کرامات زینبی

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

 

خادمی كه هیچگاه صدای اربابش را نشنید
یحیى مازنى روایت كرده است:
مدتها در مدینه در خدمت حضرت على علیه السلام به سر بردم و خانه‌ام نزدیك خانه زینب سلام الله علیها، دختر امیرالمؤمنین بود. به خدا سوگند هیچ گاه چشمم به او نیفتاده صدایى از او به گوشم نرسید. به هنگامى كه مى‌خواست به زیارت جد بزرگوارش رسول خدا صلوات الله علیه برود، شبانه از خانه بیرون مى‌رفت ، در حالى كه حسن (علیه السلام) در سمت راست او و حسین (علیه السلام) در سمت چپ او و امیرالمؤمنین (علیه السلام) پیش رویش راه مى‌رفتند.
هنگامى كه به قبر شریف رسول خدا نزدیك مى‌شد، حضرت على علیه السلام جلو مى‌رفت و نور چراغ را كم مى‌كرد. یك بار امام حسن از پدر بزرگوارش درباره این كار سؤال كرد، حضرت فرمود: مى‌ترسم كسى به خواهرت زینب نگاه كند.

شفاى درد چشم
علامه حاج میرزا حسین نورى ، صاحب كتاب مستدرك، از سید محمد باقر سلطان آبادى ، كه از بزرگان و شخصیت هاى با كمال بود، نقل مى كند كه گفت :
من در بروجرد به بیمارى شدید درد چشم مبتلا شدم ، چشم راستم ورم كرد و به طورى ورم بزرگ شد كه سیاهى چشمم پیدا نبود، و از شدت درد، خواب و آرامش نداشتم ، نزد همه پزشكان رفتم ، و مداواى آنها بى نتیجه ماند، و آنها از درمان آن ، اظهار ناتوانى كردند.
بعضى مى‌گفتند تا شش ماه باید تحت درمان باشى ، و بعضى مى‌گفتند تا چهل روز نیاز به درمان است.
بسیار محزون و غمگین بودم ، تا اینكه یكى از دوستان به من گفت: بهتر است كه به زیارت قبر منور اباعبدالله الحسین (علیه السلام) بروى، و از آن حضرت شفا بگیرى ، من عازم هستم ، بیا با من با هم به كربلا برویم.
گفتم با این حال چگونه سفر كنم ، مگر طبیب اجازه بدهد. به طبیب مراجعه كردم ، گفت: براى تو سفر روا نیست ، اگر مسافرت كنى ، به منزل دوم نمى رسى ، مگر اینكه به طور كلى نابینا مى شوى.
به خانه بازگشتم ، یكى از دوستانم به عیادت آمده ، و گفت : بیمارى چشم تو را جز خاك كربلا و تربت شهدا شفا نبخشد، در ضمن شرح حالش را گفت كه نه سال قبل مبتلا به تپش قلب بود، و از درمان همه پزشكان ماءیوس شد، و تنها از تربت امام حسین (علیه السلام) شفا یافت .
من با توكل به خدا با كاروان كربلا به سوى كربلا حركت كردم ، در منزلگاه دوم درد چشمم شدت یافت ، بر اثر فشار درد، چشم چپم نیز درد گرفت ، همسفران مرا سرزنش كردند كه سفر براى تو خوب نیست ، بهتر است مراجعت كنى . همچنان در ناراحتى و حیرت به سر مى بردم هنگام سحر درد چشمم آرام گرفت و اندكى خوابیدم . در عالم خواب حضرت زینب (سلام الله علیها) را دیدم به محضرش رفتم و گوشه مقنعه او را گرفتم و بر چشمم مالیدم ، سپس از خواب بیدار شدم ، از آن پس هیچ گونه درد و رنجى در چشمم احساس نكردم ، و چشم راستم همچون چشم چپم خوب شد. ماجرا را به همراهان و دوستان گفتم ، آنها چشمان مرا نگاه كردند، دیدند هیچ فرقى بین دو چشم من نیست ، و هیچ اثرى از ورم و زخم دیده نمى شود. این كرامت حضرت زینب (سلام الله علیها) را براى همه نقل نمودم .

سه بار بگو "یا زینب" و شفا بگیر
عالم بزرگ و مترجم زبر دست نهج البلاغه، مرحوم فیض الاسلام مى فرماید: روزی به درد شكم گرفتار شدم و معالجه اطباء سودى نبخشید. براى استشفاء به اتفاق خانواده‌ام به كربلاى معلى مشرف شدیم . در آن جا هم سخت مبتلا گشتم. روزى دوستى از زائرین در نجف اشرف ، من و گروهى را به منزلش دعوت نموده ، با اینكه رنجور بودم ، رفتم . در بین گفت و گوهاى گوناگون ، یكى از علماء كه در آن مجلس حضور داشت ، فرمود: «پدرم مى گفت : هر گاه حاجت و خواسته‌ای دارى ، خداى تعالى را سه بار به نام عُلیا حضرت، زینب كبرى (سلام الله علیها) بخوان، بى شك، خداى عز و جل خواسته‌ات را روا مى سازد».
از این رو من چنین كرده ، شفا و بهبودى بیمارى خود را از خداى تعالى خواستم ، و علاوه بر آن نذر نموده و با پروردگارم عهد و پیمان بستم كه اگر از این بیمارى بهبودى یافت، كتابی در احوال سیده معظمه بنویسم تا همگان از آن بهره‌مند گردند.
پس از زمان كوتاهى شفا یافتم . اما از بسیارى كارها و نوشتن و چاپ و نشر كتاب و ترجمه و خلاصه تفسیر قرآن عظیم به نذر خویش وفا ننمودم ، تا اینكه روزی یكى از دخترانم مرا آگاه ساخت كه به نذرم وفا ننموده ، من هم از خداى عز اسمه توفیق و كمك خواسته ، به نوشتن آن شروع نمودم و آن را كتاب "ترجمه خاتون دو سرا" سیدتنا المعصومة ، زینب الكبرى - ارواحنا لتراب اقدامهاالفداه – نامیدم.

قصه زنى كه نذر كرده بود
در دوران اسارت خاندان امام حسین علیه السلام، یك روز زنى طبقى از طعام آورد و نزد حضرت زینب كبری گذارد.
آن حضرت فرمود: این چه طعامى است؟ مگر نمى دانى كه صدقه بر ما حرام است ؟ عرض كرد: اى زن اسیر، به خدا قسم صدقه نیست ، بلكه نذرى است كه بر من لازم است و براى هر غریب و اسیر مى‌برم . حضرت زینب (سلام الله علیها) فرمود: این عهد و نذر چیست؟ عرض كرد: من در ایام كودكى در مدینه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بودم و در آنجا به مرضى دچار شدم كه اطبا از معالجه آن عاجز آمدند. چون پدر و مادرم از دوستان اهل بیت بودند براى استشفا، مرا به خانه‌ی امیرالمؤمنین (علیه السلام) بردند و از بتول عذرا، فاطمه زهرا(سلام الله علیها) طلب شفا نمودند. در آن حال حضرت حسین (علیه السلام) نمودار شد. امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: اى فرزند، دست بر سر این دختر بگذار و از خداوند شفاى این دختر را بخواه ! پس دست بر سر من گذاشت و من در همان حال شفا یافتم و از بركت مولایم حسین (علیه السلام) تاكنون مرضى در خود نیافتم . پس از آن ، گردش لیل و نهار مرا به این دیار افكند و از ملاقات موالیان خود محروم ساخت. لذا بر خود لازم كردم و نذر نمودم كه هر گاه اسیر و غریبى را ببینم ، چندان كه مرا ممكن مى‌شود براى سلامتى آقایم حسین (علیه السلام) به آنها احسان كنم ، باشد كه یك مرتبه دیگر به زیارت ایشان نایل بشوم و جمال ایشان را زیارت‌كنم . امیرالمؤ منین (علیه السلام) فرمود: اى فرزند، دست بر سر این دختر بگذار و از خداوند شفاى این دختر را بخواه ! پس دست بر سر من گذاشت و من در همان حال شفا یافتم و از بركت مولایم حسین (علیه السلام) تاكنون مرضى در خود نیافتم
آن زن چون سخن را بدین جا رسانید، زینب (سلام الله علیها) صیحه از دل بر كشید و فرمود: یا امة الله ، همین قدر بدان كه نذرت تمام و كارت به انجام رسید و از حالت انتظار بیرون آمدى. همانا من زینب دختر امیرالمؤمنینم و این اسیران ، اهل بیت رسول خداوند مبین هستند و این هم سر حسین (علیه السلام) است كه بر در خانه یزید منصوب است. آن زن صالحه از شنیدن این كلام جانسوز، فریاد ناله بر آورد و مدتى از خود بیخود شد. چون به هوش آمد خود را بر روى دست و پاى ایشان انداخت و همى بوسید و خروشید و ناله‌ی وا سیداه ، وا اماماه و وا غریباه به گنبد دوار رسانید و چنان شور و آشوب بر آورد كه گفتى واقعه كربلا نمودار شده است . سپس در بقیه عمر خود از ناله و گریه بر حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) ساكت نشد تا به جوار حق پیوست.

ریاحین الشریعة ج 3 ص 188 ؛ 200 داستان از فضائل حضرت زینب (سلام الله علیها)

فرستنده : زهرا منعمی زاده

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





loading...
اربعین
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

* کلیپهای بیشتر

روزشمارتاریخ اسلام

1 صفر

١ـ وقوع جنگ صفین٢ـ ورود کاروان اسرای اهل بیت (علیهم السلام) به شام 1ـ وقوع جنگ صفینروز اول...


ادامه ...

2 صفر

١ـ ورود اسراى اهل بیت‌(علیهم السلام) به مجلس یزید ملعون٢ـ شهادت جناب زیدبن على بن الحسین‌(علیهما السلام)٣ـ...


ادامه ...

3 صفر

ولادت حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) امام پنجم، محمد بن على بن الحسین علیه السلام بنا بر...


ادامه ...

5 صفر

شهادت حضرت رقیه (سلام الله علیها) دختر امام حسین (علیه السلام) در پنجم صفر سال 61 هـ .ق....


ادامه ...

7 صفر

١- شهادت امام حسن مجتبى(علیه السلام)٢ ـ ولادت امام موسى بن جعفر (علیه السلام)1ـ شهادت امام حسن...


ادامه ...

8 صفر

وفات سلمان فارسیدر هشتم صفر سال 36 هـ .ق. سلمان، بزرگ صحابی رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه...


ادامه ...

9 صفر

١ـ شهادت عمّار یاسر در جنگ صفین٢ـ وقوع جنگ نهروان1ـ شهادت عمّار یاسر در جنگ صفیندر نهم...


ادامه ...

14 صفر

شهادت « محمد بن ابى بكر » روز چهاردهم صفر سال 38 هـ .ق. محمد بن ابی بکر،...


ادامه ...

18 صفر

شهادت اویس قرنى در هجدهم صفر سال 37 هـ .ق. در جریان جنـگ صفین اویـس قرنی به شهادت...


ادامه ...

20 صفر

١ـ فاجعه بئر معونه٢ـ ورود كاروان حسینى به کربلا٣ـ اربعین حسینى 1ـ فاجعه ‌بئر معونهدر بیستم صفر سال...


ادامه ...

27 صفر

مأموریت «اسامه بن زید» از سوی پیامبر(صلی الله علیه و آله) برای تجهیز سپاه اسلام رسول گرامی اسلام(صلی...


ادامه ...

28 صفر

١ـ شهادت جانسوز پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (صلی الله علیه و آله)٢ـ شهادت امام حسن مجتبی(علیه...


ادامه ...

30 صفر

شهادت حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) در روز آخـر صفر سـال 203 هـ .ق. هشـتمین اختر...


ادامه ...
0123456789101112

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page