- جزئیات
- حدیث هديه كردن عيب مَن أبانَ لَكَ عَيبَكَ فَهُوَ وَدودُكَ. امام على علیه السلام : هر كس عيب تو را برايت آشكار كرد ، او دوست توست . غرر الحكم : ح 8210 عيون الحكم والمواعظ : ص 444 ح 7786
|
- جزئیات
- امير المؤمنين على بن ابي طالب عليه السّلام اِحْذَرِ اَللَّئِيمَ إِذَا أَكْرَمْتَهُ وَ اَلرَّذْلَ اَلرَّذِيلَ إِذَا قَدَّمْتَهُ وَ اَلسَّفِلَةَ اَلسَّفِيلَ إِذَا رَفَعْتَه بپرهیز از فرومایه پس از آن که او را گرامى داشتى، و از ناکس پس از آن که پیش داشتى او را، و دون مرتبه پس از آن که بلند مرتبه گردانیدى او را. غرر الحکم و درر الکلم، ج 1، ص 561
|
- جزئیات
- قال مولانا امیرالمؤمنین علی علیه السلام : الكَسَلُ يُفسِدُ الآخِرَةَ . امام علی علیه السلام : تنبلى، آخرت را تباه مى كند. مستدرك الوسائل : 13/45/14695
|
- جزئیات
- العاقِلُ مَن لايُضيعُ لَهُ نَفَسًا فيما لايَنفَعُهُ غررالحكم، حدیث2163
|
- جزئیات
- امیرالمؤمنین علی عليه السلام : اِرضَ ، تَستَرِحْ . امام على عليه السلام : راضى باش ، تا به آسايش دست يابى . غرر الحكم : 2243
|
- جزئیات
- آستان مبارک سیدمحمد(علیه السلام)، زیارتگاهی در نزدیکی شهر سامرا بوده و متعلق به سیدمحمد فرزند امامهادی (علیهما السّلام) است. امامزاده سیدمحمد فرزند امام هادی (علیهما السلام) است. ایشان نزد شیعیان و نیز اهل سنت منطقه از جایگاه ویژهای برخوردار است. به گونهای که قسم خوردن به سیدمحمد موجب پایان یافتن اختلافات و مشاجرات است. این زیارتگاه در پنجاه کیلومتری جنوب سامرا و در شمال بغداد و نزدیک قریهای به نام بلد در استان صلاحالدین، واقع شده است. که به سبب وجود این قبر، به «بلد سیدمحمد»(علیه السلام) معروف است. این قریه که تا بغداد، هشتاد کیلومتر فاصله دارد- از نواحی دُجَیل، بین راه بغداد و سامرا، واقع شده است. وی از بزرگان و مبارزان عصر خود بود و میان شیعیان و دوستداران اهل بیت (علیهمالسلام) به سبع الدجیل (شیر دجیل)، معروف بود.
|
|
- جزئیات
- الإمام عليّ امیرالمؤمنین عليه السلام : لا تَبذِلَنَّ وُدَّكَ إذا لَم تَجِد مَوضِعا . امام على عليه السلام : دوستى ات را ، اگر جايگاهى [برايش ]نيافتى ، نثار مكن . غرر الحكم : 10275 .
|
- جزئیات
- علی بن ابیطالب عليهما السلام :إيّاكَ أنْ تُحِبَّ أعْداءَ اللّه ِ ، أو تُصْفِيَ وُدَّكَ لغَيرِ أولياءِ اللّه ِ ، فإنّ مَن أحَبَّ قَوما حُشِرَ مَعهُم . امام على عليه السلام : مبادا دشمنان خدا را دوست بدارى، يا دوستيت را نثار كسى جز دوستان خدا كنى كه هر كس مردمى را دوست بدارد با آنان محشور شود.
|
|
- جزئیات
- عنه أيضا بسنده عن محمّد بن الحسين بن أبي الخطّاب قال: كنت مع الهادي عليّ بن محمّد عليهما السّلام في مسجد النبيّ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم،فأتاه جماعة من أصحابه منهم أبو هاشم الجعفري رضي اللّه عنه و كان رجلا بليغا و كانت له منزلة عظيمة عنده عليه السّلام،ثمّ دخل المسجد جماعة من الصوفية و جلسوا في جانب مستديرا و أخذوا بالتهليل فقال عليه السّلام:لا تلتفتوا الى هؤلاء الخدّاعين فانّهم حلفاء (1)الشياطين و مخرّبوا قواعد الدين،يتزهّدون لراحة الأجسام و يتهجّدون لتصييد الأنعام،يتجوّعون عمرا حتّى يديّخوا للايكاف حمرا،لا يهلّلون الاّ لغرور الناس و لا يقلّلون الغذاء الاّ لملا العساس و اختلاس قلب الدّفناس ،يتكلّمون الناس باملائهم في الحبّ و يطرحونهم بأداليلهم في الجبّ،أورادهم الرقص و التصدية و أذكارهم الترنّم و التغنية،فلا يتبعهم الاّ السفهاء و لا يعتقد بهم الاّ الحمقاء،فمن ذهب الى زيارة أحد منهم حيّا أو ميّتا فكأنّما ذهب الى زيارة الشيطان و عبدة الأوثان،و من أعان أحدا منهم فكأنّما أعان يزيد و معاوية و أبا سفيان،فقال له رجل من أصحابه عليه السّلام:و إن كان معترفا بحقوقكم؟قال:فنظر إليه شبه المغضب و قال:دع ذا عنك،من اعترف بحقوقنا لم يذهب في عقوقنا،أما تدري انّهم أخسّ طوائف الصوفيّة و الصوفيّة كلّهم من مخالفينا و طريقتهم مغايرة لطريقتنا و إن هم الاّ نصارى و مجوس هذه الأمّة اولئك الذي يجهدون في إطفاء نور اللّه و اللّه يتمّ نوره و لو كره الكافرون. ---------------- 1)در بعضی کتب به جای حلفا ؛ واژه ی خلفا است- (جانشینان ,همنشینان , هم پیمانان) الهدايا لشيعة ائمّة الهدي ج 1 ص107/حديقة الشيعة الأردبيلي : ٦٠٣ / الاثناعشرية الحر العاملي : ٢٩/ حیات پاکان: داستان هایی از زندگانی امام هادی، مهدی محدثی، دوم،(قم: بوستان کتاب،1385ش)،ص71- 73 به نقل از سفینه البحار ج5 ص199
|
|
- جزئیات
- برا دل شکسته ؛ همیشه سر پناهی من اومدم دوباره ؛ پی یه نیم نگاهی دلتنگ سامراتم ؛ عمریه من گداتم من خشکم و تو دریاییو ؛ تشنه دعاتم یا علی النقی فدای اسم دلربای تو یا علی النقی جوونیمو میدم برای تو گرم تنور اشکم ؛ از غم و غربت تو الهی خیر نبینن ؛ شکستن حرمت تو گریه کمه به والله ؛ سالی یه بار برا تو از برکت تو زنده ام ؛ از من نگیر دعاتو یا علی النقی صفا گرفتم از صفای تو یا علی النقی فدای بیرق عزای تو یا علی النقی فدای اسم دلربای تو یا علی النقی جوونیمو میدم برای تو شبیه جدت آقا ؛ تشنه جرعه آبی من باورم نمیشه ؛ تو مجلس شرابی آقا شما کجا و ؛ اون جا کجا بمیرم واست تموم عمرم ؛ باید عزا بگیرم یا علی النقی عذابه هر نفس برای تو یا علی النقی فدای غربت عزای تو یا علی النقی فدای اسم دلربای تو یا علی النقی جوونیمو میدم برای تو
|
|
|
- جزئیات
- آوازه ات دنیا رو گرفت ای دنیای بچگیام پر کردی روز و شبمو از فکرت بیرون نمیام حسین تو قلبم داره ریشه حسین که تکراری نمیشه حسین اون عشق موندگاره حسین کی تنهامون میذاره زمان مرگم بیا اباعبدالله دوست دارم خیلی یا اباعبدالله ندارم حرفی به جز همین یک جمله و صلی الله علی اباعبدالله
|
|
- جزئیات
- وجود روایاتی در منابع حدیثی [1][2][3]و برخی کتب تاریخی [4]که از جادو شدن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در مدینه و جاسازی طلسم در چاه حکایت دارند،.بر اساس این گزارش لبید بن اعصم، از هم پیمانان یهودی بنیزریق و به نقلی خواهران او، با گره زدن چندتار موی پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و قرار دادن آن در غلاف شکوفه خرما پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را طلسم کرده و این طلسم را زیر سنگی از چاه ذروان جاسازی کردند. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پس از آن که از سوی خداوند از طلسم، و مکان آن، آگاهی یافت جُبیر بن ایاس از بنیزریق و به نقلی قیس بن مُحصن یا علی (علیهالسّلام) را به همراه عمار و زبیر مامور کرد تا طلسم را از چاه بیرون آورند. پس از آن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با قرائت آیات سورههای معوذتین، یک به یک، گرههای طلسم را باز کردند. به نقل ابنسعد، در پی این حادثه، حارث بن قیس دهانه چاه را تخریب کرد. [5]برخی مفسران از نزول معوذتین در این حادثه یاد کردهاند. [6][7][8]این در حالی است که برخی، از جمله ابنعباس، این سورهها را از سور مکی قرآن دانستهاند. [9][10][11] در حالی که منابع حدیثی اهلسنت، روایات خود را از ابنعباس و عایشه نقل کردهاند، برخی منابع شیعی، [12][13]با تضعیف راویان احادیثِ سحر، از پذیرش این روایات خودداری کرده و از آنجا که اینگونه طلسم را مخل عقل میدانند، و این حادثه متناقض است با برخی آیات قرآن که منکر مسحور شدن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)می باشند، [14]. از میان فِرق اسلامی، معتزله نیز داستان طلسم پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را غیرواقعی دانستهاند. [15] ضمن اینکه اهل سنت بسیاری از احادیث را با غرض های مختلف من جمله بالا بردن مقام بتهای خود وضع کرده اند من جمله حدیثی جعلی از عایشه که واقعا توهین بزرگی به ساحت مقدس و معصوم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است:از عائشه روایت شده است که گفت: رسول خدا را جادو کردند؛ به این حد که وی گمان میکرد به نزد زنان خویش آمده (با آنان نزدیکی کرده) است؛ اما چنین نبود و سفیان گفته است: که این شدیدترین حالت جادو است اگر چنین شده باشد.[16] ---------- 1)مسند الامام احمد بن حنبل، ج۶، ص۶۳. 2)صحیح مسلم، ج۴، ص۱۷۱۹. 3) صحیح البخاری، ج۴، ص۹۰. 4و5)الطبقات، ج۲، ص۱۹۶-۱۹۸. 6)اسباب النزول، ص۵۰۲. 7)تفسیر سمعانی، ج۱، ص۱۱۶. 8)تفسیر الثعلبی، ج۱۰، ص۳۳۸. 9) تفسیر قمی، ج۲، ص۴۴۹. 10)التبیان، ج۱۰، ص۴۳۲. 11)مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۹۱. 12)التبیان، ج۱، ص۳۸۲. 13)مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۹۲. 14) اسراء/سوره۱۷، آیه۴۷. 15)التفسیر الکبیر، ج۳۲، ص۳۶۸-۳۶۹. 16) صحیح البخاری، ج۷، ص۱۳۷، ح۵۷۶۵، کِتَاب الطِّبِّ، بَاب هل یَسْتَخْرِجُ السِّحْرَ.
|
- جزئیات
- مقالات مرتبط : عایشه و رضاع کبیر (1) عايشه و رضاع كبير (2)
|
|