- جزئیات
- پر میسوزه کبوتر میسوزه تو شعله ها یه مادر میسوزه میسوزه مثل مادر دل حیدر رو در شد کتیبه سوره کوثر ای دنیا بگو به قوم پیغمبر گل تاب فشار در و دیوار ندارد ای وای مادر ؛ ای وای مادر شب میسوزه توی تب میسوزه با مادر داره زینب میسوزه با دستای کوچیکش با چشم تر میندازه برای مادرش بستر این شب ها دیگه غیر از همین دختر نیلوفر بیمار پرستار ندارد ای وای مادر ؛ ای وای مادر از امروز داره دلشوره فردا فردایی که میشه عصر عاشورا عاشورا توی گودال میگه زهرا این شاه مگر میر و علمدار ندارد پر میسوزه کبوتر میسوزه تو شعله ها یه دختر میسوزه میسوزه سر بی تن تن بی سر میسوزه حرم از خنده لشکر رو به علقمه کرده میگه خواهر عباس حرم طاقت آزار ندارد عباس حرم طاقت بازار ندارد علیهم السلام
|
- جزئیات
- زینبت از این زمونه سیره دلش تو موجِ غمت اسیره برا عیادت هرکی اومده بهم با طعنه گفته میمیره کشته زینبُ صورت زردت چیکار کنم با دستای سردت ای وای،ای وای منو بهونه کن ؛ بلند شو مادرم موهامو شونه کن ؛ بلند شو مادرم یا کار خونه کن ؛ بلند شو مادرم مادر ، مادر حالت وخیمه چه بی قراری تا صبح با درد پهلو بیداری برا حسینت غصه میخوری یه کاسهی آب تا که میزاری زیر لب میگی غریبِ مادر خیره میشه به پیرهنُ حنجر ای وای، ای وای قرار بعدیمون ؛ کنار قتلگاه گریه بی امون ؛ کنار قتلگاه روضه برام بخون ؛ کنار قتلگاه مادر ، مادر علیهم السلام
|
- جزئیات
- آروم جونم خانم خونم حرفی بزن با شوهرت یار جوونم قد کمونم چی اومده آخه سرت بمون پیشم ؛ بهار من ؛ کنار من یه کاری کن ؛ نشم تنها ؛ توی غم ها اگه که راه داره بمون اگه که ممکنه نرو تو میدونی که علی ؛ نداری هیچکی جز تو رو وای مظلومه ؛ وای مظلومه تو شب بارون ؛ چشامه گریون ؛ از غم بی صدای تو چه شب سختی ؛ رسیده خانم ؛ برای بچه های تو خودم دیدم ؛ شکست پهلوت ؛ شکست ابروت خودم دیدم ؛ چه کاری کرد ؛ زدت نامرد شب جدایی تلخه و کاشکی میشد نری سفر به جون تو علی میخواست ؛ که نبینی داغ پسر وای مظلومه ؛ وای مظلومه علیهم السلام
|
- جزئیات
- کوتاه بیا ای زخم ؛ کوتاه بیا ای درد کمی با من ؛ تو راه بیا چند شبه نخوابیدم چند شبه صورت زینبو نبوسیدم حرف زدن برام سخته چند شبه احوال بچه مو نپرسیدم دیگه این مادر واسه شون ؛ مادر نمیشه حالم از این بدتر نشه ؛ بهتر نمیشه بازو هام ورم داره من میخوام راه برم ؛ این درد نمیذاره چند روزه که تب کردم هر چی که میکشم ؛ از داغیِ مسماره بی هوا زمین خوردم اون روزی که منو زد یه بی حیا مردم روضه روضه ی کوچه است روضه خون تو بگو ؛ من دیگه کم آوردم چند شبه نخوابیدم چند شبه صورت زینبو نبوسیدم حرف زدن برام سخته چند شبه احوال بچه مو نپرسیدم علیهم السلام
|
- جزئیات
- بیت الاحزان ورق اینگونه نمیخورد ایکاش کودکان را پی تشیع نمیبرد ایکاش تک و تنها، تک و تنها چه کشیدهست علی از سبک بودن تابوت خمیدهست علی جان افلاک برون آمد و لرزید زمین دستی از خاک برون آمد و لرزید زمین علی از بدرقه جان خودش برمیگشت داشت از نیمهٔ پنهان خودش برمیگشت آه مولا چه کند در شب تدفین خودش زیر لب مرثیه میخواند به تسکین خودش زیر لب زمزمه دارد زفراتی زفرات بعد زهرا چه حیاتی چه حیاتی چه حیات علیهم السلام
|
- جزئیات
- دعام اینه که خوب خوب بشی ؛ دوباره خونمونو شاد کنی باید بمونی تا یه روز بیاد ؛ داداش حسنمو دوماد کنی خونه بی تو بی روحه ؛ بی تو شبها تاریکه از نگاهت معلومه ؛ وقت رفتن نزدیکه مادر مگه چند سالته ؛ آرزوی مردن نکن زخم در رو پر و بالته ؛ فکر پر کشیدن نکن پیچیده تو تموم شهرمون ؛ حکایت تو و شهامتت ولی حالا که توی بستری ؛ کسی نیومده عیادتت تا چشماتو میبندی ؛ بابا انگار میمیره انتقام اشکهاتو ؛ مهدی یه روز میگیره مادر مگه چی دیدی که ؛ این جوری زمین گیر شدی صورتت چه پریشون شده ؛ یک شبه چقدر پیر شدی داداش حسنمو ببین توو خواب ؛ که حرفهای عجیبی میزنه مگه چی دیدی توی کوچه ها ؛ با ما داره غریبی میکنه نیمه بازه چشم تو ؛ نیمه شبها بیداری سرد خونه اما تو ؛ مثل آتیش تب داری مادر چرا مونده هنوز ؛ خاک کوچه رو چادرت خونمو توو سکوته ولی ؛گریه میکنه دخترت مادر مگه چند سالته ؛ آرزوی مردن نکن زخم در رو پر و بالته ؛ فکر پر کشیدن نکن علیهم السلام
|
- جزئیات
- آخه غربت چقدر ؛ کسی از داغ تو نرنجید آخه غربت چقدر ؛کسی مشکی برات نپوشید آخه غربت چقدر ؛ آخه غربت چقدر نه یه مجلس ختمی گرفتن برات ؛ نه یه پارچه سیاه زدن همسایه هات دردشون و به کی بگن بچه هات ؛ دردشون و به کی بگن بچه هات کار زمونس ؛ خرمای ختم تو روی طاقچه ی خونه است گلدون یاست وسط باغچه ی خونه است گلدون یاست وسط باغچه ی خونه است آخه غربت چقدر ؛ آخه غربت چقدر آخه غربت چقدر ؛ کسی رو غیر چاه نداری آخه غربت چقدر ؛ جایی واسه یه آه نداری آخه غربت چقدر ؛ آخه غربت چقدر نه یه سنگ مزاری گذاشتم برات ؛ نه یه پارچه ی سبزی کشیدم به جات دردشون و به کی بگن بچه هات ؛ دردشون و به کی بگن بچه هات رفتی و موندم ؛ زینب و با گریه روی زانو نشوندم آخ که با چه حالی برات فاتحه خوندم ؛ رفتی و موندم رفتی و موندم ؛ زینب و با گریه روی زانو نشوندم آخ که با چه حالی برات فاتحه خوندم ؛ رفتی و موندم آخه غربت چقدر ؛ آخه غربت چقدر همسایه ها به مجلس ختمت نیامدن ؛ من بودم و همین دو سه تا بچه های تو زهرا زهرا مرا ببخش که نگذاشت غربتت ؛ یک ختم باشکوه بگیرم برای تو آخه غربت چقدر ؛ آخه غربت چقدر علیهم السلام
|
- جزئیات
- این شبا حالو هوای خونمون خیلی عجیبه التماست میکنم بیشتر بمون علی غریبه من که از فضه شنیدم بهتری الحمدلله در زدم دیدم خودت پشت دری الحمدلله حلالم کن این همه دردو طاقت آوردی به خاطر علی زمین خوردی میبینمت به هم میریزم اگه زهرا عجل وفاتی رو نمیخوندی اگه یه چند روز دیگه میموندی نوزده سالت میشد عزیزم من تنها من مظلوم ازت میخواهم بمون خانم علیهم السلام
|
- جزئیات
- گریه میکنم برات ؛ گریه بلند غم تو شعله کشید ؛ به جون من هی می خواهی بلند بشی ؛ نمی تونی یار پر شکسته ی ؛ جَوون من پاشو خانم ؛ مثل شمع آب شدی آروم آروم خواب می دیدم ؛ که باهام حرف زدی آروم آروم دردِ خانم ؛ رو پیشونیت عرق سرده خانم زخم پهلوت ؛ زندگیمو زیر و رو کرده خانم ای وای به زندگی بدون فاطمه ای وای هنوز خیلی جَوونه فاطمه
|
- جزئیات
- محمد بن خالد طیالسی و او از سیف بن عمیره روایت کرده که میگفت:«پس از آنکه امام صادق (علیهالسلام) از حیره به مدینه تشریف بردند، با صفوان بن مهران و جمعی دیگر از اصحاب برای زیارت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به سوی نجف حرکت کردیم. بعد از زیارت آن امام (علیهالسلام)، صفوان رو به سوی کربلا و قبر امام حسین (علیهالسلام) نمود و به ما گفت: از این مکان آن حضرت (علیهالسلام) را زیارت کنید؛ چراکه من [در سفری به نجف با امام صادق (علیهالسلام) همراه شدم؛ من] در خدمت امام صادق (علیهالسلام) بودم و آن حضرت (علیهالسلام) از این مکان، امام حسین (علیهالسلام) را زیارت نمود. آنگاه شروع به خواندن زیارت عاشورا کرد و بعد از نماز، زیارت علقمه را خواند که بعد از زیارت عاشورا میخوانند. ؛ سیف بن عمیره گفت: به صفوان گفتم: علقمة بن محمد زیارت عاشورا را برای ما نقل کرد؛ اما از این دعا (علقمه) سخنی نگفت. صفوان گفت: در خدمت امام صادق (علیهالسلام) در این مکان آمدیم؛ چون آن حضرت (علیهالسلام) زیارت عاشورا را خواندند، دو رکعت نماز این دعا را هم خواندند. آنگاه به من فرمودند: ای صفوان! مواظب این زیارت و دعا باش و اینها را بخوان؛ من ضامن میشوم که هر کس این زیارت و دعا را چه از راه دور و چه از نزدیک بخواند، زیارت او مقبول شود و سعیاش مشکور گردد و سلامش به آن حضرت (علیهالسلام) برسد و محجوب نماند و حاجت او از جانب خداوند برآورده شود و به هر درجهای که بخواهد برسد و او را ناامید برنگردانند. سپس امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: ای صفوان! من این زیارت را با این ضمان از پدرم گرفتم و پدرم از پدرش امام سجاد (علیهالسلام) با همین ضمان و او از امام حسین (علیهالسلام) با همین ضمان و او هم آن را از برادرش امام حسن (علیهالسلام) با همین ضمان و امام حسن (علیهالسلام) نیز از پدرش امیرالمؤمنین (علیهالسلام) با همین ضمان و آن حضرت (علیهالسلام) هم آن را از رسول خدا (صلياللهعليهوآلهوسلم) با همین ضمان و رسول خدا (صلياللهعليهوآلهوسلم) این زیارت را از جبرئیل با همین ضمان و جبرئیل این زیارت را با همین ضمان از خدای عزوجل دریافت کرد و خداوند عزوجل به ذات خود قسم خورده که هر کس حسین (علیهالسلام) را با این زیارت از دور یا نزدیک زیارت کند، من دعا و زیارت او را قبول میکنم و درخواست او را هرقدر که باشد، میپذیرم و درخواستش را به او عطا میکنم و ناامید از طرف من برنمیگردد؛ بلکه مسرور و خوشحال با حاجت روا شده برگشته، راه رستگاری و بهشت را میپیماید و از آتش دوزخ آزاد است و شفاعت او در حق تمام افراد جز دشمنان اهل بیت (علیهالسلام) مورد قبول است. (این مطلب دلیل بر قدسی بودن این زیارت است). ----------- زيارت عاشورا فراتر از شبهه : تبريزي، ميرزا جواد ج 1 ص 123 به نقل از مصباح المتهجد شيخ طوسى، ص 540- 541( الاعلمى) / كامل الزيارات ط دار المرتضوية : ابن قولويه القمي ج 1 ص 175
|
- جزئیات
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام :أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اكْتِسابِ الإخوَانِ، وَأَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَيَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ حضرت علی علیه السلام : ناتوان ترين مردم كسى است كه در دوست يابى (پیدا کردن برادران) ناتوان است، و از او ناتوانتر کسی است که دوستان خود را (که موفق بر به دست آوردن آنان شده) از دست بدهد. نهجالبلاغه، حكمت ۱۲
|
|
- جزئیات
- از خانه چارچوب درت را شکسته اند باب الحوائج پدرت را شکسته اند عمداً مقابل پسر ارشدت زدند یعنی غرور گل پسرت را شکسته اند بازو و سینه ؛ کتف و سرت درد می کند هرجا که بوسه زد پدرت ، را شکسته اند ای مرغ عشق خانه ی حیدر کمی بپر باور نمی کنم که پرت را شکسته اند از طرز راه رفتن و قدّ هلالی ات احساس می کنم کمرت را شکسته اند ابری ضخیم سر زد و ماهت خسوف شد بی شک فروغ چشم ترت را شکسته اند دندانه های شانه پر از خون تازه شد اصلاً بعید نیست ، سرت را شکسته اند با بستری کبود و پر از لاله های سرخ آیینه های دور و برت را شکسته اند زان آتشی که بر شجر طیبه زدند ثلثی ز شاخ و برگ و برت را شکسته اند
|
- جزئیات
- ما نوکریم و رگ و ریشمون می رسه ؛ به ریشه های چادر وصله دار تو به حول قوه ی الهی غلامتون ؛ می ایسته هر فاطمیه پای کار تو فراموش نمی کنیم ؛ بعدِ هزار و چند سال کی اومد و شوهرتو خونه نشین کرد فراموش نمی کنیم ؛ کی درو آتیش زدو بعد جسارتی کردو تو رو نقش زمین کرد به بچه ها میگم که ؛ مریض نه شما شهیده بودی به بچه ها میگم که ؛ چرا جوون قد خمیده بودی کاش توی کوچه ها ؛ سپر بلات می شدیم خاک زیر پات می شدیم ؛ همگی فدات می شدیم مادر ؛ مادر ؛ مادر تا ابد الدهر قبرِ مخفیِ شما ؛ باعث بی آبروییه سقیفه شد در وسط کوچه آمدی که بگویی ؛ لعن بر آن کس که به ناحق خلیفه شد فراموش نمی کنیم ؛ تا آخرین لحظه ی عمر بی بی شما ازون دوتا راضی نبودی فراموش نمی کنیم ؛ روضه ی توی کوچه رو گوشواره و سیلی و جای اون کبودی به بچه ها میگم که ؛ برا فرج دعا کنن همیشه به بچه ها میگم که ؛ آقا نیاد هیچی درست نمیشه کاش توی کوچه ها ؛ سپر بلات می شدیم خاک زیر پات می شدیم ؛ همگی فدات می شدیم از جفای مردم مدینه گفته شد ؛ ما نکند مردمان آن زمان شویم صاحب اصلی عزا حی و حاضر است ؛ باید از ندیدن او روضه خوان شویم فراموش نمی کنیم ؛ مهدیِ تو آمدنیست میاد که انتقامتو ازون دوتا بگیره فراموش نمی کنیم ؛ مرگشه مرگ جاهلی هر کی امام زمانشو نشناسه و بمیره به بچه ها می گم که ؛ کاری کنن برا ظهور مهدی به بچه ها می گم که ؛ یاری کنن برا ظهور مهدی کاش توی کوچه ها ؛ سپر بلات می شدیم خاک زیر پات می شدیم ؛ همگی فدات می شدیم مادر ؛ مادر ؛ مادر سلام الله علیهم اجمعین
|
- جزئیات
- شاعر : محسن عرب خالقی - حسینیه ریحانه الحسین سلام الله علیها با رفتنت خالی مکن دور و برم را پاشیده تر از این مگردان لشگرم را ای نیمه ی مجروح من ای کاش با تو در خاک بگذارند نیم دیگرم را بعد از تو ای سرو شکسته تا قیامت از خجلتم بالا نمی گیرم سرم را باور نمی کردم که روزی پیش چشمم از پا بیندازد غلافی همسرم را تو بین آتش رفتی و من گُر گرفتم حالا بیا و جمع کن خاکسترم را هرشب حسن در خواب میگوید مغیره دست از سرش بردار کشتی مادرم را (الهی بشکنه دست مغیره ؛ میان کوچه ها بی مادرم کرد) دیروز اگر در پیش طفلانم حرم سوخت فردا بسوزانند با طفلان حرم را از کربلا دیشب صدایی را شنیدم انگار طفلی گفت عمه معجرم را
|
- جزئیات
- اهل سنت چون مکتب حقی ندارند میگویند تاریخ را وا کاوی نکنید چون آبروی خودشان می رود ؛ حتی علمایی از آنها که مانند ابن ابی الحدید که تاریخ را واکاوی میکند و از استادش می پرسد و به این نتیجه می رسد که عمر در واقعه هجوم به بیت وحی حضرت زهرا سلام الله علیها را زده است و جنین ایشان سقط شده است؛ به خاطر تعصب های و ولیجه پرستی میگوید این کار گناه کبیره نیست و در مقابل خدمات عمر به اسلام(از نظر آنها) این اشتباه یک چیز کوچکی است. ----------- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج14، ص193 / شرح نهج البلاغه، ج2، ص21
|
- جزئیات
- تسبیحِ فاطمه بعد الله اکبر حیدر حیدر یا حیدر حیدر حیدر آیه به آیه ی یاسین و قدر و کوثر حیدر حیدر یا حیدر حیدر حیدر عشق دیروز و امروز و فردا علی اول و آخرِ هر دو دنیا علی حک شده روی انگشتر فاطمه لا امیرالمؤمنینَ الا علی پدر خاک ؛ مادر آب علی و فاطمه مهر و مهتاب قدر و کوثر ؛ حمد و توحید علی و فاطمه ماه و خورشید حیدر حیدر یا حیدر یا حیدر نعره ی مرتضی موقع فتح خیبر زهرا زهرا یا زهرا ذکر لب علی روی دوش پیمبر زهرا زهرا یا زهرا خطبه میخونه با اقتدارِ علی زهرا که هست کوهِ استوار علی عزت و آبروی همه عالمه چادر فاطمه ذوالفقار علی پدر خاک ؛ مادر آب علی و فاطمه مهر و مهتاب قدر و کوثر ؛ حمد و توحید علی و فاطمه ماه و خورشید حیدر حیدر یا حیدر یا حیدر علیهم السلام
|
- جزئیات
- بر گرفته از کتاب منتخب التواریخ تالیف میرزا هاشم خراسانی رحمه الله - تهیه و تولید مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام -
|
- جزئیات
- با یه پرچم سیاه ساده سر در خونه ام با یه مجلس در حد وسعم اگه نتونم میشینم واسه خونوادم خودم حدیث کسا میخونم که تو غمت شریک بشم غم تو ماتم منه فاطمیه هم تو خونه مون چراغ روضه روشنه تو هم میای تو مجلس روضه مون ؛ ولو شده دقیقه آخرش مگه اصن میشه نباشه پسر ؛ تو مجلس مصیبت مادرش روضه فاطمیه ؛ درس وفای عهده هر کسی فاطمی شد ؛ اهل دعای عهده العجل یا حجت بن الحسن العسکری با یه سفره نذری ساده توی اداره دم حجره ش یه سینی خرما کسی بذاره اگه تو نیتش رو داری روضه گرفتن کاری نداره بیا تو این فاطمیه به یک حدیث عمل کنیم بیا به نیت فرج کار یکی رو حل کنیم فاطمیه باید که احیا بشه ؛ ما همه سینه رو سپر میکنیم برای تسلیت به صاحب الزمان ؛ تموم شهرو با خبر میکنیم روضه فاطمیه ؛ درس وفای عهده هر کسی فاطمی شد ؛ اهل دعای عهده العجل یا حجت بن الحسن العسکری علیهم السلام
|
- جزئیات
- دل خوشیم به همین اشکه ؛ که رو گونه سرازیره میدونم که همین گریه ؛ دستای منو میگیره توی این دنیا فقط ؛ با تو بودن بهترین اقباله گریه ی فاطمیه ؛ برای من افضل الاعماله هرکسی فاطمیِ ؛ روز محشر به خودش می باله سرپناهمه دلم آرومه که مادر تکیه گاهمه اونی که شاهده سوزو اشکو آهمه غم غربتش همیشه تو نگاهمه مادرم یافاطمه ؛ مادرم یا فاطمه ؛یا فاطمه ؛یا فاطمه فاطمیه یعنی شیعه ؛ روی مذهبش حساسه مثل فاطمه جز حیدر ؛ مقتدایی نمی شناسه توی این شبای تار ؛ تو نذاشتی که برم بیراهه مادری کردی برام ؛ خدا از حال دلم آگاهه همه اعتقادمه ؛ که فقط علی ولی اللهِ از خدا میخوام زنده باشم و ببینم روزِ انتقام اومده کنار قبرت آخرین امام میگه ای پهلو شکسته مارم سلام مادرم یافاطمه ؛ مادرم یا فاطمه ؛یا فاطمه ؛یا فاطمه علیهم السلام
|