|
- جزئیات
- شهيد سعيد قاضى نور اللّه شوشترى مقتول در هند به سال 1091 هجرى به نقل از «معجم البلدان» ياقوت حموى در گذشتۀ 626 كه در عداوت نسبت به امير المؤمنين علیه السلام شهرت داشته است، آنجا كه از سيستان نام مىبرد، از جمله نوشته است: «و در مردم آنجا نوخاستگى و جلادت غالب است، تا آنجا كه به كوچه و بازار به غير 636سلاح راه نمىروند، و بازاريان آنجا به غايت نيك معاملهاند....و بزرگتر از اين اوصاف كه مذكور شد آن است كه بر وجهى كه ذهبى شامى در كتاب «ميزان الاعتدال» ذكر نموده، در زمان فراعنه بنى اميه بر منابر شرق و غرب، مكه و مدينه، لعن على بن ابيطالب كردند (علیهما السلام)، و اهل سيستان از آن امتناع نمودند. تا آن كه در عهدنامۀ خود با بنى اميّه، لعن ناكردن آن حضرت را داخل ساختند، و الحق همين شرف ايشان را كافى و در صفاى فطرت اصلى ايشان برهانى وافى و شافى است. و نيز زكريا بن محمد قزوينى متوفاى سال 682 هجرى كه نسبش به مالك بن انس مىرسد، در كتاب «آثار البلاد» در لفظ «سجستان» از جمله مىنويسد: «اهل آن ولايت، مردمان نيك اعتقاد مىباشند. محمد بن بحر الذهبى (رهنى)از ورع و تقواى اهل آن ولايت تعريف بسيار نموده.بهترين وصف ايشان، آن است كه در زمان تغلب بنى اميّه كه حكم به لعن حضرت امير المؤمنين على عليه السّلام نمودند، اهل سجستان امتناع بليغ در قبول اين حكم نمودند و هرگز مرتكب اين عمل شنيع نشدند.
|
- جزئیات
- شاعر:حسن لطفی می نویسم که والضُحیٰ زینب عصمت الله کبریا زینب جمعِ اسماء و اسمها زینب ربنا بعدِ ربنا زینب می نویسم پس از خدا زینب نامِ او تا که بر زبان اُفتاد کوه برخاست آسمان اُفتاد عَلَم از شانه یِ یَلان اُفتاد سرِ ما هم بر آستان اُفتاد می نویسم که اِنَما… زینب کعبه یِ احترامها آمد قبله گاهِ پیامها آمد به قدومش سلامها آمد عمه جانِ امامها آمد عمه ی صاحب الزمان زینب سلام الله علیهم اجمعین
|
- جزئیات
- زهراست جان احمد و این جان فاطمه است ریحانۀ محمد و ریحان فاطمه است طاها و قدر و کوثر و فرقان فاطمه است گویی تمام وحی به دامان فاطمه است تنها فهیمه ای که ندیده مفهمه از کودکی است عالمۀ بی معلمه ام الکتاب صبر و رضا کیست زینب است فصل الخطاب کرب و بلا کیست زینب است فریاد خون خون خدا کیست زینب است آیینۀ حسین نما کیست زینب است وقت سکوت هم نفسش انفجار بود شمشیر اگر نداشت خودش ذوالفقار بود زینب زنی که بوده به مردان امامتش اعجاز سید الشهدا در کرامتش هر روز هست روز بزرگ قیامتش دین سرفراز آمده در ظل قامتش با خون نوشته اند شهیدان مکتبی زینب حسینی است و حسین است زینبی از کوثر رسول براین کوثرآفرین ازحیدر بزرگ بر این حیدر آفرین تا حشر از حسین بر این خواهر آفرین از پنج تن به غیرت این دختر آفرین از بس مقام و مرتبۀ او جلیل بود گودال قتلگاه به چشمش جمیل بود
|
- جزئیات
- خصائص ام المؤمنین خدیجة الکبری ص 407. و لمّا تزوّج النبيّ (صلّى اللّه عليه و آله) بخديجة أخبرها بوجده به و محبّته له، فكانت خديجة ترعاه،و تربّيه، و تحبّه، و تفديه، و تزيّنه، و تحلّيه، و تلبسه، و ترسله مع أولادها و جواريها و خدمها، فيقول الناس: هذا أخو محمّد و حبيبه، و قرّة عين خديجة، و كانت ألطاف خديجة و هداياها تطرق منزل أبي طالب ليلا و نهارا و صباحا و مساء(علیهم السلام) غرر الأخبار و درر الآثار في مناقب أبي الأئمة الأطهار(ع) الناشر : دليلنا ج 1 , ص117 / ترجمه إثبات الوصية ج 1 , ص 258 بحار الأنوار ج35 , ص 43
|
- جزئیات
- گفتم از کوه بگویم قدمم میلرزد از تو دم میزنم اما قلمم میلرزد هیبت نام تو یک عمر تکانم داده است رسم مردانِگیت راه نشانم داده است به شکوهت,به وقارت,به کلامت, زینب پی نبردیم به یکتایی نامت زینب من در ادراک شکوه تو سرم میسوزد جبرئیلم همه ی بال و پرم میسوزد من در اعماق خیالم چه بگویم از تو من در این مرحله لالم چه بگویم از تو چه بگویم که خداوند روایت گر توست تارو پود همه افلاک نخِ معجر توست چه بگویم به خدا از تو سرودن سخت است هم علی بودن و هم فاطمه بودن سخت است رو به روی تو که قرآن خدا وا می شد لبِ آیات به تفسیر شما وا می شد آمدی شمس و قمر پیش تو سو سو بزنند تا که مردان خدا پیش تو زانو بزنند چشم وا کردی و دنیای علی زیبا شد باز تکرار همان سوره ی اعطینا شد جان عالم به تو از بوسه مکرر می گفت به گمانم به تو آرام پیمبر می گفت بی تو دنیای من از شور و شرر خالی بود جای تو زیر عبایم چقدر خالی بود زینب ای نام تو حیرت آفرین افتخار رحمة للعالمین ای کلامت ذوالفقار مرتضی روی دوشت پرچم کرب و بلا ای وجود تو شکوه نافله قامت تو تکیه گاه قافله گرچه بر نیزه سر خورشید شد آیه آیه پیکر توحید شد گرچه از هرسو برایت غم رسید چشم هایت غیر زیبایی ندید وصف نامت را زبانم قاصر است وصف تو کار کدامین شاعر است از تو آیینه به حیرانی سرود این چنین عُمان سامانی سرود زن مگو , مرد آفرین روزگار زن مگو , بنت الجلال اُخت الوقار زن مگو خاک درش نقش جبین زن مگو دست خدا در آستین
|
- جزئیات
- هیئت خادمین حضرت زینب عليها السلام فاضل گرامی سید نورالدین جزایری در کتاب خود ( خصایص الزینبیه ) چنین نقل می کند :روزگاری امیرالمؤمنین علیه السلام در کوفه بود ،حضرت زینب سلام الله علیها در خانه اش مجلسی داشت که برای زن ها قرآن تفسیر و معنی آن را آشکار می کرد ؛ روزی آیه 1 سوره مریم س، «کهیعص» را تفسیر می نمود که امیرالمؤمنین علیه السلام به خانه او آمد و فرمود : ای نور و روشنی دو چشمانم ؛شنیدم برای زن ها ( کهیعص ) را تفسیر می نمایی ؟ زینب ( سلام الله علیها ) گفت : آری .امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود : این رمز و نشانه ای است برای مصیبت و اندوهی که به شما عترت و فرزندان رسول خدا صل الله علیه و اله و سلم روی می آورد . و مولا پس از آن مصائب و اندوه ها را شرح داد و آشکار ساخت . پس از آن زینب سلام الله علیهاگریه کرد ، گریه ی با صدا...(با نقلهایی مختلف در کتب مختلف موجود است)[1] به هنگام رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا(سلام الله علیهما) هر دو خوابی دیدند که دلیل بر فوت رسول خدا بود، از این رو شروع به گریه و زاری کردند. زینب سلام الله علیها نزد رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده گفت: ای جد بزرگوار! دیشب در خواب دیدم که بادی سیاه وزیدن گرفت و دنیا را تیره و تار ساخت، تاریکی همه جا را فرا گرفت و مرا از سویی به سوی دیگر می برد. درخت تنومندی را دیدم و از شدت وزش باد به آن درخت چسبیدم. آن باد درخت را از جای کند و بر زمین انداخت. بعد به شاخه بعد به شاخه بزرگی از شاخه های آن درخت آویختم، آن را نیز کند. به شاخه ای دیگر چسبیدم، آن نیز شکست. به یکی از دو شاخه فرعی آن چسبیدم، آن نیز شکست. در این حال از خواب بیدار شدم. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در حالی که می گریست، خطاب به زینب(سلام الله علیها) فرمود: (آن درخت جد تواست و شاخه نخستین مادرت فاطمه است، دومی پدرت علی و آن دو شاخه دیگر، برادرانت، حسنین (سلام الله علیهم) می باشند که دنیا با فقدان آنان سیاه می گردد، تو در ماتم آنان لباس سیاه به تن خواهی کرد.)[2] --------- 1)محلاتی، ریاحین الشریعة، ۱۳۴۹ش، ج۳، ص۵۷ 2) نقدى ؛ زینب کبرى ، ص 18 و 19
|
- جزئیات
- 1. از حضرت رسول صلی الله علیه و آله روايت شده است كه فرمود: «شارب[1] را از ته بگيريد وريش را بلند كنيد تا شبيه يهوديان وزردشتيان نشويد».[2] 2. در حديث ديگرى فرمود: «هر كه شارب خود را نگيرد از ما نيست».[3] 3. در روايت ديگرى فرمود: «شارب خود را بلند نكنيد كه شيطان در آن جا خوش مىكند وپنهان مىشود».[4] 4. از امام صادق علیه السلام روايت شده است كه فرمود: «گرفتن شارب، رفع غم ووسواس را به ارمغان مىآورد».[5] ------------------ [1] . «شارب» قسمت بلند سبيل است كه روى لب را مىپوشاند وهنگام نوشيدن آب وارد ظرف آب مىشود. [2] . معانى الأخبار، ص 291؛ مكارم الأخلاق، ص 67. [3] . مكارم الأخلاق، ص 67. [4] . كافى، ج 6، ص 487، ح 11؛ مكارم الأخلاق، ص 67. [5] . الخصائص الفاطميّة، ج 2، ص 255.
|
|
- جزئیات
- پس از تولّد حضرت زینب سلام الله علیها، حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) دخترش را نزد امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) بردند و از ایشان خواستند که نامی برای وی انتخاب نماید، امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) فرمود: از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در این امر پیشی نمیگیرم در آن هنگام پیامبراکرم در مسافرت بودند. هنگامی که سه روز گذشت، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از سفر مراجعت نمود و همانگونه که رسم و سیره ایشان بود، نخست، به منزل حضرت زهرا (علیها سلام) وارد گشتند. امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) به محضرشان شرفیاب شد و از ایشان در خواست کرد که برای دخترش نامی انتخاب بکند. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: من هم از پروردگارم پیشی نمیگیرم. در این هنگام جبرئیل نازل شد و درود پروردگار را ابلاغ فرمود و گفت: نام این مولود را «زینب» بگذار، چرا که این را در لوح محفوظ نوشتهایم. [1] سپس پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قنداقه وی را طلبید، او را بوسید و فرمود: «به حاضران و غایبان امّتم وصیت میکنم که حرمت این دختر را پاس بدارند. همانا وی مانند خدیجه کبری (سلاماللهعلیها) است.» سپس جبرائیل مصایب و مشکلاتی را که بر آن حضرت وارد خواهد شد، بازگو کرد. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گریست و فرمود: هر کس بر این دختر بگرید، همانند کسی است که بر برادرانش حسن و حسین گریسته باشد. «إن من بكى عليها، وعلى مصائبها يكون ثوابه كثواب من بكى على أخويها.» [2] خَدِیجَةُ وَ اَینَ مِثْلُ خَدِیجَةَ صَدَّقَتْنِی حِینَ کَذَّبَنِی...[3] ما قام ولا استقام الدّینُ إلاّ سیف علیٍ و مال خدیجة.. و عبارات دیگر شبیه به همین [4] ------------- 1) السیده زینب، ۱۴۲۲ق، ص۳۹./ زینب الکبری (علیهاالسّلام) من المهد الی اللحد، ص۳۵ 2)الخصائص الزینبیة، ۱۴۲۵ق، ص۴۴./زینب الکبری بطلة الحرّیة، ص۱۵. / خصائص الزینبیة، ص۴۲. /زینب الکبری (علیهاالسّلام) من المهد الی اللحد، ج۱، ص۵۱۰. / فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفی (صلیاللهعلیهوالهوسلّم)، ص۶۳۶. 3)خوارزمی، موفق بن احمد، المناقب، ص۳۵۰. /کشف الغمة، ج۱، ص۳۵۰. /بحار الانوار، ج۴۳، ص۱۳۱. [4]شجرة طوبى: 233 / - بحارالانوار، ج۱۹، ص۱۶ / فاطمة الزهرا(سلام الله علیها) من المهد إلی اللحد، ص 266 / تنقیح المقال، ج 3، فصل النساء، ص 77 و...
|
- جزئیات
- انیمیشن زنگ غدیر کاری از گروه کودک و نوجوان مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام در قسمت اول این انیمیشن : معلم واقعه غدیر را برای شاگردان شرح داده و به اتفاقاتی که از واقعه غدیر تا شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم افتاده است می پردازد .
|
|
- جزئیات
- قال موسی بن جعفر علیهما السلام :مَثَلُ الدنيا مَثَلُ ماءِ البحرِ ؛ كُلَّما شَرِبَ مِنهُ العَطشانُ ازدادَ عَطَشاً حتّى يَقتُلَهُ . امام كاظم عليه السلام : دنيا به آب دريا مى ماند كه هر چه تشنه از آن بنوشد ، تشنه تر مى شود تا سرانجام او را مى كشد . تحف العقول ص 396 ميزان الحكمه , ج 4 , ص 130
|
- جزئیات
- امیرالمؤمنین عليٌّ عليه السلام : عُد مَن لا يَعودُكَ ، و أهدِ إلى مَن لا يُهدي إلَيكَ. حضرت علی علیه السلام: از كسى كه از تو عيادت نمى كند، عيادت كن و به كسى كه به تو هديه نمى دهد، هديه بده. كتاب من لا يحضره الفقيه : ج 3 / ص 300 /ح4076 . ميزان الحكمه ج 13 , ص 17
|
- جزئیات
- قال موسی بن جعفر علیهما السلام :مَثَلُ الدنيا مَثَلُ ماءِ البحرِ ؛ كُلَّما شَرِبَ مِنهُ العَطشانُ ازدادَ عَطَشاً حتّى يَقتُلَهُ . امام كاظم عليه السلام : دنيا به آب دريا مى ماند كه هر چه تشنه از آن بنوشد ، تشنه تر مى شود تا سرانجام او را مى كشد . تحف العقول ص 396 ميزان الحكمه , ج 4 , ص 130
|
|
- جزئیات
- عمر در زمان خلافتش در گفتگویی که با ابن عباس دارد در باره ی خلافت و جانشینی علی بن ابطالب علیهما السلام ؛اعتراف می کند به منع کتابت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم واژه ی اشفاقا که عمر به کار برده است وقتی بعد از آن (لام )بیاید به منظور مهربانی و دلسوزی است و لی وقتی بعد از آن (عَلی )بیاید به منظور ترس است و در واقع جلوگیری عمر از نوشتن وصیت توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ؛ از روی ترس بود که وصیت پیامبر اکرم (علی ابن ابیطالب علیه السلام )حیطه و تسلط پیدا کند بر اسلام و اینکه عرب نمی پذیرفت رسالت و امامت هر دو در قریش باشد/ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید , ج 12 , ص21 برای دیدن تصویر در اندازه اصلی روی آن راست کلیک کرده وپنجره ی جدید باز کنید
|
- جزئیات
- پاسخ به شبهه بی اساس سجودی کارشناس شبکه وهابی درباره ازدواج حضرت علی عليه السلام بلافاصله بعد از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها کارشناس وهابی:چطور دو دهه فاطمیه (سلام الله علیها)عزاداری میکنید و حال آنکه حضرت علی علیه السلام که خود صاحب عزا بوده است روز هفتم ازدواج کرده است؟و اینکه میگویید به خاطر بچه ها ازدواج کرده اند مگر این بچه ها خاله و عمه و غیره نداشتند؟و مگر نمی گویید امام زمان (علیه السلام و عجل الله تعالی فرجَه الشریف)در سن کودکی امام شده است ؛ بچه های حضرت علی علیه السلام هم در همان سن بودند؛ استاد صالحی :اینکه میگوید حضرت علی علیه السلام روز هفتم بعد از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ازدواج کرده اند ؛خب منبع آن کجاست؟ این شبهه ای که اشاره میکنند منظورشان ازدواج امیرالمؤمنین علیه السلام با امامه است ؛ ابن کثیر در البدایة و النهایة ج 6 ص 354 نوشته که پدر امامه یعنی ابوالعاص در سال 12 هجری یعنی در زمان ابوبکر از دنیا رفت و در این سال علی بن ابی طالب (علیهما السلام)ازدواج کرد(1) ؛خب این یعنی این ازدواج 2 سال بعد از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها بوده است؛ این هفت روز را از کجا آوردید؟ ذهبی در سير اعلام النبلاء ج 1 ص 355 و در تاریخ الإسلام ج 4 ص 24 نوشته است ؛ این از دواج در زمان عمر بوده است یعنی بیش از 2 سال فاصله با شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها تاریخ نگاران نوشته اند که ابوالعاص از دنیا رفته بود و به زبیر وصیت کرده بود که بعد از من دخترم امامه را به ازدواج علی ین ابی طالب علیهما السلام در بیآور (الإصابة في تمييز الصحابة ج 7 , ص 501 , ح 10882 / الإستیعاب , ج 4 , ص 1788 , ح 3236 / مجمع الزوائد , ج 9 , ص 254 )
|
- جزئیات
- مقاله مرتبط : مادرش نذر کرده بود که او را قاتل زوار الحسین علیه السلام کند !! منابع: الغدیر فى الکتاب و السنة و الادب، ج۶، ص۲۳٫ مجالس المؤمنین، ج۲، ص۵۵۵-۵۵۶ (چاپ کتابفروشی اسلامیه)؛ ج۶، ص۱۵۷-۱۵۸ (چاپ آستان قدس رضوی). الغدیر، جلد مقدمه، ص۲۷۷. الطلیعة فی شعراء الشیعة، ج۲، ص۵۴؛ اعیان الشیعة، ج۸، ص۲۶۳؛ الذریعة، ج۹، ق۱، ص۳۰۱.
|
- جزئیات
- رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله و سلم : إيّاكُم و فُضولَ النَّظَرِ ؛ فإنَّه يَبذُرُ الهوى ، و يُوَلِّدُ الغَفلَةَ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : از نگاه هاى زيادى بپرهيزيد؛ زيرا كه آن تخم هوس مى پراكند و غفلت مى زايد. بحار الأنوار : 72 / 199 / 29
|