|
|
|
|
|
|
- جزئیات
- قال سیدة النساء العالمین فاطمة الزهرا سلام الله علیها :بِشْرٌ فِي وَجْهِ اَلْمُؤْمِنِ يُوجِبُ لِصَاحِبِهِ اَلْجَنَّةَ وَ بِشْرٌ فِي وَجْهِ اَلْمُعَانِدِ اَلْمُعَادِي يَقِي صَاحِبَهُ عَذَابَ اَلنَّارِ . سرور زنان دو جهان فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند: خوشرويی با مومن موجب بهشت است و خوشرويی با معاند متجاوز مايه پرهيز از عذاب دوزخ. بحارالأنوار، ج75، ص401
|
- جزئیات
- الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام : أمّا حَقُّ ذِي المَعروفِ علَيكَ فأن تَشكُرَهُ وتَذكُرَ مَعروفَهُ ، وتُكسِبَهُ المَقالَةَ الحَسَنَةَ ، وتُخلِصَ لَهُ الدعاءَ فيما بينَكَ وبينَ اللّه ِ عَزَّوجلَّ ، فإذا فَعَلتَ ذلكَ كنتَ قد شَكَرتَهُ سِرّا وعَلانِيَةً ، ثُمّ إن قَدَرْتَ على مُكافَأتِهِ يَوما كافَيتَهُ . امام زين العابدين عليه السلام : حقّ كسى كه به تو نيكى مى كند اين است كه از او تشكر كنى و نيكيش را به زبان آورى و از وى به خوبى ياد كنى و ميان خود و خداوند عز و جل برايش خالصانه دعا كنى . اگر چنين كنى بيگمان پنهانى و آشكارا از او تشكر كرده باشى . وانگهى اگر روزى توانستى نيكى او را جبران كنى ، جبران كن . الخصال : 568/1
|
- جزئیات
- امام سجاد علیه السلام فرمودند:حق مادرت این است که بدانی او تو را چنان در رحم خویش نگه داشته و پرورش داده که کس دیگری را بدان گونه برنگیرد، و از میوه دل خود تو را چنان تغذیه نموده که هیچ کس دیگری را آن گونه غذا ندهد و به راستی تو را با گوش و چشم و دست و پا و پوست و تمام اعضا و جوارحش با خوش رویی و دلشادی نگهداری کرده و هر ناگواری و درد و سختی و نگرانی [دوران بارداری را] تحمّل کرده، چنان که دستِ تجاوز [آفات و بلایا] را از تو دور ساخته و تو را بر زمین نهاده و خشنود بوده است که تو سیر باشی و اوخودش گرسنه مانَد، و تو لباس بر تن داشته باشی و او برهنه باشد و تو را سیراب سازد و خودش تشنه مانَد و تو را در سایه قرار دهد و خودش زیر آفتاب به سربرد، و با بیچارگی خود تو را نعمت دهد، و با بی خوابی خود به تو لذّت خواب را چشاند، و شکمش ظرف وجودِ تو بوده و دامنش پرورش گاه تو و پستان چشمه نوش تو و جانش نگهدارتر. سرد و گرم دنیا را برای تو و به خاطر تو چشیده است، پس برای قدرشناسی از این همه [ایثار و از خودگذشتگی] او را سپاس گزار باش و جز با یاری و توفیق خداوند نخواهی توانست این همه را قدردانی کنی. تحف العقول ص263
|
- جزئیات
- عن الصادق عليه السلام : إن أحبَبتَ أن يَزيدَ اللّه ُ في عُمرِكَ ؛ فسُرَّ أبَوَيكَ. امام صادق عليه السلام : اگر دوست دارى خداوند بر عمرت بيفزايد، پدر و مادرت را خوشحال كن. الزهد للحسين بن سعيد : 33/87 .
|
- جزئیات
- الإمامُ عليٌّ عليه السلام : الكلامُ في وَثاقِكَ ما لم تَتَكلَّمْ بهِ ، فإذا تَكَلَّمتَ بهِ صِرتَ في وَثاقِهِ ، فَاخزُنْ لِسانَكَ كما تَخزُنُ ذَهَبَكَ و وَرِقَكَ ، فَرُبَّ كَلِمَةٍ سَلَبَت نِعمَةً و جَلَبَت نِقمَةً . امام على عليه السلام : تا سخن را به زبان نياورده اى، سخن در بند توست. همين كه آن را به زبان آوردى، تو در بند سخن در مى آيى. پس همان گونه كه زر و سيم خود را در گنجينه مى نهى، زبانت را نيز در گنجخانه دهان نگه دار؛ كه بسا سخنى نعمتى را از كف برده و خشم و كيفرى [الهى] را آورده است. نهج البلاغة : الحكمة 381.
|
- جزئیات
- در ایام عزاداری سید الشهداء علیه السلام وهابی ها بسیار فعال هستند و چه حرفها و زخم زبانها و گاها الفاظ رکیک به کار میبرند. گاهی لازم است برای اینکه جواب خوبی به شبهه داد با آنها همراهی کنیم,بگوییم باشد هرچه شما میگویید درست است تازه در تایید حرف شما ما چند روایت از خودتان میگوییم. در صحیح مسلم صفحه ی 34 کتاب الایمان باب 30 تنها یک روایت دارد از ابو هریره که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند:اثْنَتَانِ فِي النَّاسِ هُمَا بِهِمْ كُفْرٌ: الطَّعْنُ فِي النَّسَبِ وَالنِّيَاحَةُ عَلَى الْمَيِّتِ/دو چیز در بین مردم هست که کفر بشمار می رود و این دو چیز روال دارد,یکی طعن در نسَب و دومی نوحه خوانی بر میت,از نظر پیامبر اسلام نوحه خوانی کفر است. در همین صحیح مسلم در کتاب الجنائز باب شماره ی 10 بَابُ التَّشْدِيدِ فِي النِّيَاحَةِ روایتی نقل میکند از ابومالک اشعری که پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند چهار چیز از امور جاهلیت هست که امت من آن را ترک نمیکند و میشمارند تا آخری که نیاحة است و پیامبر اکرم فرمودند: النَّائِحَةُ إِذَا لَمْ تَتُبْ قَبْلَ مَوْتِهَا، تُقَامُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَعَلَيْهَا سِرْبَالٌ مِنْ قَطِرَانٍ، وَدِرْعٌ مِنْ جَرَبٍ /زنی که نوحه خوانی بکند و قبل از مرگش توبه نکند او را در حالی به قیامت می آورند که لباسی از قطران(چرک های ذوب شده ی جهنم)به او داده اند. پس طبق روایات شما زنی که نوحه خوانی کند هم کافر هست و هم در قیامت عذاب شدیدی دارد. خب نظرتان چیست در باره ی روایتی که با سند صحیح نقل شده است که وقتی ابوبکر از دنیا رفت عایشه برای او مجلس نوحه تشکیل داد؟ روایتی که ابن حجر عسقلانی در فتح الباری شرح صحیح بخاری جلد 6 صفحه ی 235 نقل میکند از ابن سعد و میگوید با سند صحیح نقل کرده است که وقتی ابوبکر از دنیا رفت (اَقامت عائشة علیه نوح)عایشه برای او مجلس نوحه تشکیل داد. میتوانید بگویید عایشه کافر است؟چون هم برای ابوبکر مجلس نوحه تشکیل داد و هم برای پیامبر مجلس نوحه و سینه زنی,میتوانید بگویید در قیامت با آن لباس از ماده ی ذوب شده ی قطران بر تنش هست محشور میشود؟ شما که نمیتوانید اینجور بگویید چرا در مورد شیعه این حرفها را میزنید وبه خاطر نوحه خوانی مسخره میکنید؟
|
- جزئیات
- وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ ۖ وَسَتُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ(105 توبه) اين آيه كه بيان كنندهى آگاهى خدا وپيامبر ومؤمنان از عملكرد ماست، همان عقيدهى شيعه را مبنى بر «عرضهى اعمال» بر اولياى خدا بيان مىكند. اين عرضه، روزانه يا هر هفته و هر ماه انجام مىگيرد و اگر اعمال ما خوب باشد، اولياى خدا از ما شاد مىشوند و اگر بد باشد، نگران و اندوهگين مىگردند. ايمان به اين عرضهى عمل، در ايجاد تقوا و حيا مؤثّر است. امام صادق عليه السلام فرمود: اى مردم! با گناهِ خود، رسول خدا را ناراحت نكنيد. «1»؛ به گفتهى روايات، مراد از «مؤمنون»، امامان معصومند كه خداوند آنان را از اعمال ما آگاه مىسازد. «2» أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَىٰ (14 علق) آيا نميداند به اينكه خداوند ميبيند: إِنَّ اللّهَ بَصِيرٌ بِالعِبادِ بصير بودن خدا نه بآلات و اسباب است بلكه از شئون علم است يعني عالم بجميع ديدنيها است که چند صفت است از شئون علم است سميع يعني عالم بمسموعات است حكيم است عالم بحكم و مصالح است خبير است عالم بجميع قضايا است مدرك است عالم بجميع مدركات، و علم عين ذات است مثل قدرت و حياة و ساير صفات كمال و غير متناهي است حتي علم ذات بذات. آيا اينکه انسان نميداند که خداوند بتمام افعال او و نيات او و قلب او و باطن او و ظاهر او خبير است و ميبيند، اگر ميداند و مع ذلک مرتكب ميشود العياذ خدا را كوچكترين افراد ميداند و اگر نميداند پس منكر علم خدا است و كافر است.«3» قالَ الصّادِقُ عليه السلام: خَفِ اللّه َ كَأَنَّكَ تَرَاهُ وَ إِنْ كُنْتَ لاَتَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاكَ، فَإِنْ كُنْتَ تَرَى أَنَّهُ لاَيَرَاكَ فَقَدْ كَفَرْتَ، وَإِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ يَرَاكَ ثُمَّ بَرَزْتَ لَهُ بِالْمَعْصِيَةِ، فَقَدْ جَعَلْتَهُ مِنْ أَهْوَنِ النَّاظِرِينَ عَلَيْكَ. «4» امام صادق عليه السلام به اسحاق بن عمّار فرمود: از خداوند بترس، آن چنان كه گويا او را مى بينى، و اگر تو او را نمى بينى او تو را مى بيند، پس اگر خيال كنى كه تو را نمى بيند، كافر شده اى، واگر مى دانى كه تو را مى بيند، ولى باز هم با گناه با او روبه رو مى شوى، پس او را ناچيزترين نگاه كنندگان قرار داده اى! ----------- 1و2)ج 5 ، ص 533 3)اطیب البیان ج 14 ، ص 170 4)اصول كافى، ج 2، ص 68
|
- جزئیات
- کمی تامل ، با اين فرمون به زودی مملکت امام زمان به مملکت عمر بن خطاب تبدیل خواهد شد
|
- جزئیات
- الإمامُ الرِّضا عليه السلام : إنّ الخضرَ شَرِبَ مِن ماءِالحَياةِ فهُو حَيٌّ لا يَموتُ حتّى يُنفَخَ في الصُّورِ ، وإنّهُ لَيأتِينا فيُسَلِّمُ فنَسمَعُ صَوتَهُ ولا نَرى شَخصَهُ ، وإنّهُ لَيَحضُرُ حيثُ ما ذُكِرَ ، فمَن ذكَرَهُ مِنكُم فلْيُسَلِّمْ علَيهِ ، وإنّهُ لَيَحضُرُ المَوسِمَ كُلَّ سَنةٍ فيَقضي جَميعَ المَناسِكِ ويَقِفُ بعَرَفَةَ فيُؤمِّنُ على دُعاءِ المؤمِنينَ ، وسيُؤنِسُ اللّه ُ بهِ وَحشَةَ قائمِنا في غَيبَتِهِ ، ويَصِلُ بهِ وَحدَتَهُ . امام رضا عليه السلام : خضر(علی نبینا و آله و علیه السلام) از آب حيات نوشيد و از اين رو زنده است و تا روزى كه در صور دميده شود نمى ميرد. او نزد ما مى آيد و سلام مى كند و ما صدايش را مى شنويم امّا خودش را نمى بينيم. هرجا اسمش برده شود، حاضر مى شود. بنابراين، هريك از شما نام او را برد، به وى سلام دهد. هر سال در موسم حج حاضر مى شود و تمام مناسك را به جا مى آورد و در عرفه مى ايستد و براى دعاى مؤمنان آمين مى گويد. زودا كه خداوند او را انيس تنهايى قائم ما، در زمان غيبتش قرار دهد و به وسيله او، وى را از تنهايى به در آورد. [ كمال الدين : 390/4 . ]
|
- جزئیات
- ای والا مقام یا ام البنین عرض احترام یا ام البنین سایَت مستدام یا ام البنین از بس امام حسینی بودی که بانو این چنین فرمودی أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء لفداء ابا عَبدِالله دُرّ نایابی ؛ عالیجنابی آبروی قوم ؛ بنی کلابی از مقامات تو همین بس که انتخاب شخص ابوترابی ام البنین ام البنین دریای ادب ؛ یا ام البنین فاطمی لقب ؛ یا ام البنین با اصل و نسب ؛ یا ام البنین شب جمعه ها کربلایی نائبه الزیاره ی مایی فاطمه مادر ساداتو تو مادر سینه زن هایی تا به پا میشه محشر کبری وقتی سرگردونن همه ی دنیا باورم اینه همه میبینن تو میای همراه حضرت زهرا ام البنین ام البنین
|
- جزئیات
- جنس لبخند تو از ترانه ، گریه های تو هم شاعرانه هر نگاهت برایم بهانه ، تا فدایت شوم جان خانه لحظه اوج دلواپسیها ، ای ترک خورده بیکسی ها حرمت کهنه اطلسیها ، عطر بیخواب نیلوفرانه رود مشتاق آغوش بازت ، آرزوهای دور و درازت آسمان رنگ چادر نمازت ، وسعت آبی بیکرانه مثل قایق سواران اروند ، موج را از تو باید بپرسند قد اگر خم کنی با دماوند ، میشوی تازه شانه به شانه لطف سرشار زاینده رودی ، تو صعود بدون فرودی از همان روز اول تو بودی ، نبض ناایستای زمانه مثل گرمای ظهر جنوبی ، چون طلوعت ندارد غروبی یا که تعبیر یک خواب خوبی ، بعد خمیازه های شبانه آفتاب از حضورت فراریست ، آبشار از نگاه تو جاریست وه که پیش چنین اقتداریست ، شعر مردانه ام کودکانه آسمان ملک اجدادی تو ، خاک یک قطعه از آبادی تو محو حسن خدادای تو ، هرچه چشم است در این میانه تو ورق میزنی ماجرا را ، می نویسی قدر را قضا را هرچه هستی نظام خدا را ، هم کلیدی و گنج و خزانه روز قربان تو رفته عید است ، بخت قربانیانت سپید است لایق نو بهارت شهید است ، هر درختی ندارد جوانه غرق گل میکنم این بغل را ، کوچه پس کوچه های محل را می فرستم برایت غزل را ، سوی یک مقصد بی نشانه
|
- جزئیات
- قسمتی از قصیده ی فاطمی از «سیّد رضا مؤیّد» اول دفتر به نام خالق اکبر آن که سِزد نام او در اول دفتر نکته ای از قدرتش بس، این که بگویم اوست علی آفرین و فاطمه پرور فاطمه مجموعه صفات خداوند فاطمه آیینه کمال پیمبر عصمت کبری، ولیه ی الله عظمی قر ة العین النبی، بتول مطهر شهر خِرد احمد و علی ست درِ آن فاطمه این شهر راست مرکز و محور جز پدر و شوهر و دو ابن و دو بنتت روی تو نا دیده کس زِ اکبر و اصغر چون که به محشر نَهی پای رسد آواز غُضوا ابصارکم به خلق سراسر شأن تو در «إنّما ولیُّکُمُ الله» با حق و با احمد و علی ست برابر در شب معراج از حقیقت خلقت پرده ز رازی گشود خالق اکبر گفت به احمد نیافریدهام افلاک جز که برای تو، ای رسول مظفّر باز رسید این ندا ؛ که خلق نکردم ذات تو را جز برای ؛ حیدر صفدر هم که نیاوردهام ؛ تو را و علی را الّا بر خاطر ؛ بتول مطهّر زن نتوان گویمت بدین همه شوکت ای سبب آفرینش اَب و شوهر کرده خدا با صدای پای تو تنظیم دور زمان و مدار چرخ مدوّر آب وضویت دوای عیسی و موسی خاک درت آبروی ساره و هاجر
|
- جزئیات
- برای علت خلقت نوید پورمرادی برای علت خلقت خدا جواب نداشت اگر که مادر آب و ابوتراب نداشت برای نام گذاری اسم اعظم او کسی به غیر خدا حق انتخاب نداشت خدا برای خودش مظهر صفات گذاشت که غیر صورت این خانواده قاب نداشت دعای نور که میخواند در نماز شبش مدینه صبح نیازی به آفتاب نداشت رسید آب وضوش به دست حوریه ای وگرنه شیشه عطار ها گلاب نداشت بپرس از درو دیوار مسجد نبوی که خانه ی چه کسی حکم سد باب نداشت اگر که گفتن تسبیح در ادامه نبود نماز خواندن ما ذره ای ثواب نداشت نمی رسید در این چرخ رزق و روزی ما اگر جهیزیه اش سنگ آسیاب نداشت بحق فاطمه شد پیشوند عرض دعا اگر نبود که پسوند مستجاب نداشت تمام اجر رسالت محبت است به او نبی به عمر خودش حرف بی حساب نداشت و روزگار زنی را به جانشینی او به غیر فاطمه ای از بنی کلاب نداشت زهرا نبود خلقت عالم سبب نداشت زهرا نبود بیت علی زینِ اَب نداشت نام خدا را احدی روی لب نداشت بوسید دست او پدر او عجب نداشت جز او که کسی ام ابیها نمی شود پشت زمین شکسته زِ بار فضائلش داده لباس روز عروسی به سائلش روشن شب مدینه به نور شمایلش هم بغض روضه دارمو هم بغض قاتلش بی لعن دشمنش که دلم وا نمی شود
|
- جزئیات
- طبری می گوید: «و کانت فدک خالصة لرسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) لانهم لم یجلبوا علیها بخیل و لا رکاب; (8) فدک ملک خالص پیامبر خدا بود . زیرا مسلمانان آن را با سواره نظام و پیاده نظام نگشودند .» پس از آنکه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در جنگ خیبر، منطقه خیبر و قلعههای آن را فتح کرد، یهودیانِ ساکن در قلعهها و مزارع فدک، نمایندگانی نزد پیامبراکرم فرستادند و به مصالحه راضی شدند. قرار شد نیمی از زمینها برای آنان باشد. ازاینرو فدک بدون جنگ و لشکرکشی به دست مسلمانان افتاد.[1] بنابر آیه فیء،(آیه 6 سوره حشر)اموالی که بدون جنگ به دست آید، فَیء نامیده میشوند و پیامبرخدا اختیار دارد آنها را به کسانی که خود صلاح میداند، بسپارد.[۲] بنابر نقل منابع شیعه[3] و اهلسنت[4] با نزول آیه ۲۶ سوره اسراء مبنی بر دادن حق خویشان (وَآتِ ذَا الْقُرْبَیٰ حَقَّهُ - ۲۶ سوره اسراء)،پیامبر اکرم فدک را به فاطمه(سلام الله علیها) بخشید. در تفسیر برهان از ابن بابویه و ایشان بعد از پنج واسطه از امام على بن موسى الرضا علیهالسلام نقل نماید که هنگامى که این آیه نازل شد، پیامبر فرمود: دخترم فاطمه را نزد من بیاورید. حضرت فاطمه علیهاالسلام نزد پدر آمد، پیامبر فرمود: خداوند به من امر فرموده که فدک را به تو ببخشم و آن را مخصوص تو گردانم و نیز در تفسیر عیاشى از ابان بن تغلب نقل شده که گوید: به امام صادق علیهالسلام عرض کردم آیا بعد از نزول این آیه رسول خدا صلی الله علیه و آله فدک را به فاطمه بخشید؟ فرمود: پیامبر نبخشید بلکه خداوند فدک را به فاطمه اعطاء نمود. طبرانى و دیگران از علماء عامه از ابوسعید الخدرى و نیز ابن مردویه یکى دیگر از علماء عامه در تفسیر خود از ابن عباس روایت کنند که وقتى که این آیة نازل گردید، رسول خدا صلی الله علیه و آله دختر خود فاطمه را خواند و فدک را به وى بخشید، ابن کثیر گوید: مشکل است که این حدیث درست باشد زیرا آیات این سوره مکیه است و قضیه اعطاء فدک اگر درست باشد در مدینه رخ داده است، در جواب ابن کثیر باید گفت که درست است که سوره اسراء مکیه است ولى تمام آیات آن مکیه نیست بلکه بنا به قول حسن بصرى که از بزرگان علماء عامه است. پنج آیه از این سوره که از زمره آن همین آیه است، مدنیه بوده و در مدینه نازل شده است. بنابراین نزول آیه در مدینه درست بوده و روى همین زمینه رویه ابوبکر بن ابىقحافه درباره گرفتن فدک از فاطمه نادرست بوده است زیرا چنان که میدانیم. رسول خدا صلی الله علیه و آله در زمان حیات خود آن را به دخترش بخشیده بنابراین بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله عنوان ارث را نداشته است اگر چه تمسک ابوبکر به حدیث و خبرى که خود از پیامبر درباره ارث نقل نموده بود از طرف فاطمه با دلیل آیه قرآن رد شده بوده است.[5] ------------ 1) تاریخ الطبری، ج 2، ص 302/ مقریزى، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۲۵. 2)فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۵۰۶/ المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۲۰۳. 3) تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۲۸۷/ تفسیر فرات، ۱۴۱۰ق، ص۲۳۹، ح۳۲۲/ تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۸/ مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۴۷۸. 4) الدر المنثور، دار المعرفة، ج۵، ص۲۷۳/ کنز العمال، ۱۴۰۱ق، ج۳، ص۷۶۷/ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۶، ص۲۱۶/ ینابیع المودة، ۱۴۲۲ق، ص۱۳۸ و ۳۵۹. 5) نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 496.
|