« ردپای سبز »
وقتی بلور پنجرهها سنگ میشود *** قلب غزل برای تو دلتنگ میشود
چشمم گلوله میشود و نخ نگاه تو *** آری، سکوت ثانیه آونگ میشود
زیباست چشم آبی دریاچهها ولی *** بی آسمان چشم تو بی رنگ میشود
با ردپای سبز تو بر بیشهی زمین *** تیمور غصههای زمین لنگ میشود
با دستهای گرم تو بر چنگ واژهها *** بغض زمان تبلور آهنگ میشود
این سفرههای رنگی و پر زرق و برق شهر *** با جادوی نگاه تو یک رنگ میشود.
منیره صفاری