حسین بن حمدان خصیبی در کتاب الهدایة الکبری می نویسد:
روزی امیر المومنین علی علیه السلام در مسجد کوفه نشسته بودند، در همان حال علی بن دراع اسدی وارد مسجد شد.
امیر المومنین علیه السلام به او فرمودند: دیشب قرآن میخواندی؟
علی بن دراع عرض کرد: ای امیر المومنین از کجا میدانید؟
ایشان فرمودند: به خدا قسم اگر بخواهی به تو میگویم چه سورهای را میخواندی.
او عرض کرد: بله دوست دارم به من بگویید.
امیر المومنین علیه السلام فرمودند: همانا دیشب آیات: { عَمَّ یَتَسَاۤءَلُونَ عَنِ ٱلنَّبَإِ ٱلۡعَظِیمِ ٱلَّذِی هُمۡ فِیهِ مُخۡتَلِفُونَ
«آنان در باره چه چیز از یکدیگر میپرسند؟! از آن خبر عظیم، که پیوسته در آن با هم به جدال و اختلاف کلمه برخاستند؟!» [سوره نباء]
را خواندی و درباره آن فکر نمودی؛
به والله قسم من همان خبر بزرگ هستم. در حالی که خدای تبارک و تعالی هیچ خبری بزرگتر از من نیاورده است و من در قرآن سیصد اسم دارم که خداوند آنها را به صراحت نیاورده است و اگر آنها را به صراحت میآورد، هنگامی که پیامبر و امیر المومنین و امامان راشد علیهم السلام فضل خدا را به مردم میگفتند، مردم به فضل خدای تبارک و تعالی ایمان نمیآوردند.
وَ قَوْلُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (عليه السلام) لِعَلِيِّ بْنِ دَرَّاعٍ الْأَسَدِيِّ وَ قَدْ دَخَلَ عَلَيْهِ وَ هُوَ مُحْتَبٍ فِي جَامِعِ الْكُوفَةِ فَوَقَفَ بَيْنَ يَدَيْهِ، فَقَالَ: قَدْ أَرِقْتَ مَدَى لَيْلَتِكَ
فَقَالَ لَهُ: مَا أَعْلَمَكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ بِأَرَقِي؟
فَقَالَ: ذَكَرْتَنِي وَ اللَّهِ فِي أَرَقِكَ، فَإِنْ شِئْتَ ذَكَرْتُكَ وَ أَخْبَرْتُكَ بِهِ
فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ دَرَّاعٍ: أَنْعِمْ عَلَيَّ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ بِذَلِكَ،
فَقَالَ لَهُ: ذَكَرْتَ فِي لَيْلَتِكَ هَذِهِ قَوْلَ اللَّهِ (عَزَّ وَ جَلَّ): عَمَّ يَتَساءَلُونَ، عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ
فَأَرَقُكَ وَ فِكْرُكَ فِيهِ وَ تَاللَّهِ يَا عَلِيُّ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَأُ إِلَّا بِي، وَ مَا لِلَّهِ نَبَأٌ هُوَ أَعْظَمُ مِنِّي،
وَ لِي ثَلَاثُمِائَةِ اسْمٍ، لَا يُمْكِنُ التَّصْرِيحُ بِهَا لِئَلَّا يَكْبُرَ عَلَى قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ بِفَضْلِ اللَّهِ (عَزَّ وَ جَلَّ) عَلَى رَسُولِهِ وَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِينَ.
الهدایة الکبری، ب ۲، ص۱۱۵
مدینة المعاجز،ج ۲،ص ۱۴۴، معجزه ۵۳۰