2 - حر بن يزيد

(زمان خواندن: 3 - 6 دقیقه)

126 - طبرى مى گويد:
چون عمر بن سعد آماده حمله شد، حر به او گفت: آيا با اين مرد مى جنگى؟ گفت: آرى به خدا جنگى كه آسانترين آن افتادن سرها و جدا شدن دستها باشد. گفت: آيا به هيچ كدام از آنچه پيشنهاد كرد، راضى نمى شويد؟ عمر سعد گفت: اگر كار دست من بود چنان مى كردم، ولى امير تو نمى پذيرد. حر آمد و كنار از مردم ايستاد. قره بن قيس از قبيله خودش نيز با او بود. پرسيد: اى قره! آيا امروز اسب خود را آب داده اى؟ گفت: نه. گفت: نيم خواهى سيرابش كنى؟ (مى گويد:) به خدا پنداشتم كه مى خواهد از آنان دور شود و شاهد جنگ نباشد و نمى خواهد وقتى چنين مى كند او را ببينم و مى ترسد گزارش دهم. گفتم: سيراب نكرده ام، مى روم آبش دهم. از آنجا كه حر بود كناره گرفتم. به خدا اگر مرا از تصميم خودش آماده ساخته بود همراه او به حسین علیه السلام مى پيوستم. او بتدريج به حسین علیه السلام نزديكتر مى شد. مردى از قوم او به نام مهاجر بن اوس گفت: اى حر مى خواهى چه كنى؟ حمله مى كنى؟ ساكت ماند و بيم او را فرا گرفت. به وى گفت: حر! كار تو شك آور است. به خدا تو را هرگز در چنين حالتى نديده بودم. اگر از من درباره شجاعترين فرد كوفيان مى پرسيدند از تو نيم گذشتم. اين چه حالت است كه دارى؟
گفت: به خدا قسم خود را در ميان بهشت و دوزخ مخير مى بينم. به خدا چيزى را بر بهشت نخواهم برگزيد، هر چند قطعه قطعه و سوزانده شوم. بر اسب خود نواخت و به امام حسین علیه السلام پيوست و گفت: اى پسر پ! فداى تو گردم! من همانم كه تو را از برگشتن مانع شدم و در راه، همراهى ات كردم و تو را در اين سرزمين فرود آوردم. به خدا يكتا قسم! باور نمى كردم كه اينان پيشنهاد تو را رد كنند و با تو چنين رفتار نمايند. پيش خود مى گفتم: طورى نيست اگر كمى مطيع آنان باشم تا مرا از نافرمانان نشمارند. آنان اين پيشنهاد را از حسین علیه السلام خواهند پذيرفت.
به خدا اگر مى دانستم از تو نمى پذيرند، با تو اين رفتار را نمى كردم. اينك توبه كنان به درگاه خدا پيش تو آمده ام و آماده ام در برابر تو فداكارى كنم و كشته شوم. آيا توبه ام پذيرفته است؟
امام فرمود: آرى، خدا توبه ات را مى پذيرد و مى آمرزد. نامت چيست؟ گفت: حر بن يزيد.
فرمود: تو آزادى، همان گونه كه مادرت تو را حر ناميده است. تو به خواست خذا هم در دنيا آزادى هم در آخرت. فرود آى. گفت: سواره باشم بهتر است. ساعتى سواره بر اسب با آنان مى جنگم، سر انجام كار فرود آمدن است. امام فرمود: رحمت خدا بر تو! هرل چه دوست دارى. حر نزد اصحاب خود بازگشت و خطاب به آنان گفت: اى گروه مردم! آيا يكى از اين پيشنهادها را كه حسین علیه السلام دارد نمى پذيريد تا خداوند شما را از جنگ با او معاف دارد؟ گفتند: با عمر سعد كه فرمانده است صحبت كن. همان سخنان قبلى را با او گفت. عمر سعد گفت: دوست دارم اگر راهى داشتم چنان مى كردم. آنگاه گفت: اى كوفيان! مادرتان به عزايتان بنشيند. او را فراخوانديد، اينك كه آمده، تشليم دشمنش كرديد؟ مى پنداشتيد كه در راهش كشته مى شويد، اينك بر او هچوم آورده ايد تا بكشيدش؟ او را نگه داشته و خشمگين ساخته و از هر سو احاطه اش كرده ايد و نمى گذاريد به شهرهاى بزرگ خدا برود و خود و خاندانش ايمن باشند و در دست شما همچون اسيرى است كه از او كارى ساخته نيست و او و زنان و فرزندان و يارانش را از اين آب جارى فرات كه يهودى و مسيحى و نصرانى و هر ديو و ددى از آن مى نوشد، جلوگيرى كرده ايد. اينك آنان بى تاب تشنگى اند! چه بدرفتارى با فرزندان پيامبر كرديد! خداوند در روز تشنگى (قيامت) سيرابتان نكند، اگر توبه نكنيد و هم اكنون و همين امروز دست از دشمنى با او بر نداريد.
پياده نظام دشمن او را هدف تيرهاى خود قرار دادند.[1]
127 - خوارزمى مى گويد:
چون حر به حسین علیه السلام پيوسته، مردى از بنى تميم به نام يزيد بن سفيان گفت: به خدا اگر حر را ببينم، با نيزه در پى او خواهم رفت. در همان هنگام كه او مى جنگيد و گوش و پيشانى اسبش زخم برداشته و خون از آن جارى بود، حصين بن نمير به وى گفت: اين همان حرى است كه آرزويش را داشتى. مى خواهى كارى كنى؟ گفت: آرى، و به سوى حر شتافت. حر بى درنگ او را به قتل رساند. چهل سواره و پياده را هم كشت. پيوسته مى جنگيد تا آنكه اسب او را پى كردند و حر پياده مى جنگيد و چنين رجز مى خواند:
اگر اسبم را پى كرديد، منم آزادزاده اى دلاورتر از شير بيشته ها. هنگام حمله سست نمى شوم و هنگام پايدارى هرگز فرار نمى كنم.
جنگيد تا به شهادت رسيد. اصحاب امام، پيكرش را از ميدان آورده، نزد حسین علیه السلام گذاشتند. هنوز رمقى در تن داشت. امام خاك از چهره اش مى زدود و مى فرمود: تو همان گونه كه مادرت تو را ناميده، حر و آزاده اى، آزاده در دنيا و آخرت. برخى اصحاب امام حسين، نيز امام سجاد علیه السلام، در سوك او شعر سرودند و حماسه و فداكارى او را ستودند.[2]
128 - ابن نما با سصند خود ذكر مى كند كه حر به امام حسین علیه السلام گفت:
چون ابن زياد مرا به سوى تو فرستاد، از قصر او بيرون آمدم، از پشت سرم ندايى شنيدم كه مى گفت: اى حر! تو را مژده باد به نيكى! چون برگشتم، كسى را نديدم. پيش خود گفتم: به خدا كه اين مژده نيست، من براى مبارزه با حسین علیه السلام مى روم! فكر نمى كردم كه از تو پيروى كنم. امام فرمود: به خير و پاداش رسيدى.[3]
[1]. المنتخب، ص 450
[2]. احقاق الحق، ج 19، ص 429
[3]. همان
[4]. سوره انبياء، آيه 69
[5]. الخرائج و الجرائج، ج 2، ص 848
[6]. معانى الاخبار، ص 288
[7]. علل الشرايع، ج 1، ص 229
[8]. تاريخ طبرى، ج 3، ص 321
[9]. همان، ص 326
[10]. تسليه المجالس، ج 2، ص 287
[11]. اعيان الشيعه، ج 1، ص 604 و الواعج الاشجان، ص 114

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 محرّم الحرام

 ١ محرّم الحرام ١ ـ آغاز ايّام حزن آل محمد(علیهم السلام)٢ ـ حادثه شعب ابیطالب٣ ـ اولین جمع...


ادامه ...

2 محرّم الحرام

٢ محرّم الحرام ورود كاروان حسینی به كربلابنا بر مشهور در روز دوم محرم سال 61 هـ .ق....


ادامه ...

3 محرّم الحرام

 ٣ محرّم الحرام ١ـ دعوت جهانی اسلام توسط پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله)٢ـ نامه‌ امام حسین (علیه...


ادامه ...

4 محرّم الحرام

٤ محرّم الحرام سخنرانی عبید الله بن زیاد در مسجد كوفهعبید الله بن زیاد حاكم كوفه برای این...


ادامه ...

6 محرّم الحرام

١ـ یاری خواستن حبیب بن مظاهر از بنی اسد٢ـ اولین محاصره آب فرات1ـ یاری خواستن حبیب بن...


ادامه ...

7 محرّم الحرام

 ٧ محرّم الحرام ممنوعیت استفاده از آب فرات برای كاروان امام حسین(علیه السلام)بعد از آنكه عبیدالله بن زیاد،...


ادامه ...

8 محرّم الحرام

ملاقات امام حسین(علیه السلام) با عمر بن سعد در كربلاامام حسین(علیه السلام) به هیچ وجه راضی به...


ادامه ...

9 محرّم الحرام

١ ـ محاصره خیمه‌های امام حسین(علیه السلام) در كربلا٢ ـ رد امان نامه شمر توسط حضرت ابوالفضل...


ادامه ...

10 محرّم الحرام

١ـ عاشورای حسینی٢ـ وفات حضرت امّ سلمه (سلام الله علیها)٣ـ هلاكت عبیدالله بن زیاد٤ـ قیام حضرت مهدی...


ادامه ...

11 محرّم الحرام

١ـ حركت كاروان اسیران از كربلا٢ـ برگزاری مجلس ابن زیاد ملعون1ـ حركت كاروان اسیران از كربلاعمربن سعد...


ادامه ...

12 محرّم الحرام

١ـ دفن شهدای كربلا٢ـ ورود کاروان اسرای کربلا به كوفه٣ـ شهادت امام سجاد‌(علیه السلام)1ـ دفن شهدای كربلاروز...


ادامه ...

13 محرّم الحرام

١ـ اسرای اهل بیت‌(علیهم السلام) در مجلس ابن زیاد٢ـ نامه عبیدالله بن زیاد به یزید٣ـ شهادت عبدالله...


ادامه ...

15 محرّم الحرام

 ورود نمایندگان طایفه «نَخَع» به مدینه و پذیرش دین اسلامرسول گرامی اسلام‌(صلی الله علیه و آله) در...


ادامه ...

19 محرّم الحرام

حركت كاروان اسیران كربلا از كوفه به طرف شام یزید ملعون در جواب نامه عبیدالله بن زیاد به...


ادامه ...

20 محرّم الحرام

مراسم عروسی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)بنا بر قول مشهور شب بیست و یكم محرم سال...


ادامه ...

25 محرّم الحرام

١ـ شهادت سيّد الساجدین علی بن الحسین‌(علیهما السلام)٢ـ قتل «محمد امین» به دستور برادرش «مأمون»1ـ شهادت سيّد...


ادامه ...

26 محرّم الحرام

١ـ شهادت علی بن الحسن المثلث‌٢ـ محاصره شهر مكه و سنگ باران كعبه توسط سپاه یزید1ـ شهادت...


ادامه ...

28 محرّم الحرام

١ـ رحلت حذیفه بن یمان٢ـ ورود كاروان اسرای اهل بیت‌(علیهم السلام) به بعلبك٣ـ تبعید امام جواد‌(علیه السلام)...


ادامه ...
01234567891011121314151617

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page