23 - خوارزمى گويد:
سپس آن حضرت از جنگ ناتوان شد و سر جاى خود ايستاد. هر يك از مردم كه به طرف او مى آمد (و او را در آن حال مى ديد) بر مى گشت و خوش نداشت كه دستش كه دستش به خون او آغشته شود و تا آنكه مردى از طايفه كنده به نام مالك بن نسر آمد و با شمشير بر سر مبارك او زد. حضرت خودى بر سر داشت. شمشير، آن خود را شكافت و سرش پر از خون شد. حسین علیه السلام به وى گفت: هرگز مباد كه با دست راستت آب و غذا بخورى! خدا تو را با ستمگران محشور كند! كلاهخود را كنار انداخت و كلاهى پوشيد و پارچه اى روى آن بست.[5]
24 - خوارزمى گويد:
سپس شمر فرياد زد: درباره او منتظر چه هستيد؟ تيرها، نيزه ها و شمشيرها از هر سو آن حضرت را در ميان گرفت. مردى به نام رعه بن شريك، ضربت سختى بر حضرت زد. سنان بن انس هم تيرى بر گلوى حضرت زد. صالح بن وهب نيز با نيزه، ضربت محكمى بر تهيگاه امام وارد كرد. حسین علیه السلام با گونه راست از روى اسب خود بر زمين افتاد. سپس برخاست و نشست و تير از از گلويش بيرون كشيد. آنگاه عمر سعد نزديك حسین علیه السلام آمد تا او را بنگرد.[6]
هجوم بر امام علیه السلام
- بازدید: 859