نقش نماز در تامين عدالت و ازادي اجتماعي

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

براي اثبات نقش نماز در تأمين آزادي و عدالت اجتماعي به روش کتابخانه اي نخست به مطالعه کتب مرتبط با نماز و تأثيرات آن، پايه ها، شرايط و عوامل تحقق آزادي و عدالت اجتماعي و موانع آن؛ به طور جداگانه پرداختيم؛ سپس ميان آن دسته از تاثيرات نماز و آن دسته از شرايط، عوامل ايجاد و موانع آزادي و عدالت اجتماعي که با يکديگر مرتبط بوده و حد مشترک داشتند، پيوند برقرار شد و بيان گرديد.
در اين ميان استبداد مهمترين مانع آزادي بود که نماز به وسيله اذکار ناظر به توحيد آن را دفع مي کند. و مهمترين شرط تحقق عدالت اجتماعي وجود عدالت فردي است که نماز از طريق اذکار يادآور قيامت و....آن را ايجاد مي نمايد و همچنين به وسيله شرط عادل بودن امام جماعت آن را دروني و فرهنگ مي کند.
همچنين نماز از طريق شرايطي که دارد ماند غصبي نبودن مکان و لباس نمازگزار، عدالت اقتصادي که يکي از موادِ عدالت اجتماعي است، را ايجاد مي کند؛ و به وسيل يکسان بودن هم شرايط و احکام و اجزاء نماز براي همه با نابرابري اجتماعي در منزلت، مبارزه مي نمايد.
علاوه بر کشف رابطه از راه مطالعه کتب و تفکر و روش تحليل عقلي، تأثير گذاري نماز از طريق آيات و روايات و همچنين شاهد تاريخي نيز تبيين شد.
در آخر پس از کشف رابطه اثر گذاري نماز در ايجاد آزادي و عدالت اجتماعي به هر سه روش نظري و نقلي(در فصل چهارچوب تئوريک) و عقلي و تاريخي(در فصل سوم از بخش چهارم)، مشخص گرديد که تحقق آزادي و عدالت به معني حقيقي و به طور کامل و فراگير، بدون سرسپاري به درگاه ايزد منان و عبادت محض او محال است.
* پيامدهاي اجتماعي نماز
مسأل اصلي پژوهش حاضر اين است: آيا نماز- که عملي تقريبا فردي است- مي تواند پيامدهاي اجتماعي، مانند تأثير در تأمين آزادي و عدالت اجتماعي داشته باشد يا نه؟
انجام اين پژوهش بدين جهت ضروري است که ميان دو امر مهم در اسلام، ارتباط برقرار مي کند. اين دو مهم عبارتند از «نماز به عنوان ستون دين اسلام» و «برقراري آزادي و عدالت»، هدف اساسي آن.
پژوهش، درصدد کشف رابطه ميان نماز به عنوان حکمي فردي و مهم، و آزادي و عدالت، خواست دين و آرزوي بشر است.
فرضي اصلي پژوهش عبارت است از: نماز در تحقق عدالت و آزادي مؤثر است. از آن جا که اين تاثير از طريق محتواي نماز و نقش آن در يادآوري قيامت و ايجاد ملکه عدالت و...است؛ به نظر مي آيد، هر چه اهتمام به نماز و توجه به معاني آن بيشتر باشد، تأثيرِ ياد شده فزوني يابد.
روش برگزيده براي اثبات اين فرضيه، روش اسنادي با استفاده از منابع مکتوب، فيش برداري از آن ها و سپس تجزيه و تحليل عقلي مي باشد.
نماز در لغت به معناي پرستش و بندگي، و در اصطلاح فقه عملي عبادي با اجزاء و شرايط خاص است. عدالت، از عدل گرفته شده و به معني راستي، درستي و دادگري مي باشد. آزادي در زبان فارسي به معناي خلاص، رهايي، قدرت انتخاب و.....به کار مي رود.
آزادي و عدالت از مفاهيمي هستند که برداشتهاي متفاوتي ازآن دو مي توان داشت. در پژوهش حاضر آزادي و عدالت در علم حقوق و اجتماع مي باشد؛ و مراد از آن،عدالت و آزادي مورد نظراسلام است؛ البته گاه از عدالت فردي و آزادي معنوي به عنوان ملکه اي نفساني و واسط در ايجاد عدالت و آزادي، سخن رفته است.
نماز يکي از مناسک ديني است، لذا مطالع نظري رابطه ميان نماز(متغير مستقل) بامتغيرهاي وابسته(آزادي و عدالت)، نيازمندِ نيم نگاهي به دين و کشف امکان وجود کارکردهاي اجتماعي براي دين و سبک خاص آن، نماز، مي باشد.
مهم ترين پيامدهاي اجتماعي دين، حفظ همستگي و وفاق اجتماعي، تقديم منافع مهم جمعي بر منافع شخصي، اعتراض به وضع موجود و دعوت به وضع مطلوب و کنترل افراد جامعه، مي باشد. اين کارکردها در تحقق آزادي و عدالت اجتماعي مؤثرند.
رابط ميان دين و عدل از آيات و روايات نيز به دست مي آيد. امر به قسط و عدل در آي 29 سور اعراف، و برابر و برادر انگاري مسلمانان، يکي از دو خصلت اساسي سيستم دين، در ديدگاه امام علي(عليه السلام) از اين نمونه آيات و روايات مي باشند.
پس از کشف امکان کارکرد اجتماعي دين، بررسي نظري آثاري چون تأمين آزادي و عدالت براي خصوص نماز، مي پردازيم.
مهمترين اثر نماز از منظر قرآن بازدارندگي از فحشا و منکر است. نماز، انسان را به ياد حضور خداوند مي اندازد و بدين سان بهترين بازدارنده از کارهاي ناشايسته مي باشد. اين بازداري بسته به رعايت شرايط نماز و کيفيت اقام آن، داراي مراتب است. هر چه روح نماز بيشتر بر زندگي حاکم باشد، اين نقش قوي تر خواهد بود.
از ديگر سو، نقط مقابل عدالت و آزادي- يعني ظلم، جور و ....- از مصاديق بارز منکر مي باشد؛ و عقل سليم و شارع مقدس آن را ناپسند شمرده اند. بدين روي نماز ما نفي ظلم و جور، در تحقق عدالت و آزادي مؤثر مي باشد.
افزون بر دلايل نقلي، مي توان بر وجود رابطه ميان متغير مستقل و وابسته، نمونه هايي عيني نيز يافت. پيامبراکرم(ص) و حضرت علي(ع) هم برترين نمازگزارانند و هم پرتلاش ترين افراد در راه تأمين عدالت و آزادي و پاي بندترين افراد به اصول آن.
فرضي تحقيق با تحليل عقلي نيز اثبات پذيراست. نماز آزادي را با رفع موانع فرا روي آن، تأمين مي کند. استبداد مهمترين مانع آزادي است. استبداد نظامي دارد که در اثر عملکرد دو طرف ايجاد شده است: رأس نظام و مردم تحت سلطه.
بنده به دنبال کسب رضاي مولا است نه کسب قدرت نامشروع. اين روح در ذکر «اياک نعبد» به خوبي جلوه گر است. ديگر اينکه نمازگزار در نماز پيشاني خود را بر خاک مذلت در برابر معبود مي سايد؛ و اين خشوع و تواضع است که ريش غرور را مي خشکاند.
سوم اينکه نماز داراي اذکاري است مانند: «مالک يوم الدين»، «قل هو الله احد»، اين اذکار اقرار به صاحب اختياري و مالک تام بودن خداوند و قبول هم مراتب توحيد از جمله توحيد در حاکميت اوست و با کسب قدرت نامشروع ناسازگار مي باشد. افزون به آن ضماير جمع در پاره اي از قرائات نماز، فرد را از خودبيني، خود گرايي و انحصار طلبي خارج مي سازد.
موانع مربوط به سلب شوندگان يا محروماني از عدالت و آزادي، عبارتند از: خصوصيات شناختي مانند جهل، ناداني و عوامل رواني مانند ترس و ذلت پذيري و نداشتن روحيه صبر و مقاومت. اهتمام شارع نسبت به نماز با تفکر و تدبر در آن، نمازگزار را واجد شخصيت تفکر دهنده مي سازد؛ فرد داراي اين ويژگي، آمادگي بيشتري نسبت به شناخت حقوق اجتماعي، سياسي خود و جامعه دارد.
محتواي نماز قدرت را تنها ازآن خدا مي داند و خداوند را واحد مالک و قادر مطلق معرفي مي کند. بنابراين نمازگزار بر او تکيه مي کند و ديگر جايي براي ترس و پذيرش ذلت و حاکميت غير، در روح خود باقي نمي گذارد.
تأثير نماز در تحقق عدالت اجتماعي از دو طريق ديگر نيز تصور پذير است:
يکم: نماز عامل ايجاد عدالت فردي است و عدالت فردي در مردم و کارگزاران، مهمترين شرط تحقق عدالت اجتماعي است.
دوم: دو پاي مهم عدالت اجتماعي، توازن اجتماعي و تکافل عمومي است. نماز در ايجاد توازن به وسيل شرط هايي چون غصبي نبودن مکان، لباس و ...تاثير گذار است. تکافل عمومي نيز از طريق ضماير جمع در خواست ها و دعاها و اوراد نماز و همچنين نماز جماعت، صورت مي بندد.
به اختصار مي توان گفت که از يک سو اصلي ترين مصداق عدالت و آزادي در رعايت هم حقوق ديگران جلوه گر است. از ديگر سو، مهمترين شرط رعايت حقوق ديگران، کنترل دروني است. نماز به عنوان برترين عبادت، در ايجاد اين عامل بسيار مؤثراست.
بنابراين از يک طرف نماز نقش به سزايي در تأمين آزادي و عدالت اجتماعي دارد و از طرف ديگر، بدون اعتقاد به خداوند و بندگي او و کنترل دروني، تحقق نمي يابد. کنترل درون نيز بدون اقامه نماز، ناقص است.
برقراري عدالت و آزادي، بدون سر سپردن به درگاه حق، امکان وقوع حقيقي ندارد. بدين سان، مکاتب، ايدئولوژي ها و سياستمداراني که بخواهند بدون توجه به امور قدسي، به شعارهاي خود جام عمل بپوشانند، دير يا زود شکست خواهند خورد.
فاطمه شاکرين