8 - سيد بن طاووس گويد:
راوى گفته است، امام حسین علیه السلام فرمود: جامه اى برايم بياوريد كه كسى در آن رغبتى نكند تا آن را زير جامه هايم بپوشم تا مرا عريان نكنند. شلوارى كوچك[2]آوردند. فرمود: نه، اين جامه ذليلان است. پيراهن كهنه اى گرفت، آن را از چند جا پاره كرد و زير لباسهايش پوشيد. چون به شهادت رسيد، آن را هم از بدنش در آوردند. سپس شلوارى از برد يمانى در خواست كرد، آن را پاره كرد و پوشيد. از اين رو پاره كرد كه از پيكرش بيرون نياورند. چون شهيد شد، بحر بن كعب ملعون آن را در آورد و حسین علیه السلام را عريان گذاشت. از آن پس دستان بحر بن كعب در تابستان مثل دو تكه چوب خشك، خشك مى شد و در زمستان بحر بن كعب در تابستان مثل دو تكه چوب خشك، مى شد و در زمستان مرطوب مى گشت و چرك و خون از آن ترشح مى كرد تا آنكه خداى متعال او را هلاك كرد.[3]
چون حسين بن علی علیه السلام احساس كرد كه شهيد خواهد شد، فرمود: جامه اى براى من بياوريد تاكسى در آن رغبت نكند؛ آن را زير لباسهايم بپوشم تا عريانم نكنند. گفتند: شلوارك، فرمود: آن لباس اهل ذلت است. جامه اى ديگر گرفت و آن را پاره كرد و از زير جامه اش پوشيد. چون كشته شد، عريانش كردند. صلوات و رضوان خدا بر او باد![4]
10 - ابن شهر آشوب گفته است:
سپس فرمود: جامه اى برايم آوريد كه كسى رغبتى در آن نكند تا زير جامه هايم بپوشم كه عريانم نكنند، چرا كه من كشته مى شوم و غارت مى گردم. شلواركى آوردند. آن را نپوشيد و گفت: اين جامه اهل ذلت است. سپس چيزى آوردند گشادتر از آن و كوتاهتر از شلوار و بلندتر از شلوارك. آن را پوشيد. سپس با زنان خداحافظى كرد.[5]
عريان ساختن جسم مطهر امام علیه السلام
- بازدید: 854