دعا

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

1ـ چگونه دعا هم مقدمه است و هم نتيجه؟
قطع نظر از اجر و پاداشي كه براي دعا و قطع نظر از اثر استجابتي كه بر دعا مترتب است، دعا اگر از حد لقلقه زبان بگذرد و دل با زبان هماهنگي كند و روح انسان به اهتزاز آيد، يك روحانيت بسيار عالي دارد مثل اين است كه انسان خود را غرق در نور مي‌بيند؛ آن وقت شرافت گوهر انسانيت را احساس مي‌كند.

آن وقت خوب درك مي‌كند كه در ديگر اوقات كه چيزهاي كوچك، او را به خود مشغول داشته بود و او را آزار مي‌داد، چقدر پست و ساقط و سافل بوده است. انسان وقتي كه از غير خدا چيزي مي‌خواهد، احساس مذلت مي‌كند و وقتي كه از خدا مي‌خواهد، احساس عزت. [بنابراين،] دعا هم طلب است و هم مطلوب، هم وسيله است و هم غايت، هم مقدمه است و هم نتيجه. اولياي خدا هيچ چيزي را به اندازه دعا خوش نداشتند. همه خواهش‌ها و آرزوهاي دل خود را با محبوب واقعي در ميان مي‌گذاشتند و بيش از آن اندازه كه به مطلوب‌هاي خود اهميت مي‌دادند، به خود طلب و راز و نياز اهميت مي‌دادند. هيچ گونه احساس خستگي و ملامت نمي‌كردند و به تعبير اميرالمؤمنين، خطاب به كميل نخعي:

ناگهان علم و آگاهي در كمال حقيقت و بصيرت و بينش بر آن‌ها و قلبشان فرود آمد و لذت يقين را درك كردند و با حقيقت آن تماس گرفتند و با آن‌‍چه دنياداران از آن در هراسند و آن را ناخوش و دشوار مي‌دارند، اينان خوشند و آن را نرم و دل‌پسند شمردند و به آن‌چه نادانان از آن گريزانند مأنوس شدند و با اهل دنيا بدن‌هايي كه روح آن بدن‌ها متعلق به محل اعلي و عالم ربوبي است، معاشرت كردند، بر عكس دل‌هاي زنگ گرفته سياه و قفل شده كه از درگاه خدا رانده شده‌اند.[1]


2ـ شرايط دعا چيست؟

دعا را شرايطي است. شرط اولش اين است كه واقعا خواستن و طلب در وجود انسان پيدا شود و تمام ذرات وجود انسان، مظهر خواستن گردد و واقعا آن‌‍چه مي‌‌خواهد به صورت يك احتياج و استدعا و حاجت در آيد. همان طوري كه اگر در يك نقطه بدن احتياجي پيدا شود، تمام اعضا و جوارح به فعاليت شروع مي‌كنند و حتي ممكن است عضوي براي رفع احتياجي كه در فلان نقطه بدن پيدا شده است، به مقدار زيادي از كار خود بكاهد. احتياج روحي و معنوي انسان كه جزيي از عالم خلقت است، نسبت به كل جهان همين طور است. روح انسان جزيي از عالم وجود است كه اگر واقعا خواهش و احتياجي در وجودش پيدا شود، دستگاه عظيم خلقت، او را مهمل نمي‌گذارد.

فرق است بين خواندن دعا و دعاي واقعي. تا دل انسان با زبان هماهنگي نداشته باشد، دعاي واقعي نيست. بايد در دل انسان جدا و واقعا خواست و طلب پيدا شود، حقيقتا در وجود انسان احتياج پديد آيد كه:

هر چه روييد از پي محتاج است
هر كه جويا شد بيابد عاقبت
هر كجا دردي، دوا آن جا رود
هر كجا مشكل، جواب آن جا رود
آب كم جو، تشنگي آور به دست

 

تا بيابد طالبي چيزي كه جست
مايه‌اش درد است و اصل مرحمت
هر كجا فقري، نوا آن جا رود
هر كجا پستي است، آب آن جا رود.
تا بجوشد آبت از بالا و پست

 


ام من يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء.[2]

آيا كيست كه مضطر را هنگام نياز اجابت كند و بدي را از وي دور سازد (او بهتر است يا اين بت‌هاي ناتوان). (نمل: 62)

شرط ديگر دعا، ايمان به رحمت بي منتهاي ذات احديت و ايمان به اين كه از ناحيه او هيچ منعي از فيض نيست. ايمان داشته باشد كه در رحمت الهي هيچ‌گاه به روي بنده‌اي بسته نمي‌شود و نقص و قصور همه از ناحيه بنده است. در حديث است:اذا دعوت فظن حاجتك بالباب

آن گاه كه دعا مي‌كني، حاجت خود را دم در آماده فرض كن.

علي بن الحسين زين العابدين (عليه‌السلام) در دعاي معروف ابو حمزه كه اميد و اطمينان در آن موج مي‌زند و آن حضرت در سحر ماه مبارك رمضان مي‌خوانده، به خداي خود چنين مي‌گويد:بارالها من جاده‌هاي طلب را به سوي تو باز و صاف و آبشخورهاي اميد به تو را مالامال مي‌بينم. كمك خواستن از فضل و رحمت تو را مجاز و درهاي دعا را به روي آنان كه تو را بخوانند و از تو مدد بخواهند، باز و گشاده مي‌بينيم. به يقين مي‌دانم كه تو آماده اجابت دعاي دعا كنندگان و در كمين پناه دادن به پناه خواهندگان هستي. نيز يقين دارم كه به پناه بخشندگي تو رفتن و به فضاي تو رضا دادن، كمبودي‌هاي بخل و امساك بخل كنندگان و ظلم و تعدي ستمكاران را جبران مي‌كند. هم چنين يقين دارم آن كس كه به سوي تو كوچ كند، راه زيادي تا رسيدن به تو ندارد و يقين دارم چهره تو در پرده نيست. اين آمال و اعمال ناشايست بندگان است كه حجاب ديده آن‌ها مي‌گردد.

حافظ مي‌گويد:

به سرّ جام جم آن گه نظر تواني كرد
گل مراد تو آن گه نقاب بگشايد
گدايي در ميخانه طرفه اكسيري است
به عزم مرحله عشق پيش نِه قدمي
تو كز سراي طبيعت نمي‌روي بيرون
جمال يار ندارد نقاب و پرده، ولي
بيا كه چاره ذوق حضور و نظم امور
ولي تو تا لب معشوق و جام مي‌خواهي
دلا! ز نور هدايت گر آگهي يابي

 

كه خاك ميكده كحل بصر تواني كرد
كه خدمتش چو نسيم سحر تواني كرد‌
گر اين عمل بكني، خاك زر تواني كرد
كه سودها كني اين سفر تواني كرد
كجا به كوي طريقت گذر تواني كرد؟
غبار راه بنشان تا نظر تواني كرد
به فيض بخشي اهل نظر تواني كرد
طمع مدار كه كار دگر تواني كرد
چو شمع، خنده كنان، ترك سر تواني كرد[3]

 

شرط ديگر دعا اين است كه بر خلاف نظام تكوين يا نظام تشريع نباشد. دعا، استمداد و استعانت است براي اين كه انسان به هدف‌هايي كه آفرينش و تكوين براي او قرار داده يا تشريع و قانون آسماني الهي كه بدرقه تكوين است، معين كرده برسد دعا اگر به اين صورت باشد، شكل يا حاجت طبيعي به خود مي‌گيرد و دستگاه خلقت به حكم تعادل و توازني كه دارد و هر جا احتياجي هست، فيض و مدد مي‌رسد؛ او را ياري و كمك مي‌كند. خواستن طلب چيزي كه برخلاف هدف تكوين يا تشريع است، مانند خواستن خلود در دنيا؛ يعني عمر جاويدان كه مرگ هرگز سراغش نيايد يا خواستن قطع رحم، قابل استجابت نيست؛ يعني اين گونه دعاها مصداق واقعي دعا نيستند.[4]

شرط بعدي اينكه شئون زندگي انسان (بايد) با دعا هماهنگي داشته باشد. يعني آن‌ها با هدف تكوين و تشريع هماهنگي داشته باشد؛ دل پاك و صاف باشد، كسب و روزي، حلال باشد مظالم مردم بر گردن نداشته باشد. امام صادق (عليه‌السلام) [مي‌فرمايد]

اذا اراد احدكم ان يستجاب له فليطب كسبه وليخرج من مظالم الناس. و ان الله لا يُرفع اليه دعاء عبد و في بطئه حرام او عنده مظلمة لاحد من خلقه.

هر گاه يكي از شما بخواهد دعايش مستجاب شود، كار و كسب و راه درآمد و روزي خود را پاكيزه كند و خود را زير بار مظلمه‌هايي كه از مردم بر عهده دارد، خلاص كند؛ زيرا دعاي بنده‌اي كه در شكمش مال حرام باشد، به سوي خدا بالا برده نمي‌شود.

لذت دعا و انقطاع چه مقامي است؟

آن‌ها كه لذت و انقطاع از خلق به خالق را چشيده‌اند، هيچ لذتي را بر اين لذت مقدم نمي‌دارند. دعا آن وقت به اوج عزت و لذت مي‌رسد و صاحب خود را غرق در سعادت مي‌كند كه دعا كننده، لطف خاص الهي را با خود ببيند و آثار استجابت دعاي خود را مشاهده كند:
و أنلني حسن النظر في ما شكوت و اذقني حلاوة الصنع في ما سألت.

خدايا! حسن نظر خود را در آن‌چه به تو شكايت كردم، به من ابلاغ كن و حلاوت استجابت آن‌‍چه از تو خواسته‌ام، به من بچشان.

دانشمندان مي‌گويند فرق است بين علم اليقين و عين اليقين و حق اليقين. [در توضيح فرق] اين طور مثال مي‌آورند و مي‌گويند فرض كنيد آتشي در نقطه‌اي افروخته شده است. يك وقت شما اثر آتش (مثلا دودي كه بلند است) را مي‌بينيد و همين مقدار مي‌دانيد كه در آن جا آتشي هست كه اين دود از آن جا بلند است اين علم اليقين است، و يك وقت دود آتش را از نزديك مي‌بيند اين عين اليقين است. بالاتر از دانستن است، مشهود است. و يك وقت به قدري نزديك مي‌شويد كه حرارت آتش به بدن شما مي‌رسد و شما را گرم مي‌كند، داخل آتش مي‌شويد؛ اين حق اليقين است.

انسان ممكن است خدا را كاملا بشناسد و به وجود مقدسش ايمان و اذعان داشته باشد، ولي در زندگي خصوصي خود اثر لطف خاص خدا و عنايت‌هاي مخصوصي كه گاهي به بندگانش عنايت مي‌فرمايد نبيند. اين مرتبه علم اليقين است، ولي گاهي هست كه عملا اثر ترديد را مشاهده مي‌كند. دعا مي‌كند و دعاي خود را مستجاب شده مي‌بيند. در كارها به خدا اعتماد و توكل مي‌كند و از غير خدا اعتمادش را قطع مي‌كند و اثر اين توكل و اعتماد را در زندگي خودش مي‌بيند، اثر توحيد را شهود مي‌كند. اين مرتبه عين اليقين است. آن دسته از بندگان حق لذت مي‌برند كه اهل دل و اهل توكل و اعتماد به خدا هستند و آثار دعاهاي خود و توكل‌ها و اعتمادهاي خود را مشاهده مي‌كنند و از بهجت‌ها بهره‌ مند مي‌شوند كه براي ما كم‌تر قابل تصور است. البته مرتبه بالاتر آن است كه دعا كننده مستقيما خود را با ذات حق در تماس مي‌بيند، بلكه خودي نمي‌بيند و خودي مشاهده نمي‌كند. فعل را فعل او، صفت را صفت او و در همه چيز، او را مي‌بيند.

انسان وقتي كه هنر كوچكي را مي‌آموزد، وقتي علمي را ياد مي‌گيرد، درس مي‌خواند، طبيب يا مهندس مي‌شود، بعد از سال‌ها زحمت و رنج، همين كه اولين بار اثر هنر خودش را مي‌بيند، مثلا مريضي ر معالجه مي‌كند و او بهبودي مي‌يابد، طرح ساختماني را مي‌ريزد و ساخته مي‌شود و خوب و ظريف و عالي از كار در مي‌آيد، غرق سرور و بهجت مي‌گردد و عزتي در خود احساس مي‌كند. از بالاترين لذت‌ها اين است كه انسان اثر هنر خود را ببيند. چه حالي به انسان دست مي‌دهد اگر اثر هنر ايمان خود را؛ يعني لطف خاص خدا را نسبت به خود ببيند. عزتي كه از راه موفقيت در توحيد به انسان دست مي‌دهد و سرور بهجتي كه در آن حال دست مي‌دهد هزارها درجه بالاتر و هزارها درجه لذيذتر و شيرين‌تر است.[5]

 

[1] - بيست گفتار: صص 285 ـ 286.

[2] - همان: صص 289 ـ 290.

[3] - همان: صص 291 ـ 292.

[4] - همان: ص 293.

[5] - همان: صص 299 ـ 300.

 

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 محرّم الحرام

 ١ محرّم الحرام ١ ـ آغاز ايّام حزن آل محمد(علیهم السلام)٢ ـ حادثه شعب ابیطالب٣ ـ اولین جمع...


ادامه ...

2 محرّم الحرام

٢ محرّم الحرام ورود كاروان حسینی به كربلابنا بر مشهور در روز دوم محرم سال 61 هـ .ق....


ادامه ...

3 محرّم الحرام

 ٣ محرّم الحرام ١ـ دعوت جهانی اسلام توسط پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله)٢ـ نامه‌ امام حسین (علیه...


ادامه ...

4 محرّم الحرام

٤ محرّم الحرام سخنرانی عبید الله بن زیاد در مسجد كوفهعبید الله بن زیاد حاكم كوفه برای این...


ادامه ...

6 محرّم الحرام

١ـ یاری خواستن حبیب بن مظاهر از بنی اسد٢ـ اولین محاصره آب فرات1ـ یاری خواستن حبیب بن...


ادامه ...

7 محرّم الحرام

 ٧ محرّم الحرام ممنوعیت استفاده از آب فرات برای كاروان امام حسین(علیه السلام)بعد از آنكه عبیدالله بن زیاد،...


ادامه ...

8 محرّم الحرام

ملاقات امام حسین(علیه السلام) با عمر بن سعد در كربلاامام حسین(علیه السلام) به هیچ وجه راضی به...


ادامه ...

9 محرّم الحرام

١ ـ محاصره خیمه‌های امام حسین(علیه السلام) در كربلا٢ ـ رد امان نامه شمر توسط حضرت ابوالفضل...


ادامه ...

10 محرّم الحرام

١ـ عاشورای حسینی٢ـ وفات حضرت امّ سلمه (سلام الله علیها)٣ـ هلاكت عبیدالله بن زیاد٤ـ قیام حضرت مهدی...


ادامه ...

11 محرّم الحرام

١ـ حركت كاروان اسیران از كربلا٢ـ برگزاری مجلس ابن زیاد ملعون1ـ حركت كاروان اسیران از كربلاعمربن سعد...


ادامه ...

12 محرّم الحرام

١ـ دفن شهدای كربلا٢ـ ورود کاروان اسرای کربلا به كوفه٣ـ شهادت امام سجاد‌(علیه السلام)1ـ دفن شهدای كربلاروز...


ادامه ...

13 محرّم الحرام

١ـ اسرای اهل بیت‌(علیهم السلام) در مجلس ابن زیاد٢ـ نامه عبیدالله بن زیاد به یزید٣ـ شهادت عبدالله...


ادامه ...

15 محرّم الحرام

 ورود نمایندگان طایفه «نَخَع» به مدینه و پذیرش دین اسلامرسول گرامی اسلام‌(صلی الله علیه و آله) در...


ادامه ...

19 محرّم الحرام

حركت كاروان اسیران كربلا از كوفه به طرف شام یزید ملعون در جواب نامه عبیدالله بن زیاد به...


ادامه ...

20 محرّم الحرام

مراسم عروسی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)بنا بر قول مشهور شب بیست و یكم محرم سال...


ادامه ...

25 محرّم الحرام

١ـ شهادت سيّد الساجدین علی بن الحسین‌(علیهما السلام)٢ـ قتل «محمد امین» به دستور برادرش «مأمون»1ـ شهادت سيّد...


ادامه ...

26 محرّم الحرام

١ـ شهادت علی بن الحسن المثلث‌٢ـ محاصره شهر مكه و سنگ باران كعبه توسط سپاه یزید1ـ شهادت...


ادامه ...

28 محرّم الحرام

١ـ رحلت حذیفه بن یمان٢ـ ورود كاروان اسرای اهل بیت‌(علیهم السلام) به بعلبك٣ـ تبعید امام جواد‌(علیه السلام)...


ادامه ...
01234567891011121314151617

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page