متن ادبی «شیرت حلال عباس علیه‏السلام باد!»

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

اشارات :: شهریور 1383، شماره 64
بازوبند حیدری‏اش را بر دستش ببند.
اسپند بر آتش بریز تا دودش، چشم‏های حسودان را بسوزاند و نظر بد از دو چشم شهلای بنی‏هاشمی‏اش دور کند!
یادت نرود
وقتی خواستی جرعه‏های شیر طیّب و مطهرت را در کام نازنینش بریزی،
زیر لب، ذکر «لا حول و لا قوة الا بااللّه‏ العلی العظیم» را بگویی.
نه یکبار، بلکه بارها آن را به تعداد حروف ابجد نامش ختم کن.
تا خداوند هم تو را در نگهداری از او، حول و قوه‏ای اکبر، عطا کند
و هم از قوت و رشادت و جبروت خویش، در رزق کودکت ببخشد تا آنچه حیدر کرّار علیه‏السلام از تو خواسته، برآورده شود.
هنوز شیرینی خاطره تزویجت با حضرت امیر علیه‏السلام ، همچون شهد شیرین عسل در زیر زبانت مزّه می‏کند.
عقیل که علم انساب داشت و شجره نسل به نسل عرب را می‏دانست، تو را که از قبیله دلاور مردان و پهلوانان عرب بودی، برای برادرش ـ علی‏بن ابی‏طالب علیه‏السلام ـ که نامش پشت قوی‏ترین مردان عرب را می‏لرزاند، خواستگاری کرد.
تا تو برای او پسرانی رشید و دلاور به دنیا آوری!
از دامان تو، چهار پسر بالا بلند و نیکو صورت به دنیا آمد و نام ام‏البنین علیهاالسلام ، شایسته تو گردید! اما با امروز که آخرین شاخه نباتت را به آغوش علی مرتضی علیه‏السلام ، سپردی و او بر دست و چشم او، با اشک بوسه زد، راز آن تزویج مبارک و این مولود مطهر را نمی‏دانستی!
شیرت حلال عباس علیه‏السلام باد، که قرار است با قربانی شدن پیش پای حسین علیه‏السلام فاطمه علیهاالسلام ، تو را نزد زهرای مرضیه علیهاالسلام روسپید کند.
پسرانت به فدای پسر فاطمه علیهاالسلام ، ای اُم‏البنین علیهاالسلام ! بهشت، زیر پای مادری چون توست که در دامان خویش فرزندانی را می‏پروراند که خون خویش را با خون خدا می‏آمیزند و سر و جان، به عشق ولایت می‏بازند! فاطمه علیهاالسلام از تو راضی باشد و تو را در غرفه بهشتی خویش، در نزد خود جایگاهی والا مقام عنایت فرماید که چنین علمدار و پهلوانی به حسین علیه‏السلام غریب و مظلوم او، هِبِه کردی!
تمام زنان عالم باید به گوشه دامان تو دست توسل بیاویزند، تا شاید به اندکی از آن مقام معرفت حسینی علیه‏السلام تو دست یابند، و عشق به حسین علیه‏السلام را با شیرشان در رگ‏های حیات فرزندانشان جاری کنند!
نزهت بادی