جنس فوق العاده است!
برای پیدا کردن لباس دلخواه به تک تک مغازه های بازار سر زدم اما دست از پا درازتر برگشتم؛ منتظر اتوبوس بودم که ناگهان صدای جرو بحث مادری با دخترش توجه مرا به خود جلب کرد این چه پالتوی بود که خریدی با این رنگ جلف؟ آخه مگه قحطی پالتو بود عزیزم با این انتخابت آبرو برام نمیزاری؛ دختر که اصلا گوشش به این حرف ها بدهکار نبود و ازانتخابش راضی؛ در جواب مادرش گفت: آخه مادر من کی تو این دوره زمونه پالتوی گله گشاد می پوشه که من دومیش باشم؛ مطمئن باش کسی نمیگه پالتوت مدلش بده آخه همه الان همین مدلی می پوشن.
این جروبحث ناشی از فاصله بین نسلها بود یا چیز دیگری نمی دانم اما منو به این فکر انداخت که نظر چند نفر از نوجوانان وجوانان اردبیلی را در این خصوص جویا شوم.
رویا دانش آموز اردبیلی ، در رویای خود به عمل بینی و جراحی زیبایی می اندیشد گرچه رویایش بی شباهت به راه رفتن بر روی ابرها نیست اما او خود را باتحقق این رویا خوش تیپ تر ازهمه می داند.
راستی آیا لباس تقوایی که خداوند انسان را به آن امر کرده در زیبایی ظاهری خلاصه شده؟ پس زیبایی باطنی که خداوند بر آن تاکید دارد کجای این زندگی است؟
ساناز، هم تمام دنیایش در پوشیدن لباس تنگ و آراستن موهایش گره خورده؛ ساناز درگیرو دار زمانه فقط به خرید لباس هایی با طرح و مد و رنگ سال فکر می کند و می گوید لباسی برای پوشیدن خوبه که تن خوری خوبی داشته باشد، توتنت زار نزنه، مد روز باشه و تو رو زیباتر جلوه بده؛ پوشیدن لباس گشاد بی سلیقگی رو نشون میده و مهم اینکه که همه لباستو بپسندند!
حال سوال این است که چرا ساناز به این نتیجه رسیده که داشتن حجاب کامل نشانه بی کلاسی و سنتی بودن است راستی مقصر اصلی کیه؟ خانواده، جامعه و یا هردو؟
همه مقصرهستیم همه ما که در تبیین دینمان و فلسفه حجاب کوتاهی کرده ایم و کار به جایی رسیده که حجاب رو به مراسم مذهبی و ختم محدود کرده ایم.
شبنم که چکمه ساق بلندش از تمیزی برق می زند با اکراه و اصراردوستش در گپ ما شرکت می کند.
شبنم می گوید طراحان لباس کشور اگر ازمدل های خارجی کپی نمی کردند شاهد پوشش هایی این چنینی نبودیم.
او که خود پالتوی کوتاه و مد روز پوشیده ادامه می دهد: بین مدهای جذاب، کوتاه، چسبان و مدل های بلند و گشاد با رنگ های غیر جذاب معلوم است طرحی طرفدار دارد که جذاب تر باشد.
شبنم می گوید: اگر کسی هم بخواهد لباسی متناسب با فرهنگ خود پیدا کند در بازار با مشکل روبرو خواهد شد چرا که پیدا کردن این مدل ها پیدا کردن سوزن در انبار کاه است؛ اگرهم پیدا کند جوان پسند نیست.
سارا که هم در کنار ما ایستاده، از ویترین های خالی از لباس های متناسب با فرهنگ ایرانی گلایه دارد و می گوید: مادرم چادری است و مادر بزرگم تا چند سال پیش لباس محلی می پوشید، اما حالا، این طرز پوشش را مناسب من نمی دانند چرا که این نگرش در جامعه جا افتاده که چادر و لباس محلی نشانه عقب ماندگی است.
شاید حکایت ما حکایت کسی است که خود را به خواب زده وتا خودش نخواهد بیدار کردنش محال است به هر حال این نگرش که برای متمدن بودن در دنیای امروز باید به جای افتخار و معرفی فرهنگ و تمدن خود، گذشته را قاب کنیم و میراث دار فرهنگ بیگانه شویم یعنی کتمان فرهنگ و داشته های یک ملت و از بین رفتن روح آزادگی و فراهم شدن زمینه استعمار قدرت های بزرگ.
آیدا دانشجوی رشته مدیریت وضع موجود را شایسته جامعه ایرانی نمی داند و می گوید: بد حجابی آنقدر در جامعه عادی شده که قباحت آن از بین رفته و کم کم به ارزش تبدیل شده است.
این دانشجو نگران از آخرعاقبت این وضعیت ادامه می دهد: امروزه غیرت به واژه ای نا آشنا در لغت نامه ذهن برخی افراد تبدیل شده و این یعنی خشکیدن رگ غیرت مردان؛ مردی که حاضرمی شود دست در دست ناموسش با آرایش و لباس نامناسب در خارج از خانه حاضر شود با دست خود بنیان خانواده اش را سست می کند.
وی می گوید: متاسفانه امروز دختران جوان با سرزدن به مغازه های لوکس لباسی می خرند که تعریفش را فلان کس از تبلیغ فلان شبکه ماهواره دیده، تفاوتی ندارد متناسب با شخصیت فرد باشد یانه؟ مهم این است که مد روز باشد و مارک دار!
مینا سال سوم دبیرستان هم می گوید: می خواهم مثل فلان هنر پیشه صدا وسیما باشم اگر حجاب آن مشکلی دارد پس چرا در رسانه ملی نقش افرینی می کند.
با این اوصاف به نظر می رسد پروژه کشف حجابی که رضا خان نتوانست به زور در ایران عملی کند امروز با گسترش بد حجابی در حال تحقق است؛ حال این سوال مطرح است که آیا حقیقت راستین حجاب فرق کرده و یا نگرش ما به حجاب و چگونگی آن عوض شده؟ مگر نه اینکه خداوند در آیه ای از قرآن «ای فرزندان آدم، برای شما لباسی فرو فرستادیم که اندام شما را می پوشاند و مایه زینت شماست و لباس تقوا بهتر است، این از آیات خداوند است باشد که متذکر شده، پند گیرید» حجاب را مایه زینت انسان دانسته و به آن امر کرده است.
امروز بدحجابی با خط بطلان کشیدن بر غیرت مردان و ایجاد بی تفاوتی درخانواده ها، خاموش، ولی به سرعت در حال نفوذ در بین جامعه ایرانی است بنابراین حک کردن نقش حجاب در ذهن دختران ایران اسلامی فقط با نصب بنر و پوستر میسر نمی شود باید چاره ای اندیشید.
منبع : سبلانه
