|
|
- جزئیات
- این سفره افطار نیست ؛ این سفره روضه است آب خوش نمیره پایین ؛ از گلوی هیچکس خونوادگی گریه می کنیم ؛ دَمِ اذون مغرب تشنه بودی گرسنه بودی ؛ چه سفره ای چه افطاری پره غمه اذون مغرب ؛ آه از این اذون مغرب دَمِ اذون برا غارت ریختن دم خیمه دَمِ اذون دیدی پر از نامرحمه خیمه دَمِ اذون آسمونم تیره شد و تار شد دَمِ اذون خونوادش راهی بازار شد آه از این اذون مغرب این سفره افطار نیست ؛ سفره ی رقیه است رزق و روزیمون همیشه ؛ دست این سه ساله است خونوادگی گریه می کنیم ؛ خونه میشه خرابه تشنه بود و گرسنه بود و ؛ چه سفره ای چه افطاری غذا که نیست دیگه عذابه ؛ آه از اون شب خرابه یهو پرید سرو که دید ؛ بچه به هق هق افتاد تو بغلش سرو گرفت ؛ رقیه دیگه جون داد آه از اون شب خرابه
|
- جزئیات
- مادر نور، مادر ایمان مادر عشق، مادر عرفان مادر حُسن، مادر جانان عشق طاها، خدیجةَ الکُبری خاک بوس قدوم تو خورشید از دلت عشق ناب می جوشید دین اسلام و پرچم توحید با تو برپا خدیجةَ الکُبری عشق طاها، خدیجةَ الکُبری اُمِ الزَّهرا، خدیجةَ الکُبری شاعر: مجتبی روشن روان
|
- جزئیات
- ماهی و دلگرمی خورشید از تو بوده توفیق دین بی شک و تردید از تو بوده پشت و پناه وحی و توحید از تو بوده کمتر سخن در مدح و تمجید از تو بوده بانوی با خیر و فضیلت یا خدیجه ای چشم و بازوی نبوّت یا خدیجه زن بودی و مردی به مردان یاد دادی به زنها دین و ایمان یاد دادی عاشق شدن را به جوانان یاد دادی انفاق کردن را به انسان یاد دادی گویند: شغل انبیاء آموزگاریست شأن شما هم کمتر از پیغمبران نیست مادربزرگ حضرت ارباب بانو بعد از تو عالم میشود بیتاب بانو از داغ تو دردانهات شد آب بانو در ظلمت شب میشدی مهتاب بانو در زندگی خیلی مصیبتها کشیدی امّا خداراشکر از این بدتر ندیدی گر چه تحمّل کردهای آزار بسیار امّا نخوردی با سر و صورت به دیوار هرگز نرفتی دست بسته سوی بازار سیلی نخوردی از یهود مردم آزار بعد از شما دختر شدن هم دردسر داشت
|
- جزئیات
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام: الزُّهْدُ كُلُّهُ بَيْنَ كَلِمَتَيْنِ مِنَ الْقُرْآنِ، قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ: "لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ"؛ وَ مَنْ لَمْ يَأْسَ عَلَى الْمَاضِي وَ لَمْ يَفْرَحْ بِالْآتِي، فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَيْهِ تمام زهد در دو جمله از قرآن آمده است: خداوند سبحان فرمود(آیه 23 سوره حدید): « تا بر آنچه از دستتان رفته تأسف مخوريد، و بر آنچـه به شما رسيده شـاد نگـرديد». پس آن كه بر گذشته اندوه نخورد، و بر آينده شاد نگردد هر دو جانب زهد را يافته . حکمت 439 نهج البلاغه
|
|
|
|
|
- جزئیات
- رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله و سلم : أدنَى الكفرِ أنْ يَسمعَ الرّجُلُ مِن أخيهِ الكَلِمَةَ فيَحْفَظَها علَيهِ يُريدُ أنْ يَفْضَحَهُ بها ، اُولئكَ لا خَلاقَ لَهُم . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله وسلم : كمترينِ كفر اين است كه انسان از برادرش سخنى بشنود و آن را نگه دارد تا او را با آن رسوا سازد. اين افراد بويى از انسانيت نبرده اند. بحار الأنوار:77/193/11.
|
- جزئیات
- عن الباقر عليه السلام : إنّي لاَبغِضُ الرجُلَ ـ أو اُبغِضُ للرَّجُلِ ـ أن يَكونَ كَسلانَ عن أمرِ دُنياهُ ، و مَن كَسِلَ عَن أمرِ دُنياهُ فهُو عن أمرِ آخرتِهِ أكسَلُ . امام باقر عليه السلام : من نفرت دارم از مرد ـ يا براى مرد ـ كه در كار دنيايش تنبل باشد. هر كه در كار دنيايش تنبل باشد، در كار آخرتش تنبل تر است. منبع: الكافی: 5 / 85 / 4
|
|
|
|
- جزئیات
- مَن تَصَدَّقَ في شَعبانَ بِصَدَقَةٍ ولو بِشِقِّ تَمرَةٍ، حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ عَلَى النّارِ ؛ هر كس در ماه شعبان صدقهاى دهد، اگر چه نصف خرمايى باشد، خداوند، بدن او را بر آتش، حرام مىگرداند. الخصال: ج 3 , ص 582
|
|
|
|
- جزئیات
- يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولئِكَ يَقْرَؤُنَ كِتابَهُمْ وَ لايُظْلَمُونَ فَتِيلاً (71 اسرا)[بهيادآور] روزى را كه هرگروهى را با پيشوايشان مىخوانيم. كسانى كه نامهی عملشان به دست راستشان داده شود، آن را [با شادى و سرور] مىخوانند و كمترين ستمى به آنها نخواهد شد. در محشر با آن اوصافی که ذکر شده وقتی که ندا می آید ؛ افرادی که در زمان امامت امام مهدی علیه السلام زندگی میکردید جمع شویدچه میکنید؟چه کاری دارند باما؟ - ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8 تکاثر) -سپس در آن روز [همه شما] از نعمتها [ي الهي] بازپرسي خواهيد شد. طبق روایات این نعمت ولایت اهل بیت عصمت و طهارت است (1) - اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی (3 مائده) - سوال میکنند با نعمت ولایت چه کردید؟در زمانی زندگی میکنیم که مواخذه میشویم برای امام زمانت چه کردی؟ ---------- حنانبنسدیر از پدرش نقل کرده است: نزد امام باقر (علیه السلام) بودم... فرمود: «ای سدیر! هرگز از غذای خوب و لباس نرم و بوی خوش از شما بازخواست نخواهند کرد. اینها برای ما خلق شده است و ما برای استفاده از آنها مأموریم که با استفاده از این نعمتها فرمانبردار خدا باشیم». عرض کردم: «پدر و مادرم فدایت! پس نعیم چیست»؟ فرمود: «حبّ امیرالمؤمنین علیبنابیطالب (علیه السلام) و خاندانش (علیهم السلام). خداوند روز قیامت بازخواست خواهد کرد چگونه سپاس نعمتی که بر شما ارزانی داشتم از حبّ علی (علیه السلام) و عترتش (علیهم السلام) بهجا آوردید. تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۳۶۰ مستدرک الوسایل، ج۱۶، ص۲۴۸/ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۵۸/ فرات الکوفی، ص۶۰۵ ؛ شیخ مفید (ره)با اسنادش به محمّدبنسائب کلبی آورده است: چون امام صادق (علیه السلام) به عراق وارد شد، در حیره فرود آمد. آنگاه ابوحنیفه خدمت ایشان رسید و دربارهی مسائلی از ایشان پرسید. از جمله سؤالهای وی این بود که به آن حضرت عرض کرد:... «فدایت شوم! مرا از کلام خداوند عزّوجلّ: ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ آگاه ساز». ایشان فرمود: «به نظر تو آن نعمت چیست ای ابوحنیفه»؟! عرض کرد: «امنیّت در آشیانه و سلامتی بدن و روزی حاضر». حضرت (علیه السلام) فرمود: «ای ابوحنیفه! اگر خداوند عزّوجلّ در روز قیامت تو را باز ایستاند تا از همه آنچه خوردهای و نوشیدهای تو را بازخواست کند، ایستادن تو بسیار به درازا میکشد». عرض کرد: «پس آن نعمت چیست فدایت شوم»؟ فرمود: «آن نعمت، ما هستیم که خداوند با ما مردم را از گمراهی نجات داد و با ما آنان را [پس] از نابینایی، بینا کرد و با ما آنان را [پس] از نادانی، آموخت».
|